نیاز به دور نگه داشتن روزنامه نگاری از روابط عمومی پولی

رسانه در حال حاضر گسترش دهنده تجارت بزرگ است

در سال های اخیر، مفهوم اخبار پولی و آگهی های تبلیغاتی که ترکیبی از سرمقاله و تبلیغات هستند در سراسر جهان رایج شده است. در حالی که رسانه‌ها همیشه با تبلیغ‌کنندگان رابطه صمیمی داشتند، زیرا هر دو برای امرار معاش به یکدیگر وابسته هستند، روندهای اخیر نشان می‌دهد که این رابطه اکنون خود را به یک تمرین روابط عمومی کامل توسط رسانه‌ها به نمایندگی از شرکت‌ها تبدیل کرده است.. نمی‌توان این واقعیت را انکار کرد که رسانه‌ها برای تبلیغات به شرکت‌ها وابسته هستند، زیرا خانه‌های رسانه باید از نظر مالی خود را حفظ کنند. با این حال، مرز بین قطعات دوستانه در روزنامه ها و مصاحبه ها و برنامه های استراتژیک تلویزیونی و لزوم اطلاع رسانی و آموزش مردم به جای افراط در تبلیغات، شکسته شده است. به عبارت دیگر رسانه ها دیگر اخبار را به صورت عینی و بی طرفانه گزارش نمی کنند. در عوض، آنها به بلندگوی شرکت ها و هر کسی که پول کافی برای دیکته کردن شرایط به آنها دارد، تبدیل شده اند. نکته اینجاست که رسانه ها نباید کارکرد اصلی خود یعنی نگهبان دموکراسی و تبلیغ منافع عمومی را فراموش کنند. به نظر می رسد رسانه ها در پی تبلیغات دلاری این قانون اساسی روزنامه نگاری را فراموش کرده اند و در عوض،

رسانه ها از وظیفه خود به عنوان دیده بان دموکراسی صرف نظر کرده اند

در ایالات متحده، رسانه‌ها همیشه در گزارش‌های خود موضعی طرفدار کسب‌وکار دارند. حقایق ناخوشایند در مورد کسب و کارهای بزرگ نادیده گرفته شده یا زیر فرش کشیده شده است و برای ارضای وجدان آنها هر از گاهی برخی اخبار جزئی ظاهر می شود. با این حال، در سال های اخیر، رسانه ها در ایالات متحده خود را به واحدهای روابط عمومی اختصاصی شرکت ها و خانه های تجاری بزرگ تبدیل کرده اند. این را می توان در نحوه گزارش رسانه ها اخبار مربوط به نفت بزرگ، داروسازی بزرگ و شرکت های بزرگ مالی مشاهده کرد. در واقع، اگر رسانه ها کار تحقیقاتی خود را به درستی انجام می دادند و به افشاگران متعددی که در مورد بحران مالی قریب الوقوع هشدار می دادند توجه می کردند، خوانندگان وقت داشتند تا خود را آماده کنند و از تأثیر بحران مالی محافظت کنند. در واقع، این واقعیت که در آستانه بحران، رسانه‌ها تمام تلاش خود را می‌کردند و اعلام می‌کردند که اقتصاد خوب پیش می‌رود، تفسیری غم‌انگیز در مورد شیوه‌ای است که رسانه‌ها توسط کسب‌وکارهای بزرگ مورد حمایت قرار گرفته‌اند. اگرچه چند صدای سرگردان از اینجا و آنجا در مورد فاجعه هشدار می داد، اما یا نادیده گرفته شدند یا پوشش جزئی به آنها داده شد، که به این معنی بود که وقتی بحران شروع شد، تأثیر آن شدید بود، زیرا شهروندان عادی هیچ تصوری از شدت این فاجعه نداشتند. مسئله.

تبلیغات و رسانه ها

جنبه بعدی که آشکار شده است این است که در ایالات متحده و بریتانیا، رسانه ها اکنون بر تبدیل شدن به یک تبلیغ کننده پولی برای منافع شرکت متمرکز شده اند. با توجه به اینکه رسانه‌های سراسر جهان از الگوی این کشورها پیروی می‌کنند، در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، محو کردن تمایز بین اخبار و تبلیغات توسط رسانه‌ها امری عادی شده است. وضعیت به حدی وخیم شده است که تمام بخش‌های تلویزیون و کل صفحات روزنامه‌ها اکنون به پوشش دوستانه شرکت‌ها بدون انتقاد از آن‌ها یا اشاره به ایرادات و جنجال‌ها در عملکردشان اختصاص یافته‌اند.

افکار بسته

همانطور که قبلاً ذکر شد، این یک روند نگران‌کننده است زیرا کشورهای در حال توسعه مانند هند مدت‌ها است که استقلال رسانه‌ها و این واقعیت را که رسانه‌ها در هند همیشه از اقدامات نادرست قدرت‌های وضع موجود انتقاد کرده‌اند، گرامی می‌دارند. معکوس شدن این روند و مشارکت رسانه ها در کشورهای جهان سوم به این معناست که خانه های تجاری بزرگ می توانند آنچه را که می خواهند انجام دهند و از آن دور شوند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − 6 =