قدرت و سیاست در سازمانها

قدرت و سیاست در سازمان ها واقعیتی است که هیچ سازمانی نمی تواند آن را نادیده بگیرد. اگرچه تکامل شرکت های مدرن و افزایش همزمان طبقه مدیریتی با شیوه حرفه ای اداره شرکت ها به عنوان یکی از عوامل مؤثر در کاهش سیاست قدرت در سازمان ها شناخته می شود، نمی توان به سادگی گفت که هیچ مراکز قدرت یا افرادی با منافع خاص حتی در حرفه ای ترین شرکت هایی که اداره می شوند و مدیریت می شوند. دلیل این امر این است که قدرت و سیاست به قدمت طبیعت بشری و تاریخ ثبت شده است و از این رو، نمی توان به سادگی آرزوی مقاومت در برابر صاحبان قدرت و تحمیل اراده توسط صاحبان قدرت را داشت.. این اثر متقابل نیروهای درون سازمانی است که در آن مدیریت ارشد و رهبری ارشد اغلب سعی می‌کنند راه خود را داشته باشند، در حالی که آنهایی که در وسط قرار دارند و افرادی که برای ارتقاء به عنوان مدیر عامل و سایر پست‌های سطح C کنار گذاشته شده‌اند، سعی می‌کنند در برابر چنین حرکت‌های قدرتی مقاومت کنند. .

مبارزات قدرت در مشاغل خانوادگی

نکته جالب توجه ویژه برای بحث ما روشی است که در آن مشاغل خانوادگی اغلب مؤلفه بیشتری از سیاست قدرت را در خود دارند. دلیل این امر این است که مشاغل خانوادگی اغلب دارای مراکز قدرت رقیب متحد با اعضای مختلف خانواده هستند. به عنوان مثال، در سازمان‌هایی مانند Fidelity که یک نگرانی خانوادگی است، اغلب چنین است که چندین مرکز قدرت با جناح‌های مختلف وجود دارد که توسط اعضای مختلف خانواده حمایت می‌شوند. در واقع، دلیل انتخاب این نمونه این واقعیت است که در سال های اخیر، مبارزه جانشینی در حال افزایش است و مسئول بیشتر سیاست های درون شرکتی در آن شرکت است.

با صحبت در مورد مبارزات جانشینی، هیچ نمونه ای بهتر از مورد شرکت Reliance وجود ندارد که شاهد جنگ قدرت داخلی بین اعضای مختلف خانواده پس از مرگ پدرسالار خانواده بود. در واقع، این قضیه آنقدر معروف شده است که بسیاری از دانشگاه‌های غربی در مورد اینکه چرا این اتفاق افتاد، چه کسانی سود بردند و چه کسانی ضرر کردند و آیا به نفع سهامداران و کارمندان بوده است، مطالعات موردی انجام داده‌اند.

تأثیر مبارزات قدرت بر ذینفعان

صحبت در مورد تأثیر قدرت و سیاست بر سهامداران و سایر ذینفعان، اغلب اتفاق می افتد که کارمندان درجه یک بازنده اصلی بازی های قدرت هستند. این به این دلیل است که آنها متوجه می‌شوند که آنهایی که در راس هستند با هم دعوا می‌کنند و همیشه دعوا می‌کنند و از این رو، از کار تضعیف می‌شوند که منجر به فرسایش و عملکرد ضعیف می‌شود. علاوه بر این، کارمندان درجه یک می‌بینند که بین جناح‌های رقیب گرفتار شده‌اند و احساس می‌کنند که توسط جناح‌هایی قربانی می‌شوند که تنها منافعشان پیشبرد برنامه‌های خودشان است. در واقع، به قول معروف، وقتی فیل‌ها می‌جنگند، این علف‌ها هستند که آسیب می‌بینند، هر زمان که جنگ قدرت در سازمان‌ها رخ می‌دهد، تا حدی این افراد پایین و میانه هستند که بیشترین آسیب را می‌بینند. البته، افراد باهوش‌تر در میان آنها با یک جناح یا جناح دیگر متحد می‌شوند و از این رو، در می‌یابند که به جای گرفتار شدن در آتش متقابل، می‌توان طرفداری کرد. علاوه بر این، آنها همچنین متوجه می شوند که بهتر است ثروت خود را به یک جناح خاص بسپارند تا بازی قدرت را انجام دهند. ناگفته نماند که همه اینها بر بهره وری و عملکرد سازمان تاثیر دارد. به همین دلیل است که بسیاری از سهامداران و به ویژه سهامداران نهادی در میان آنها که هر زمان که بازی های قدرت بیش از حد شدید شده و بر عملکرد مالی و عملیاتی شرکت ها تأثیر می گذارد، وارد عمل می شوند. همه اینها بر بهره وری و عملکرد سازمان تأثیر دارد. به همین دلیل است که بسیاری از سهامداران و به ویژه سهامداران نهادی در میان آنها که هر زمان که بازی های قدرت بیش از حد شدید شده و بر عملکرد مالی و عملیاتی شرکت ها تأثیر می گذارد، وارد عمل می شوند. همه اینها بر بهره وری و عملکرد سازمان تأثیر دارد. به همین دلیل است که بسیاری از سهامداران و به ویژه سهامداران نهادی در میان آنها که هر زمان که بازی های قدرت بیش از حد شدید شده و بر عملکرد مالی و عملیاتی شرکت ها تأثیر می گذارد، وارد عمل می شوند.

قدرت و سیاست جزء ذات انسان هستند

با این اوصاف، باید توجه داشت که همه مبارزات قدرت به نتایج منفی منجر نمی‌شود، زیرا اغلب اتفاق می‌افتد که جناح برنده ممکن است نتیجه خودکامگی یا مستبد شدن جناح بازنده باشد. این مورد در شرکت هایی مانند هیولت پاکارد و اپل است که در آن جنگ قدرت منجر به القاء و بازگشت گارد قدیمی به نفع شرکت ها شد. علاوه بر این، همیشه خوب است که یک سیستم کنترل و تعادل در شرکت ها وجود داشته باشد تا هرگونه تمرکز بیش از حد قدرت و کنترل به حداقل برسد. همچنین خوب است که تلاش‌های خاصی برای مخالفت انجام شود، زیرا هرچه دیدگاه‌ها متفاوت‌تر و نظرات متنوع‌تر باشند، تصمیم گیری در مورد بهترین اقدام برای شرکت سالم‌تر است.

در واقع، بهتر است تصمیم گیرندگان به چشم اندازهای چندگانه گوش دهند، نه اینکه خود را با مردان و همفکرانی احاطه کنند که علاقه خاص خود را به تجلیل از اربابان خود دارند. علاوه بر این، تصمیم گیری با در نظر گرفتن همه دیدگاه ها، هر روز بهتر از سبک های یک جانبه است. در خاتمه، در حالی که قدمت قدرت و سیاست به قدمت بشریت است، مکانیسم موازنه هر زمان که تمایل به عبور از حدود وجود دارد به این معناست که چنین قدرت و سیاستی را باید از این منظر ارزیابی کرد تا دیدگاه منفی.

بدون نظر

پاسخ دهید