تجزیه و تحلیل SWOT IKEA
معرفی
این مقاله با استفاده از روش SWOT، استراتژی خردهفروش پیشرو مبلمان در جهان، IKEA را تحلیل میکند. این شرکت در سال 1943 تاسیس شد و به دلیل رویکرد ساده و در عین حال موثر خود در خرده فروشی با مفهوم DIY یا خودت انجام بده، که تضمین می کند شرکت هزینه ها را به حداقل می رساند و ارزش را به مشتریان منتقل می کند، شناخته شده است.
محصولات فروخته شده توسط IKEA عمدتا آماده استفاده و بسته بندی مسطح هستند به این معنی که می توانند توسط خود مشتریان مونتاژ شوند. این شرکت در دنیای آنلاین نیز حضور دارد و مجموع فروش کسب و کارهای آنلاین و آفلاین آن بیش از یک میلیارد دلار در سال است. محرک استراتژیک کلیدی موفقیت IKEA این است که هیچ رویکرد مزخرفی برای خردهفروشی نیست که سود سرشاری را برای شرکت و سهامداران آن (به معنای واقعی و استعاری) به همراه داشته است.
نقاط قوت
- بزرگترین نقطه قوتی که IKEA دارد چشم انداز روشن آن است که صرف نظر از شرایط بازار به مشتریان خود ارزش می بخشد. این به یک استراتژی تجاری دقیق و کاملاً تعریف شده و رویکردی به خرده فروشی تبدیل شده است که در سادگی خود پیشگام و در هدف قرار دادن رقبا مرگبار و در موقعیت یابی مؤثر است.
- یکی دیگر از نقاط قوت اصلی این شرکت، مفهوم واضح آن است که به مجموعه ای از محصولات تبدیل می شود که می توانند توسط خود مشتریان مونتاژ شوند و منجر به کاهش شدید هزینه ها می شود که سپس به مشتریان منتقل می شود. IKEA با تمرکز یکجانبه خود بر رهبری هزینه، به عنوان پیشروترین خرده فروش مبلمان در جهان ظاهر شده است.
- IKEA نقاط قوت خود را با استفاده از معیارهای ارائه شده توسط KPI یا شاخص های کلیدی عملکرد اندازه گیری می کند که شامل افزایش استفاده از مواد تجدید پذیر، استفاده هوشمندانه تر از مواد خام، ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با تامین کنندگان و استفاده از کارایی و هم افزایی اقتصاد مقیاس
نقاط ضعف
- با توجه به این واقعیت که IKEA در چندین کشور در سراسر جهان فعالیت می کند، این یک تجارت در مقیاس بالا و اندازه بزرگ است به این معنی که کنترل استانداردها در مکان ها دشوار است. اگرچه این شرکت تمام تلاش خود را می کند تا کیفیت یکنواخت را در طیف محصولات خود و در سراسر مکان های خود پیاده سازی کند، کنترل قابل تکرار و مقیاس پذیر کیفیت یک ضعف کلیدی است.
- کیفیت با تمرکز وسواسی خود بر رهبری هزینه، گاهی اوقات به ویژه در شرایط فعلی که هزینه های بسیاری از نهاده ها و مواد خام افزایش یافته و سودآوری شرکت را تحت تاثیر قرار داده است، کاهش می یابد. نکته ای که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که گاهی اوقات حفظ کیفیت در زمینه افزایش هزینه ها و نیاز به تکرار استانداردها در سراسر مکان های آن در سراسر جهان دشوار است.
- نگرانی های زیست محیطی در مورد عملیات IKEA وجود دارد و این شرکت در برقراری ارتباط و بیان سیاست های زیست محیطی خود به مشتریان، سهامداران و سایر ذینفعان خود با چالش هایی مواجه است.
فرصت ها
- این شرکت با مدل کسب و کار “سبز” خود فرصت بزرگی در انتظار جذب مشتریانی دارد که مایل به خرید چنین محصولاتی هستند. ظهور مصرفکننده اخلاقی یا فرآیند خرید که به «شیک اخلاقی» معروف است، به این معنی که مشتریان در حالت ایدهآل مایلند محصولاتی بخرند که از محیطزیست آگاه هستند، فرصتی است که منتظر بهرهبرداری از آن شرکت است.
- شاید بزرگترین فرصتی که این شرکت دارد، رهبری هزینه آن باشد، که به معنای تمرکز یکجانبه بر هزینه به قیمت تمام شدن هر چیز دیگری است. در حالی که این نگرانیها را در مورد کیفیت ایجاد کرده است، به نظر میرسد مشتریان به این موضوع اهمیت نمیدهند که ارزش پول خود را به دست میآورند و افزودن ارزش به مشتریان فرصت مهم دیگری است.
- فرصت دیگر در گسترش شرکت به بازارهای نوظهور و جهان در حال توسعه نهفته است که در آن پایگاه مشتری بکری دارد که میتوان از آن برای سودآوری مؤثر استفاده کرد. IKEA در حال حاضر برنامههایی را برای ورود به بازارهایی مانند چین و هند با استراتژی روشن رهبری هزینه طراحی میکند که امیدوار است مزایایی برای این شرکت به همراه داشته باشد.
تهدیدها
- مدل کسب و کار ارزان قیمت IKEA توسط رقبای خود تقلید و کپی شده است، به این معنی که اگر این شرکت مجبور است جلوتر از رقبا بماند، نیاز به نوآوری مداوم دارد. به عنوان مثال، چندین شرکت منطقهای و محلی به کار DIY دست یافتهاند و همچنین بر هزینهها تمرکز کردهاند، به این معنی که برای چابک و چابک ماندن، IKEA باید استراتژیهای جدیدتری ارائه دهد.
- با ظهور اینترنت و خرید آنلاین، DIY به عنوان یک محرک کلیدی برای موفقیت استراتژیک دیگر تنها USP یا پیشنهاد فروش منحصر به فرد IKEA نیست و با گسترش خرده فروشان آنلاین که می توانند هزینه های کمتری را نیز ارائه دهند، زیرا آنها یک ابزار فیزیکی ندارند. حضور به این معنی است که آنها در حال ضربه زدن به پاشنه IKEA هستند.
نتیجه
IKEA یک روند جهانی شناخته شده است و از طریق مدل کسب و کار نوآورانه خود و تمرکز بر محصولات، فرآیندها و سیستم ها، توانسته است از رقبا در تجارت خرده فروشی مبلمان جلوتر بماند. این شرکت میتواند به محصولات و خطوط تولید دیگر تنوع ببخشد زیرا میتواند مدل کسبوکار خود را در حوزههای دیگر نیز تکرار کند. برای انجام این کار نیاز به تفکر تازه و رویکردی جدید به استراتژی آن است که رهبری کم هزینه را با محرک های اضافی موفقیت مانند مقیاس پذیری و تمرکز بر کیفیت ترکیب می کند. در نهایت، این شرکت میتواند وارد بازارهای نوظهور شود، جایی که محصولات و مدل کسبوکارش احتمالاً با موفقیت روبرو میشوند و میتوان از پایگاه مشتری بکر استفاده کرد.
بدون نظر