بشردوستی شرکتی و بازاریابی مستقیم
بشردوستی شرکتی چیست؟
بشردوستی شرکتی عمل اهدای پول به اهداف اجتماعی است. در این مواقع، زمانی که مسئولیت اجتماعی شرکتی کلیدواژه آن است که دولتها شرایط قانونی را مشخص میکنند، بشردوستی شرکتی دیگر سناریوی اولیه نیست که در آن کارکنان پول را با کمک همسان سازمان جمع آوری میکنند و سپس تصمیم میگیرند آن را به خیریه و امور اجتماعی اهدا کنند. علل از سوی دیگر، بشردوستی شرکتی در سال های اخیر ابعادی به خود گرفته است که از نظر مقیاس و گستره به خودی خود با یک سازمان مجزا برابری می کند. علاوه بر این، بشردوستی شرکتی به تعاملات بین تیم های ارتباطات شرکتی و سازمان های غیردولتی فردی محدود نمی شود، بلکه در مقیاس بسیار بزرگتری عمل می کند.
بازاریابی مستقیم چیست؟
بازاریابی مستقیم عبارت است از ارتباط با مردم از طریق ارسال ایمیل و پیام های تبلیغاتی با هدف متقاعد کردن آنها برای هدفی خاص . به طور معمول، بازاریابی مستقیم توسط تیمهای ارتباطات شرکتی مدیریت میشود، زیرا آنها تخصص و پهنای باند لازم برای ارسال پیامهای انبوه و مواد تبلیغاتی را مستقیماً به مخاطبان هدف دارند.
با این حال، در سال های اخیر، به دلیل حجم بالای موادی که ارسال می شود و همچنین تعداد زیادی از افراد در بازار هدف، بخش های جداگانه ای برای انجام این فعالیت راه اندازی شده است. علاوه بر این، بین تیم ارتباطات شرکتی و تیم بازاریابی مستقیم هماهنگی وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که پیام شفاف، واضح و جذاب است.
تیم های اختصاصی یا بخشی از ارتباطات شرکتی
ما بحث کردهایم که چگونه رهبران تجاری بیشتر و بیشتر بخش بزرگی از ثروت خود را به امور بشردوستانه میدهند. تاجران ثروتمندی مانند وارن بافت، بیل گیتس، NR Narayana Murthy و Azim Premji اخیراً به دلیل مشارکت گسترده خود در اهداف اجتماعی در اخبار بوده اند. در این زمینه، بحث در مورد اینکه آیا بشردوستی شرکتی باید بخشی از وظایف تیم های ارتباطات شرکتی باشد یا اینکه آیا باید جداگانه باشد و یک بخش خاص برای آن تنظیم شود، مطرح شده است. نکته نهایی برای این بحث و پاسخ قاطع این است که اگر سازمان بزرگ باشد، آنگاه میتوان پایهای وجود داشت که هدف خاص فعالیتهای بشردوستانه را برآورده کند. نمونه های بنیاد Infosys و بنیاد عظیم پریمجی از جمله موارد شناخته شده ای هستند که پایه های جداگانه راه اندازی شده اند.
افکار بسته
اگرچه بشردوستی شرکتی و بازاریابی مستقیم به اندازه گچ و پنیر متفاوت است، با این وجود وجه اشتراک بین این دو به ارتباطات شرکتی مربوط می شود که هر دو این فعالیت ها را اداره می کنند . این به این دلیل است که اساساً هر دو مستلزم دستیابی به دنیای خارج هستند و از آنجایی که این کارکرد ارتباطات شرکتی است، در لیست فعالیت های آنها گنجانده شده است. در نهایت، با افزایش پیچیدگی و همچنین تعداد زیادی از فعالیتها که بخشی از این دو کارکرد است، بسیاری از سازمانها یا این فعالیتها را برون سپاری میکنند یا دپارتمانهای انحصاری را برای رسیدگی به آنها ایجاد میکنند.
بدون نظر