بشردوستی میلیاردر چیست و چرا در اخبار منتشر شده است؟

بسیاری از شما خبر این هفته را در مورد سرمایه دار IT (فناوری اطلاعات) هندی، عظیم پریمجی از Wipro می خواندید، که 34 درصد از سهام خود را در شرکت به بازوی بشردوستانه، APPI یا ابتکار بشردوستانه عظیم پریمجی که قبلاً دارای یک ابتکار عمل بوده است، متعهد شده است. بدنه تقریباً یک لک کرور.

در واقع، با آخرین مشارکت Premji، این مجموعه به رقم خیره کننده 1.45 لک کرور رسیده است که با هیچ تصوری، مجموع متوسطی نیست. به طور قابل پیش بینی، این خبر در اکثر رسانه های هندی که بر او و روح بزرگوارش حنایی زده بود، خبرساز شد.

علاوه بر این، برخی از رسانه‌های خارجی به سرعت با میلیاردرهای آمریکایی، وارن بافت، بیل گیتس، مارک زاکربرگ و دیگران که تمام ثروت خود را به خیریه سپرده بودند، مقایسه کردند.

در واقع، در هر یک از این موارد، مبالغی که آنها وعده داده اند بسیار زیاد است و بیشتر از تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورهای جهان است.

بنابراین، در میان این همه، باید پرسید که آیا بشردوستی میلیاردر کار می‌کند و این مشارکت‌ها چه معنایی در طرح بزرگ‌تری دارد تا جایی که به خیریه و مسئولیت اجتماعی اجتماعی یا مسئولیت اجتماعی شرکت مربوط می‌شود.

استدلال برای بشردوستی میلیاردر

برای شروع، جهان به شدت به پول برای کمک به فقرا و محرومان نیاز دارد. این یک واقعیت انکارناپذیر و غیرقابل انکار است که نیازی به توضیح ندارد. علاوه بر این، واقعیت سخت دیگر این است که دولت‌های جهان قطعاً می‌توانند با کمک اهداکنندگان ثروتمند، طرح‌های رفاهی خود را تکمیل و تکمیل کنند.

سوم، در عصر اخبار ویروسی و سرعت سرسام آور رویدادها، چنین کمک های خیریه اثر چند برابری دارد که منجر به آمدن افراد ثروتمند بیشتر و اهدا و تعهد ثروت خود به امور خیریه می شود.

از این رو، بر اساس همه موارد، بشردوستی میلیاردر نیرویی برای خیر است و باید مورد تشویق قرار گیرد و کمک های آنها مورد ستایش قرار گیرد.

به هر حال، چرا نباید چنین اعطایی را توسط افراد وظیفه شناس که به معنای واقعی کلمه و به معنای واقعی کلمه همه آن را به خیریه می دهند جشن بگیریم؟

علاوه بر این، با بنیادها و ابتکارات خوب خود، میلیاردرهایی که خیریه هستند اغلب از دولت ها و سایر نهادها در استفاده مناسب از پولی که به امور خیریه می دهند مؤثرتر هستند.

علاوه بر این، ظهور NGO ها یا سازمان های غیردولتی از دهه 1990 دقیقاً به دلیل ناتوانی و همچنین درک دولت ها در سراسر جهان که لزوماً باید بخش خصوصی را در فعالیت های تجاری و خیریه مشارکت داده و درگیر کنند، کمک شده است.

بنابراین، همانطور که از استدلال‌های موجود در این بخش مشاهده می‌شود، یک مورد قوی برای بشردوستی میلیاردر و شواهد کافی وجود دارد که نشان می‌دهد کارآمد است.

استدلال علیه بشردوستی میلیاردر

با این اوصاف، انتقاداتی نیز به خیریه میلیاردر وجود دارد به این معنا که برخی آنها را به استفاده از ابتکارات خیریه خود به عنوان جبهه صرفه جویی مالیاتی و فرار مالیاتی متهم می کنند.

آنها استدلال می کنند که با معافیت های بسیار زیاد برای کمک های خیریه، به ویژه در غرب، ثروتمندان می توانند صرفاً ثروت خود را به بازوهای بشردوستانه خود منتقل کنند و از معافیت های مالیاتی که در این فرآیند دریافت می کنند زندگی کنند.

علاوه بر این، بسیاری از فعالان اغلب به بودجه ناچیز برای CSR یا مسئولیت اجتماعی شرکت در شرکت های چنین افرادی اشاره می کنند که مصداق بارز استانداردهای دوگانه است. علاوه بر این، آنها همچنین به حالت Photo Ops Charity اشاره می‌کنند که در آن افراد مشهور و ثروتمند (اغلب قابل تعویض) بیش از هر چیز دیگری برای تبلیغات به انسان دوستی می‌پردازند.

در انتقادات دیگری که بیشتر رویه‌گرا و فرآیند محور هستند، فعالان مدعی هستند که بنیادها و بازوهای خیریه به موضوع واقعی رسیدگی نمی‌کنند و در عوض، آنچه را که به عنوان «علل قابل قبول» شناخته می‌شوند یا به عبارت دیگر، دلایلی مانند آموزش و سلامت که مد روز و نه آنقدر بحث برانگیز که می گویند، حقوق تراجنسیتی ها و دلایل دیگر از این دست.

چگونه می توان پایه های ثروتمندان را مؤثرتر کرد؟

از سوی دیگر، لازم به ذکر است که بشردوستانه میلیاردر می‌تواند با توجه به برخی جنبه‌های ساختاری و سیستمی به کار خود ادامه دهد. به عنوان مثال، کارکرد بنیادهای آنها مانند شرکت‌هایشان، اگرچه یک شمشیر دولبه است، می‌تواند مسئولیت‌پذیری و شفافیت را تضمین کند که تا آنجا که به سازمان‌های غیردولتی و اهداف اجتماعی مربوط می‌شود، ویژگی‌های بسیار مورد نیاز است.

علاوه بر این، کمک‌های میلیاردر بزرگ می‌تواند اقتصادهای مقیاسی را که دیگر سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها هرگز نمی‌توانند به آن دست یابند، تحقق بخشد.

علاوه بر این، همکاری با نهادهای دولتی و سایر نهادها می تواند هم افزایی ایجاد کند که در صورت همراه شدن با Scale می تواند کل فرآیند را کارآمد کند.

یکی دیگر از راه‌های کلیدی که از طریق آن چنین خیریه‌ای می‌تواند تفاوت ایجاد کند، عامل دید است که در آن چنین اهدایی به دلیل رسانه‌پسند بودن می‌تواند توجه را بر علل اجتماعی متمرکز کند که با برخی متقاعد کردن‌ها می‌توان دامنه و جهت‌گیری را گسترده‌تر کرد.

در واقع، بنیاد ثروتمندان اگر بتوانند پول و انرژی خود را به جریان بیندازند، می‌توانند به اندازه سازمان‌های غیردولتی و دولت‌ها مؤثر باشند یا نه.

قدرت به آنها

آخرین اما نه کم‌اهمیت، اغلب اوقات، این مورد این است که خود میلیاردرها شخصاً در بنیادهای خود درگیر می‌شوند و این بدان معناست که آنها چشم‌انداز، مأموریت و تجربه گسترده خود را که مطمئناً یک دستاورد بزرگ است، به میز می‌آورند.

با مشکلات روزافزون جهان، از هر تلاشی استقبال می شود و همانطور که در اینجا بحث کردیم، اهدای میلیاردر زمانی که با هدف و غیرت تبلیغی انجام شود می تواند به جهان کمک کند و شفا دهد.

برای نتیجه گیری، قدرت بیشتر برای چنین افرادی که محرک تغییرات، هم کلان و هم خرد هستند، و امیدواریم به دنیایی بهتر برای همه.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج + هجده =