کاهش نگران کننده استانداردهای حاکمیت شرکتی در سراسر جهان
اخیراً کاهش نگرانکنندهای در استانداردهای حاکمیت شرکتی رخ داده است که منجر به خروج بسیاری از مدیران ارشد اجرایی (مدیران ارشد اجرایی) و همچنین مدیران هیئتهای مدیره این شرکتها شده است و همچنین به شکست قرارداد بین شرکتها و آنها منجر شده است. سهامداران.
چه Infosys، TATA Group، IL&FS (Infrastructure Leasing and Financial Services Ltd در هند، شرکت Silicon Valley، Theranos و Uber و همچنین Facebook و Alphabet (شرکت هولدینگ مادر برای Google) در ایالات متحده باشد، یا سیل ورشکستگی و فروپاشی SMEها (شرکت های کوچک و متوسط) در چین، اعتماد و شهرت بسیاری از شرکت های بلو چیپ در سال های اخیر ضربه خورده است.
در حالی که شکستهای گاه به گاه شرکتها و رسواییهای حاکمیتی در هر اقتصاد سرمایهداری و بازار آزاد در جهان «مرتبط» است، جنبه نگرانکننده در زمانهای اخیر شکست محض قانونگذاران، سهامداران (اعم از نهادی و فردی) و بهطور گستردهتر بوده است. رسانه ها باید عاملان تخلفات شرکتی را مورد بازخواست قرار دهند.
پایان کسب و کار طبق رویکردهای معمول
در واقع، به نظر میرسد روند کنونی به این صورت است که هر زمان که یک رسوایی تجاری رخ میدهد، به برخی از مدیران و اعضای هیئت مدیره بلندپایه «اجازه استعفا داده میشود» در یک «ژست حفظ چهره» و سپس، BAU یا Business Assual است که به این معنی است که مدیران ورودی و اعضای هیئت مدیره “پوشش” می دهند و دیگر چیزی گفته نمی شود.
همانطور که برخی از کارشناسان خاطرنشان کردند، این دلیل اصلی نگرانی و در واقع هشدار است، زیرا زمانی که تلاشی برای پاسخگویی مجرمان وجود ندارد، مطلقاً هیچ تضمینی وجود ندارد که همان رفتار ادامه یابد و به عنوان یک رسوایی حاکمیت شرکتی تجلی یابد. چند سال بعد.
در واقع، این همان چیزی است که برای Infosys اتفاق افتاد زیرا تحولات سال 2017 به پایان رسید و مدیر عامل فعلی، ویشال سیکا، به همراه برخی از اعضای هیئت مدیره استعفا دادند و به زودی از سمت خود کنار رفتند.
“در جاهای دیگر بازسازی شد” در حالی که موضوعات اصلی که مسئول آنها بودند هرگز مورد بررسی قرار نگرفتند یا به سادگی در “میاسم قانونی” در قالب NDA یا موافقت نامه های غیر افشاگری و سایر موارد زیرکانه حقوقی شرکتی که مانع از انتشار عمومی بازیگران کلیدی می شد، دفن شدند. .
تغییرات آرایشی و پانسمان پنجره
باز هم، این همان اتفاقی است که در ایالات متحده نیز رخ داد، جایی که شرکتهای Gig Economy مانند اوبر فرهنگ «رفتار غارتگرانه» را تشویق میکردند و «پرخاشگری سوزنی» به جای استثنا، هنجار بود.
علیرغم گزارشها و افشاگریهای متعدد از سوی کارکنان قربانی، نتیجه نهایی تغییر محافظهکارانه و هیئتمدیره «زیبا» بود و پس از آن، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
به طور مشابه، این یک الگوی رفتاری است که تسلا، که شرکتی که مسئولیت انقلاب خودروهای الکتریکی را بر عهده دارد، تحت رهبری مدیر عامل پر زرق و برق خود، ایلان ماسک، که اکنون توسط SEC یا SEC از او خواسته شده است که به شکلی کاملا تشریفاتی کنار بکشد، نشان می دهد. شرکت بورس اوراق بهادار، که تنظیم کننده بازار در ایالات متحده برای توییت های انفجاری و برخی می گویند، بحث برانگیز او است.
علاوه بر این، حتی در اروپا، مشکلاتی که فولکس واگن و Valeant با آن مواجه بودند به طور مشابه با چیزی که میتوان آن را «پوشش پنجره» نامید یا صرفاً تغییر پردهها به جای اجازه دادن شفافسازی و «نور خورشید بررسی» برای بررسی اتهامات برطرف شد.
آنچه سرمایه گذاران و رگولاتورهای فردی و نهادی می توانند انجام دهند
در حالی که برخی می گویند که برای شرکت ها خوب است که بدون تضعیف روحیه کارمندان از طریق “شکار جادوگران” و سایر اشکال تحقیقات، مشکلات را تصاحب کنند و سپس آنها را برطرف کنند، اما دلیلی برای نگرانی وجود دارد زیرا هیچ چیز ثابت نشده است و تضمینی وجود ندارد که آنها دوباره در همان موقعیت قرار خواهند گرفت.
در واقع، هیچ راه بدتری برای تضعیف روحیه نیروی کار وجود ندارد جز اینکه آنها را نسبت به هیچ کاری بدبین کنیم و بدبینی باعث ایجاد حس استعفا می شود که منجر به تخریب شرکت می شود.
در اینجاست که جامعه سهامداران گستردهتر نقشی را ایفا میکند که در آن به واسطه داشتن سهام در شرکت، آنها واقعاً میتوانند شرکتها را به حساب بیاورند.
نوعی از این اتفاق در ایالات متحده رخ می دهد که در آن طبقه جدیدی از “سرمایه گذاران فعال” هر بار که بوی نادرستی در بین شرکت ها به وجود می آید در کار بوده اند و از این رو، سایر کشورها از جمله هند باید از آنها بیاموزند.
البته این بدان معنا نیست که سرمایه گذاران فردی باید به تنهایی انقلابی را به راه بیندازند و مهم ترین نقش در اینجا نقش تنظیم کننده ها و دولت در راه اندازی و اقدام علیه شرکت های خاطی است.
علاوه بر این، سهامداران مهم دیگری که میتوانند بر تغییرات تأثیر بگذارند، سرمایهگذاران نهادی هستند که از سایر ذینفعان قدرتمندتر هستند، زیرا در مجموع، داراییهای آنها بیشتر از داراییهایی است که در اختیار گروههای مختلف سرمایهگذاران است.
دست پنهان سرمایه داری و تغییرات سیستمی
در واقع، این خط استدلال به روایتهای بازار آزاد نیز وارد میشود که در آن بازارها قرار است شرکتها را «اصلاح» کنند و هر زمان که شواهدی مبنی بر تخلف شرکتی وجود داشت، آنها را مجازات کنند.
با این حال، این فرضیه برای پرداختن به مسائل سیستمی و همچنین این سوال که چرا در زمان افزایش فشار هیچ اقدامی صورت نگرفته است، کاری انجام نمی دهد.
در واقع، همان بازارهایی که یک روز با بازیگران برتر مانند عزیزان رفتار می کنند، روز بعد وقتی اخبار بد به گوش می رسد، آنها را کنار می گذارند.
در حالی که قدرت «دست پنهان» سرمایهداری در اصلاح اشتباهات را مورد بحث قرار نمیدهیم، در عوض میخواهیم به این نکته اشاره کنیم که چگونه رونق سرخوشی دورهای بهترین محرکهای بازار نباید به رکود شیدایی تبدیل شود که سرمایهگذاران فقیر را فقیرتر کند.
برای نتیجه گیری، در حالی که در ماهیت اقتصادها گرفتار شدن توسط رسوایی های حاکمیت شرکتی است، باید تلاش بیشتری برای رفع علل زمینه ای به جای رویکردهای «مدیریت وضعیت» صورت گیرد.
بدون نظر