تکامل مدیریت دانش
مدیریت دانش به عنوان یک جریان مجزا از کسب و کار و به عنوان یک عملکرد و عملکرد سازمانی با ظهور عصر اطلاعات با تکیه بر دانش به عنوان قدرت ظهور کرد.
در واقع، در حالی که عصر صنعتی ارتباطی با انباشت، حفظ و به اشتراک گذاری دانش داشت، تنها با ظهور عصر اطلاعات بود که سازمان ها و کسب و کارها نیاز به جمع آوری، ذخیره و به اشتراک گذاری دانش را در ساختار سازمانی احساس کردند.
این امر عمدتاً به دلیل نیاز فراگیر احساس شده توسط سازمانها بود که متوجه شدند اگر مجموعه ای از دانش و مخزن یا انباری از اطلاعات و دانش مرتبط و مرتبط نداشته باشند، می توانند نسبت به رقبای خود برتری پیدا کنند.
در واقع، در عصری که توانایی نوآوری و مبتکر بودن و همچنین کسب مزیت تجاری از در اختیار داشتن و اشتراک مجدانه اطلاعات، ویژگی تعیین کننده موفقیت کسب و کار است، مدیریت دانش به عنوان یک کارکرد سازمانی مجزا و متمایز و به عنوان یک حوزه تکامل یافته است. از فعالیت تجاری
اضافه بار اطلاعات و مدیریت دانش
با این اوصاف، اینطور نیست که انباشت دانش صرفاً به خاطر کسب به موفقیت تجاری منجر شود. در واقع، همانطور که در بخش قبل اشاره شد، کلمات کلیدی یا اصطلاحات کلیدی باید دارای دانش مرتبط و مرتبط باشند.
به عبارت دیگر، در صورتی که داشتن دانش تنها معیار موفقیت باشد، هر سازمانی میتواند فقط وارد اینترنت شده و تمامی اطلاعات و محتوایی را که در حوزه کسبوکار آن کاربرد دارد دانلود کند.
در عوض، به عنوان موضوع کلیدی این مقاله، این بینش یا مشاهده را ارائه میکنیم که در مواقعی که غرق در اطلاعات هستیم، توانایی تشخیص و مرتبسازی دانش مفید و مرتبط کلید موفقیت است.
اگر چشمانداز کسبوکار معاصر و حوزه رسانهای را بررسی کنیم، متوجه میشویم که گوگل و سایر موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر، و همچنین پایگاههای اطلاعاتی موجود مجلات و موارد دیگر، اطلاعات نامحدودی را در اختیار ما قرار میدهند که با کلیک روی یک ماوس یا به زمانبندیتر، با کشیدن انگشت روی دکمه تلفن هوشمند.
در واقع، چنین اقیانوسهایی از اطلاعات در دسترس، بهصورتهای مختلف، اضافهبار اطلاعات و فراوانی اطلاعات نامیده میشوند که به راحتی میتوانند ما را غرق کنند یا ما را سرگردان کنند، اگر به اندازه کافی برای جداسازی گندم از کاه کافی نباشیم و برای جمعآوری آنچه لازم است و به اندازه کافی کوشا نباشیم. ترک چیزی که نیست
شیوه های مدیریت دانش معاصر (KM): دروازه بانان
بنابراین، مدیریت دانش در عصر بار اطلاعاتی مستلزم به کارگیری دقیق فکر و تلاش سخت برای به دست آوردن مفید از بیهوده ها و مرتبط از تاریخ و مرتبط از قرنطینه اطلاعات است.
این امر منجر به این شده است که بسیاری از سازمانها دروازهبانان را برای عملکردهای KM خود منصوب کنند که در آن این افراد وظیفه جستجوی اطلاعات مربوطه را دارند و فقط اطلاعاتی را که برای سازمانها مفید است اجازه میدهند.
به عبارت دیگر، همانطور که در دوره های قبل کتابدارانی داشتند که وظیفه اصلی آنها سازماندهی دانش و اطلاعات بود، وظیفه دروازه بانان معاصر این است که اجازه دهند فقط اطلاعات و دانشی مجاز و ذخیره و همچنین انباشته شوند که مفید و مرتبط با سازمان آنها باشد. .
تفاوت بین اطلاعات و دانش
ما در طول این مقاله از اصطلاحات اطلاعات و دانش استفاده کرده ایم. همانطور که هر کتاب درسی مربوط به عصر اطلاعات به شما می گوید، داده ها واقعیت نیستند و اطلاعات دانش نیستند، مگر اینکه پردازش و طبقه بندی شوند و به انبارهای مفید تبدیل شوند.
به عبارت دیگر، اطلاعات زمانی تبدیل به دانش می شود که پردازش شود و به آنچه مرتبط و مرتبط است تبدیل شود ، و از این رو، در سازمان های معاصر، تامین کنندگان و پردازشگرهای اطلاعات در تیم های مدیریت دانش نیز وجود دارند.
این بدان معناست که هر عمل مدیریت مدیریت صحیح باید ابتدا اطلاعات مرتبط را فیلتر کرده و سپس پردازش کرده و به دانشی تبدیل کند که کلید موفقیت سازمان است.
شیوههای مدیریت دانش معاصر (KM): دروازهبانها، پردازندهها و تنظیمکنندهها
جدای از این، روش مدرن KM با توانایی ذخیره و بایگانی اطلاعات و دانش، علاوه بر این، به اشتراک گذاری چنین دانشی به شیوه ای دقیق و مدرج تعریف شده است.
در واقع، هیچ سازمانی نمی تواند بدون بررسی اولیه چنین اطلاعاتی، اجازه دهد اقیانوس اطلاعات به شبکه های داخلی خود دسترسی داشته باشد.
علاوه بر این، تیمهای KM همچنین دانش را بر اساس نیاز به دانستن و همچنین بر اساس الزامات سازمانی به اشتراک میگذارند که در آن آنچه بهطور عمومی در دسترس همه است و آنچه محافظت میشود و با مجوز لازم از بالادستیها محافظت میشود، مهم است.
بنابراین، ما اینترانت سازمانی و اکسترانت را داریم که مطابق با الزامات نقش و سایر الزامات سازمانی عمل می کنند.
رسانه های اجتماعی و KM
هیچ بحثی در مورد شیوه های مدیریت دانش در زمان کنونی بدون در نظر گرفتن بحث در رسانه های اجتماعی و تأثیر آنها بر مدیریت دانش کامل نیست. در واقع، با فیس بوک و توییتر، شخص در معرض خطر روندهایی مانند اخبار جعلی، اطلاعات اشتباه و دانش مازاد قرار می گیرد، به این معنی که تیم های KM نه تنها دروازه بان و پردازشگر دارند، بلکه مسئولیت نظارت و تنظیم دسترسی به رسانه های اجتماعی را نیز دارند. .
در واقع، بسیاری از سازمانها به طور معمول از دسترسی به رسانههای اجتماعی در ساعات اداری جلوگیری میکنند تا اطمینان حاصل کنند که کنترلی روی اطلاعاتی که مجاز به ورود و مصرف هستند وجود دارد.
بنابراین، در حال حاضر، تیمهای KM باید ابتدا سازمان را در برابر باز شدن بار اطلاعاتی محافظت کنند، سپس آنچه را که مرتبط است ذخیره و پردازش کنند، و در نهایت، نظارت و تنظیم کنند که چه کسی چه کاری را انجام میدهد.
در حالی که آخرین عملکردها معمولاً به سرپرست و تیمهای پشتیبانی واگذار میشود، برخی سازمانها موظف میکنند که تیمهای KM نیز باید به جستجوی هرگونه داده و اطلاعات اشتباه یا جعلی که میتواند به چشمانداز سازمانها آسیب برساند، ادامه دهند.
بدون نظر