شکست فرهنگ سازمانی

سازمان چیست؟

یک پلتفرم مشترک که در آن افراد با پیشینه‌ها، ذهنیت‌ها، مدارک تحصیلی، علایق و نگرش‌های مختلف گرد هم می‌آیند تا برای رسیدن به یک هدف و همچنین کسب نان و نان برای خود کار کنند، سازمان نامیده می‌شود. هر سازمانی دارای سبک منحصر به فردی از کار است که اغلب فرهنگ آن نامیده می شود.

فرهنگ – ایدئولوژی ها، باورها و سیاست های یک سازمان فرهنگ آن را تشکیل می دهد.

برای کارکنان ضروری است که فرهنگ سازمان را به خوبی تنظیم کنند تا بتوانند سطح خود را به بهترین شکل ارائه دهند. با این حال، مشاهده شده است که در موارد خاص، هر زمان که فرهنگ کاری تغییری ایجاد شود، ممکن است کارمندان خود را دچار مشکل کنند. فرهنگ کاری به جای اینکه به کارکنان حس جهت دهی بدهد ممکن است برای آنها بار سنگینی شود. اولین و مهمترین مشکلی که از یک فرهنگ کاری مشخص ناشی می شود، تعدیل است.

شکست های فرهنگ سازمانی

 

  • فرهنگ یک سازمان در یک روز شکل نمی گیرد . فرهنگ نتیجه تجمعی تعامل بین کارکنان و الگوهای رفتاری آنها در محل کار است. فرهنگ زمانی شکل می گیرد که افراد از ارزش های خاصی پیروی کنند و در مدت زمان قابل توجهی به دستورالعمل ها پایبند باشند. مشکلات زمانی به وجود می آیند که کارمندان جدید به جای کارمندان فعلی قدم می گذارند و مسئولیت را بر عهده می گیرند. آنها ایده های جدید، برنامه اقدامات جدید و مفاهیم جدید را با خود همراه می کنند و در نتیجه برای کارکنان موجود مشکل ایجاد می کنند. آنها تمایل دارند افراد خود را استخدام کنند و در نهایت کارمندان فعلی را کنار بگذارند. 

     

  • مشکلات انطباق زمانی بوجود می آیند که افراد جدید به سختی می توانند خود را با فرهنگ کاری رایج وفق دهند . آنها به سختی می توانند تمرکز کنند و تمایل به از دست دادن علاقه به کار دارند. برای آنها کار به یک بار تبدیل می شود و آنها به سادگی برای کسب درآمد در دفتر شرکت می کنند. آنها هرگز به محل کار خود وابسته نمی شوند. 

     

  • فرهنگ در موارد خاص نیز می تواند به یک تعهد به یک سازمان تبدیل شود . سیاست‌های سخت‌گیرانه و قوانین سخت‌گیرانه گاهی اوقات می‌تواند مشکلاتی را برای کارکنان ایجاد کند و برای مدت طولانی به سختی به سازمان پایبند باشند. حفظ کارمند در موارد فرهنگ ضعیف تبدیل به یک کابوس می شود. سیاست ها باید کارمند دوستانه باشد و به نفع همه باشد. سازمانی که در آن کارمندان مرد بر همتایان زن تسلط دارند از فرهنگی پیروی می کنند که در آن دیر نشستن یک ویژگی عادی است. افراد مرد ممکن است این نوع فرهنگ را بسیار راحت بدانند، اما یک کارمند زن نمی تواند به خوبی با چنین فرهنگی سازگار شود. جوانان در سازمان‌هایی که در آن‌ها نسل قدیمی‌تر سیاست‌ها را تعیین می‌کنند و فرهنگ را شکل می‌دهند، مشکل دارند. 

     

  • فردی که برای مدتی طولانی در هر فرهنگ خاصی کار می کند عادات و طرز فکر خاصی ایجاد می کند . خلاص شدن از شر یک عادت به طور ناگهانی آسان نیست. زمانی که کارکنان بخواهند برای فرصت های بهتر حرکت کنند، مشکلات بوجود می آیند. ممکن است سازمان جدید همان امکانات و آسایشی را که سازمان قبلی آنها ارائه می‌داد به آنها بدهد. طرح تشویقی در این سازمان ممکن است به اندازه سازمان قبلی سودآور نباشد. 

    مثال: جانت با سازمانی کار می کرد که در آن کارمندان این آزادی را داشتند که بنا به راحتی به دفتر کار برسند. سازمان کنونی او از فرهنگ سختگیرانه ای پیروی می کند که در آن مدیریت به زمان بندی کاری خاص می پردازد و از این رو باعث ایجاد مشکلاتی برای جانت می شود زیرا او از زمان بندی های انعطاف پذیر استفاده می کند.

     

  • برای یک کارمند، اجرای ایده‌ها و مفاهیم جدید در فرهنگی که چندین سال است عملی شده است، مشکل است . برای او فرهنگ به یک محدودیت تبدیل می شود، جایی که او باید طبق دستورالعمل های تعیین شده و سیاست های از پیش تعریف شده کار کند. 

     

  • همیشه باید به یاد داشته باشید که هیچ فرهنگی مهمتر از کارمندان نیست. آنها دارایی های واقعی یک سازمان هستند. فرهنگ کار هرگز نباید کارمندان را ملزم به انجام کارهای نوآورانه کند.

بدون نظر

پاسخ دهید