نوآوری اجتماعی یک اصطلاح بسیار گسترده است که شامل ایده‌ها، راه‌ها و ابزارها، استراتژی‌ها و حتی سازمان‌هایی است که راه‌حل‌های نوآورانه‌ای را برای برآورده کردن خواسته‌های مردم، به‌ویژه کسانی که در انتهای هرم زندگی می‌کنند، ارائه می‌کنند. این ممکن است شامل زمینه های نوآورانه در طیف گسترده ای از تنظیمات مانند آموزش، مراقبت های بهداشتی، توسعه جامعه و غیره باشد.

طرح اعتبار خرد که توسط محمد یونس در بنگلادش آغاز شد، نمونه بسیار خوبی از نوآوری اجتماعی است. روش یادگیری از راه دور نیز به طور مشابه یک نوآوری اجتماعی است که مردم را در مناطق دوردست قادر می سازد به آموزش با کیفیت دسترسی داشته باشند. این مفهوم را می توان بیشتر به تکنیک های منبع باز مورد استفاده در توسعه نرم افزار گسترش داد.

توسعه مفهوم نوآوری اجتماعی

ایده نوآوری اجتماعی یک ایده اخیر نیست، اگرچه ممکن است اخیراً بیشتر مورد بحث قرار گرفته باشد. به عنوان مثال، بنجامین فرانکلین در نوشته های خود به آن به عنوان تغییرات کوچکی اشاره می کند که ممکن است در ساختار اجتماعی برای حل مشکلات روزمره ایجاد شود.

بعدها برخی از کارگران فرانسوی در نوشته های خود به همین موضوع اشاره کردند. در ادبیات اخیر، اصطلاح نوآوری اجتماعی اغلب در نوشته‌های برخی از استادان مدیریت، به ویژه در نوشته‌های پیتر دراکر و مایکل یانگ، یافت می‌شود. برخی دیگر از جامعه شناسان مشهور مانند کارل مارکس و ماکس وبر نیز به طور گسترده بر روی نوآوری اجتماعی برای ایجاد تغییرات اجتماعی کار کردند.

در اواخر جوزف شومپیتر آن را در مفهوم تخریب خلاقانه خود گنجاند. او همچنین مفهوم خود را به تعریف کارآفرینی به عنوان راهی برای ایجاد محصول یا خدمات جدید با ترکیب عناصر موجود گسترش داد.

نوآوری اجتماعی در انتهای هرم

سازمان‌ها در سطح جهانی جذب ایده ایجاد و بازاریابی محصولات و خدمات برای کسانی هستند که در انتهای هرم هستند. همانطور که CK Prahlad به درستی ما را در مورد ثروت در انتهای هرم آگاه کرد، بازاریابان به طور فزاینده ای به این ایده سوق داده می شوند که از این پتانسیل که تاکنون کشف نشده استفاده کنند.

نزدیک به چهار میلیارد نفر در سراسر جهان با حدود دو دلار آمریکا در روز امرار معاش می کنند و این نه تنها از نظر یک فرصت تجاری بلکه از نظر یک رابطه متقابل نیز بزرگ است. شرکت ها نیازهای این افراد را برآورده می کنند و به نوبه خود فرصت سود زیادی را ارائه می دهند که به مقیاس پذیری آن بستگی دارد.

با این حال ممکن است این عملیات به آن سادگی که روی کاغذ ظاهر می شود نباشد. موانعی نه در تولید، بلکه در توزیع وجود دارد، زیرا بازارهای خانوارهای کم درآمد حساس به قیمت هستند و به شدت تقسیم می شوند.

به عنوان مثال، غول جهانی FMCG P & G، PUR (سیستم تصفیه آب) را با مشارکت دولت ایالات متحده توسعه داد که برای مصرف کنندگان کم درآمد طراحی شده بود. این محصول برای پاسخگویی به یک نیاز اجتماعی که تامین آب تمیز و بهداشتی در مکان‌هایی بود که آب آشامیدنی ناسالم بود، ارائه شد. این محصول نتوانست به خوبی ارائه شود و پس از سه سال عرضه، مشخص شد که محصول ناموفق بوده است!

به وضوح به نظر می رسد که هزینه تنها عاملی نیست که مانع موفقیت یک نوآوری اجتماعی می شود. نمونه‌های دیگری نیز وجود دارد که در آنها از دسترس (سهولت دسترسی)، کانال‌های توزیع نادیده گرفته شد و نوآوری‌های اجتماعی هدف خود را شکست دادند. نیاز به ساخت مدل های پایدار است که از نظر عملیاتی به خوبی طراحی شده و در تحویل کالا موفق باشند. به یاد داشته باشید که هزینه تنها عامل نیست!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *