چرا دولتهای نگران و رهبران کسبوکار پس از ساعتهای در دسترس تنظیم میکنند؟
در دنیای ما با سرعت سرسامآور 24 ساعته و بیش از حد متصل، انتظار میرود که کارمندان ساعات زیادی را وقت بگذارند و حتی پس از ساعات کاری به تماسها و ایمیلها و همچنین سایر اشکال ارتباطی پاسخ دهند.
در واقع، از هر حرفهای در هر زمینهای بپرسید و همیشه به آنها اشاره میکنند که چگونه روسایشان از آنها انتظار دارند که ایمیلها را چک کرده و پاسخ دهند، تماسهای تلفنی از همتایان و دیگران برقرار کنند و دریافت کنند، و همچنین تا آنجا که در دسترس هستند بعد از ساعات کاری در جریان باشند. .
این به یک کشور یا منطقه خاص محدود نمیشود، و برای حرفهایها به یک روند جهانی تبدیل شده است که حتی پس از بازگشت به خانه و در غیر این صورت درگیر کارهای داخلی و سایر مشاغل، دفتر را پشت سر نگذارند.
در حالی که می توان این انتظارات در مورد در دسترس بودن بعد از ساعات کاری را هم توجیه کرد و هم انتقاد کرد، جالب است بدانیم که دولت ها در سرتاسر جهان در حال ورود و تصویب قوانینی هستند که در دسترس بودن بعد از ساعات کاری کارمندان را محدود و تنظیم می کند.
در ماههای اخیر، فرانسه به اولین کشوری تبدیل شده است که به طور رسمی پس از ساعات کاری در دسترس بودن کارکنان را در شرایط خاصی که در ادامه این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت، ممنوع کرد.
انتظار می رود که بریتانیا و ایالات متحده تا آنجا که قوانین و مقررات مربوط به در دسترس بودن کارمندان بعد از ساعات کاری را دنبال می کنند، از این روند پیروی کنند.
علاوه بر این، ایده یا پیشنهاد محدود کردن در دسترس بودن کارمندان پس از ساعات کاری در هند نیز با ارائه لایحه اعضای خصوصی در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است.
بنابراین، میتوان گفت که دولتهای سراسر جهان نگران مسیری هستند که عصر دیجیتال همه ما را به سوی آن سوق میدهد و متخصصان در کارهای پرفشار نگران هستند.
دستورات شغلی، استرس، فرسودگی شغلی، و خاموش شدن
بنابراین، چرا دولت ها و سیاست گذاران نگران این جنبه هستند؟ از این گذشته، مشاغلی مانند بانکداری سرمایه گذاری، پشتیبانی و تحویل فناوری اطلاعات، و خدمات مالی از کارکنان خود انتظار دارند که ساعات بیشتری را صرف کنند، پاسخگوی نیازها و خواسته های مشتریان داخلی و خارجی سازمانی است که با الزامات مواجه است.
در واقع، انتظار می رود بانکداران شخصی و مدیران روابط بانکی و فروش و بازاریابی حتی پس از ساعات کاری طبق شرح وظایف خود در دسترس باشند.
علاوه بر این، اگر مشتریان در هر زمانی از روز که بحرانها به وجود میآیند، نتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند، داشتن RM یا SPOC یا Single Point of Contact چه فایدهای دارد؟
در حالی که ذینفعان دولتی اجازه میدهند برخی از مشاغل مانند پزشکان و سایر مشاغل در Life Critical و Mission Critical Professions به صورت 24 ساعته در دسترس باشند، آنچه جدید است تمرکز بر ترسیم و تعریف این است که چنین نیازی برای افراد حرفهای در همه زمانها در دسترس باشد. .
در واقع، این چیزی است که به نظر میرسد کارشناسان صنعت و رهبران تجاری نیز با آن موافق هستند و آن زمان آن است که از کارمندان انتظار میرود که (به معنای واقعی کلمه و استعاره) گوشیهای هوشمند خود را جدا کنند و گوشیهای هوشمند خود را دور نگه دارند تا توسط افراد مقاومتناپذیر مصرف نشوند. اعتیاد به بررسی ایمیل های رسمی یا پیام های واتس اپ، یا در این مورد بررسی گزارش تماس های آنها برای دیدن اینکه آیا کسی از محل کار تماس گرفته است یا خیر.
نیاز به استراحت و شادابی کارکنان هنگام از سرگیری کار در روز بعد، نگرانی عمده ای است که بسیاری از ذینفعان به عنوان بخشی از قصد خود برای تنظیم و محدود کردن دسترسی کارکنان پس از ساعات کاری ابراز می کنند.
در واقع، در مواقعی که استرس و فرسودگی شغلی تلفات خود را بر تمام نسلهای حرفهای وارد میکند، رهبران فکری نگران و نمادهای تجاری دست به دست هم دادهاند تا با ذینفعان دولتی پیشنویس و تصویب قانونی کنند که خواستههای بیش از حد کارفرمایان از کارکنان خود را تنظیم کند.
قرارداد جدید و اجتماعی بین کارفرمایان و کارمندان مورد نیاز است
با بیان اینکه، در حالی که تنظیم و محدود کردن پس از ساعات کاری در دسترس بودن در واقع یک ابتکار شریف است، این خطر وجود دارد که کارفرمایان راههای جدیدتری برای دسترسی به کارکنان خود بیابند و بدتر از آن، به کارکنانی که مایل به نادیده گرفتن قوانین هستند و در دسترس هستند، پاداش بیشتری میدهند. 24/7.
علاوه بر این، همانطور که قبلا ذکر شد، روسا نیز نمیتوانند در این مورد سرزنش شوند، زیرا آنها بخشی از یک زنجیره فرماندهی و یک وب سازمانی پیچیده هستند که از آنها انتظار دارد به نیازها و خواستههای کار پاسخگو باشند.
بنابراین، آنچه جدا از این قانون مورد نیاز است، بحث گستردهتری در مورد مسیری است که همیشه در فرهنگ ما را به آن سو میبرد.
در واقع، این ترسها حتی زمانی که انقلاب صنعتی اول در حال ایجاد تحولی از نظر ماهیت کار و قرارداد اجتماعی بود، ابراز شد.
با این حال، با گذشت زمان، اتحادیهها تشکیل شد و دولتها توانستند در مورد حقوق و مسئولیتهای کارگران و همچنین انتظارات از کارفرمایان با دولت اول به توافق برسند.
بنابراین، واضح است که همانطور که در آستانه انقلاب صنعتی چهارم قرار داریم، ممکن است مجبور شویم دوباره در مفروضات و انتظارات خود از ذینفعان مختلف تجدید نظر کنیم و به حد وسطی برسیم که در آن نوعی تعادل بین کارکنانی که به سلامت پیشروی می کنند وجود داشته باشد. زندگی و کارفرمایان از چنین نتایج بهینه یا حداقل واقع بینانه راضی هستند.
نتیجه
در نهایت، کارگران سالم، محیط های کاری سالمی را ایجاد می کنند که بهره وری نیروی کار را افزایش می دهد و به نوبه خود، بهره وری سازمانی را افزایش می دهد.
بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که شرکت ها متوجه شوند که به جای صرف مبالغ سرسام آور برای نیازهای مراقبت های بهداشتی کارکنان، راه حل های مقرون به صرفه مانند تنظیم در دسترس بودن پس از ساعت کاری کارکنان یک گام معقول به جلو است.
برای نتیجه گیری، دوران معاصر واقعاً هم برای کارفرمایان و هم برای کارمندان استرس زا است و راه چاره این است که در مورد اینکه تعهدات حرفه ای کجا متوقف می شود و رفاه شخصی در کجا قرار می گیرد، معامله می شود.
بدون نظر