در مقاله‌های قبلی، در مورد اینکه چگونه حاکمیت شرکتی مؤثر برای یک اقتصاد به خوبی کار می‌کند ضروری است و اینکه چگونه عملکرد حاکمیت شرکتی خوب روان‌کننده‌ای است که ماشین دنیای شرکت‌ها را گریس می‌دهد، بحث کردیم. ما همچنین بحث کرده بودیم که چگونه عمل مسئولیت اجتماعی شرکت یا CSR گامی در جهت حاکمیت شرکتی موثر است. نکته اینجاست که شرکت هایی که حاکمیت شرکتی خوب را اعمال می کنند، از نظر اجتماعی و زیست محیطی نیز مسئول هستند.

شهروند شرکتی خوب بودن به این معنی است که شرکت ها باید از درون به خوبی اداره شوند و مسئولیت خارجی داشته باشند. به عبارت دیگر، CSR و حاکمیت شرکتی دو روی یک سکه هستند. مفهوم در اینجا این است که تا زمانی که شرکت ها حکمرانی خوب را اعمال نکنند، بعید است که وجدان اجتماعی داشته باشند و از این رو اولین گام به سمت CSR از طریق تمرین هنر حاکمیت شرکتی مؤثر است.

نقش هیئت مدیره و مدیریت از آنجایی که داوران نهایی اقدامات شرکت ها هستند، بسیار مهم است. هزینه ها با آنها متوقف می شود و از این رو آنها باید اطمینان حاصل کنند که شرکت هایی که آنها نمایندگی می کنند به طور موثر اداره می شوند و در عین حال نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی را در نظر می گیرند. بی اساس نیست که شرکت هایی مانند Dow Chemicals و Pfizer به طور معمول به تخلفات و رفتارهای غیراخلاقی متهم می شوند زیرا آنها دارای بدهی های معوقه در نتیجه اقدامات گذشته خود هستند. از سوی دیگر، شرکت‌هایی مانند Unilever و Infosys اغلب به عنوان نمونه‌هایی از شیوه‌های اعمال حاکمیت شرکتی مؤثر در نظر گرفته می‌شوند. انتخاب برای سایر شرکت ها روشن است:

جنبه بعدی این است که کارکنان و ذینفعان از جمله سهامداران وظیفه مهمی برای انجام تا آنجا که به اهداف دوگانه حاکمیت شرکتی خوب و عملکرد CSR مربوط می شود، دارند. از آنجایی که حاکمیت شرکتی مؤثر به معنای این است که دموکراسی داخلی و مسئولیت خارجی دست به دست هم می دهند، همه ذینفعان در قبال شرکت وظیفه دارند تا مدیریت را متقاعد کنند که از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی انجام تجارت پیروی کند. این تجلی چیزی است که به آن فعالیت سهامداران و مشارکت ذینفعان گفته می شود، به این معنی که کل سهامداران و سهامداران می توانند بر اعمال هیئت مدیره و مدیریت اعمال قدرت کنند تا آنها را به سمت اجرای حاکمیت شرکتی خوب و CSR هدایت کنند.

در نهایت، گروه های فشار و مصرف کنندگان در کل می توانند با کیف پول خود و تمرکز بی امان خود بر اقدامات شرکت ها برای ایجاد حاکمیت شرکتی مؤثر رأی دهند. همانطور که کلیشه می گوید، خیریه از خانه شروع می شود و از این رو شرکت ها باید اطمینان حاصل کنند که مدل های حاکمیت داخلی آنها قبل از شروع CSR قوی است. در نتیجه، نوعی بیداری توده‌ای وجود دارد که در جامعه به طور کلی اتفاق می‌افتد و نیاز شرکت‌ها به اخلاقی، مسئولیت اجتماعی و آگاهانه بیدار می‌شود. از این رو، هیچ شرکتی نمی تواند نشانه های آشکار تمرکز مصرف کننده و ذینفعان بر این جنبه ها را نادیده بگیرد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 4 =