آخرین مقاله به چگونگی تکامل مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) از آغازین اولیه آن در دهه 1950 به یک الزام تجاری تمام عیار در دهه دوم قرن بیست و یکم پرداخت. اگر نگاه خود را به تکامل جغرافیایی این مفهوم معطوف کنیم، یعنی روشی که کسبوکارها در مناطق مختلف در سراسر جهان این ایده را اتخاذ و اجرا کردند، متوجه میشویم که هیچ یکنواختی در جدول زمانی وجود ندارد و در مورد اینکه چه چیزی واقعاً CSR را تشکیل میدهد، اتفاق نظر وجود دارد. در میان مشاغل در نقاط مختلف جهان. به عنوان مثال، CSR به عنوان یک مفهوم بیشتر در اروپا نسبت به ایالات متحده جای خود را پیدا کرد، هرچند که دومی مسئول شروع اولیه آن در ادبیات تجاری بود.
این واقعیت که «آگاهی سبز» و «جنبش سبز» دستاوردهای عمدهای را در اروپا به دست آوردند به این معنی است که شرکتها و شرکتهای این قاره نسبت به همتایان خود در ایالات متحده نسبت به مسئولیتهای اجتماعی متمایلتر بودند. با این حال، در سالهای اخیر، یک «همسطحسازی» در بدنه دولت در ایالات متحده وجود داشته است که نیاز به پاسخگویی کسبوکارها را تشخیص میدهد و از این رو اینرسی طولانی مدتی را که اروپا در حال برداشتن گامهای سریع در اجرای آن بود، از بین میبرد. CSR.
این امر منجر به جریان سازی ایده CSR شده است تا جایی که ما به نقطه ای رسیده ایم (در غرب) که مسئولیت اجتماعی یک امر ضروری تجاری است به همان شیوه که مراقبت از نیروی کار است. سیاستها و برنامههایی که توسط بسیاری از شرکتها راهاندازی شدهاند به طور معمول شامل تعهد آنها نسبت به CSR و تاکید آنها بر نیاز به مسئولیتپذیری اجتماعی است. با این حال، قاره های دیگر مانند آسیا و آمریکای لاتین برای مدت طولانی حتی در تشخیص اینکه مشاغل مسئولیت اجتماعی دارند عقب مانده بودند. اگرچه این ممکن است بدوی یا لودیت به نظر برسد که بگوییم کسب و کارها مطلقاً نیازی به هیچ مسئولیتی در قبال جامعه ندارند، این واقعیت که بسیاری از شرکت ها و مشاغل در این مناطق انواع سرمایه داری را اعمال می کردند که منحصر به آن کشورها بود و شامل وجدان اجتماعی داخلی خاصی بود.
از این رو، در حالی که نمی توان گفت که این مناطق و کشورها کاملاً عقب مانده اند، اما مفهومی که در غرب تصور می شود در اینجا اجرا نمی شد. بسیاری از مفسران در این کشورها در ابتدا ایده CSR را به عنوان یک سازه امپریالیستی و چیزی که بسیار تجملاتی است، رد کردند، همانطور که پذیرندگان اولیه در ایالات متحده و اروپا با این اتهامات مواجه شدند. با این حال، در دهههای اخیر، کشورهایی مانند هند و برزیل در ایجاد مشاغلی که سیاستهایی را اتخاذ میکنند که مسئولیت اجتماعی، محیطزیست آگاهانه، در ابعاد انسانی دلسوز و در استفاده از منابع طبیعی صرفهجویانه هستند، در واقع پیشگام بودهاند. سازمان ملل متحد با ترویج «قرارداد جهانی» که کشورهای مختلف امضاکننده آن هستند، نقش مهمی در پذیرش جهانی ایده CSR ایفا کرده است.
بدون نظر