ما در جهانی زندگی می کنیم که نوآوری را بت می کند. ما تمایل داریم شرکت هایی را که محصولاتی را تولید کرده اند که می توان آنها را نوآورانه در نظر گرفت، بت کنیم. باور اساسی در نظام سرمایه داری این است که نوآوری سودمند است. این نوآوری است که ارزش بیشتری ایجاد می کند، و از آنجایی که سیستم سرمایه داری به خالق نوآوری اجازه می دهد تا بیشترین سود را بردارد، نوآوری را تشویق می کند. با این حال، وقتی کلمه مالی در مقابل نوآوری قرار می‌گیرد، نظرات به سرعت تغییر می‌کنند. این به این دلیل است که عموم مردم معتقدند که نوآوری مالی واقعاً برای آنها مفید نیست. شاید به تعدادی از بانکداران سرمایه‌گذاری کمک کند تا پاداش‌های بیشتری کسب کنند. با این حال، زندگی مردم عادی به دلیل نوآوری های مالی واقعاً بهتر نیست. در این مقاله نگاهی به چند نمونه از نوآوری های مالی خواهیم داشت.

نمونه هایی از نوآوری مالی

نوآوری های مالی را می توان به چند دسته تقسیم کرد. نوآوری های مربوط به بانکداری شخصی، بانکداری شرکتی و همچنین بازار سرمایه وجود دارد. برخی از نمونه ها به شرح زیر است:

 

    • دستگاه باجه خودکار (ATM)

 

 

    • کارت های اعتباری

 

 

    • بانکداری الکترونیک

 

 

    • سیستم پیام رسانی سوئیفت

 

 

    • جعبه قفل

 

 

    • سوآپ های پیش فرض اعتباری

 

 

    • وثیقه تعهدات بدهی

 

 

    • اوراق بهادار و غیره

 

اگر لیست بالا از نوآوری ها به دقت بررسی شود، تمام نوآوری ها در دنیای مالی را می توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. فنی و غیر فنی. این نوآوری های فناوری قطعا جهان را به مکانی بهتر تبدیل می کند. به عنوان مثال، به دلیل بانکداری الکترونیک، مردم زمان کمتری را در بانک ها می گذرانند. در نتیجه می توانند از این زمان برای کسب درآمد بیشتر یا برای فعالیت های اوقات فراغت استفاده کنند.

از سوی دیگر، نوآوری های غیر فنی باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند. برخی از این نوآوری ها به نفع جامعه است. با این حال، بسیاری از آنها چندان مفید نیستند.

برخی از معیارهای رایجی که می توان برای طبقه بندی نوآوری های مالی استفاده کرد در این مقاله آورده شده است.

یک نوآوری خوب مالی چیست؟

 

    • ریسک پذیری بیش از حد : یک نوآوری مالی خوب از ریسک پذیری بیش از حد پشتیبانی نمی کند. نوآوری مالی تنها زمانی خوب است که امکان تمرکززدایی ریسک را فراهم کند. مهم این است که ابزار در حال توسعه به هیچ وجه برای ریسک پذیری قابل استفاده نباشد. به عنوان مثال، مورد مبادله نکول اعتباری را در نظر بگیرید. اگر قبلاً اوراق قرضه دارید، این محصولات به عنوان بیمه عمل می کنند. از این رو، اگر اوراق قرضه شرکت A دارید و مبادلات پیش‌فرض اعتباری خریداری می‌کنید، در حال خرید بیمه هستید. با این حال، مشکل این است که سوآپ‌های پیش‌فرض اعتباری را می‌توان بدون هیچ علاقه‌ای در زمینه اصلی خریداری کرد. در چنین مواردی، اگر شرکت A در بدهی خود تضعیف شود، سرمایه گذار سود می برد. اینجاست که بیمه تبدیل به قمار می شود. بنابراین، اگر احتمال سوء استفاده از آنها به شدت کاهش یابد، سوآپ های نکول اعتباری به عنوان یک نوآوری مالی خوب واجد شرایط خواهند بود.

 

    • تولید بیش از حد : مهم است که بدانیم اعتبار بر اقتصاد واقعی تأثیر می گذارد. اگر تمام اعتبارات به یک بخش سرازیر شود، آن بخش شاهد رونق خواهد بود در حالی که سایر بخش ها شاهد رکود خواهند بود. این وظیفه بخش مالی است که اطمینان حاصل کند که منابع به طور متناسب بین بخش های مختلف اقتصاد توزیع شده است. با این حال، بسیاری از اوقات نوآوری مالی دقیقاً برعکس عمل می کند. منجر به تراکم منابع در یک یا چند بخش از اقتصاد می شود.

      مورد اوراق بهادار را در نظر بگیرید. اوراق بهادار به بانک ها اجازه می دهد تا وام های قدیمی خود را به سرمایه گذاران بفروشند. سپس آنها پول را دریافت می کنند و می توانند وام های جدید را شروع کنند. مشکل اوراق بهادار این است که اجازه می دهد وجوه بیش از حد به یک بخش از اقتصاد پمپ شود. از این رو، بخش املاک و مستغلات منابع مالی زیادی دریافت کرد در حالی که سایر بخش ها تمایل به کمبود بودجه دارند. به همین دلیل است که نگاه به نوآوری های مالی از این منظر نیز مهم است. اگر به اصطلاح نوآوری منجر به توزیع نامتقارن ثروت به نفع بخش‌های خاص شود، در واقع نباید آن را نوآوری نامید.

 

    • بدهی بیش از حد : در نهایت، مهم است که اطمینان حاصل شود که به اصطلاح نوآوری مالی فرهنگ بدهی بیش از حد را تقویت نمی کند. تکثیر کارت های اعتباری را می توان به عنوان یک مطالعه موردی در نظر گرفت. قبل از اینکه کارت های اعتباری در جهان رایج شوند، بخش خانوار واقعاً بدهکار نبود. با این حال، این به اصطلاح نوآوری اعتباری را برای جوانان در ابتدای کار خود فراهم می کند. در بسیاری از مواقع از این اعتبار به صورت غیر مسئولانه استفاده می شود. البته مسئولیت استفاده بر عهده وام گیرنده است. با این حال، شرکت های کارت اعتباری به دلیل ایجاد پیشنهادات فریبنده که هزینه های بیش از حد و غیرمنطقی را ترویج می کنند، شناخته شده اند. نوآوری مالی نیز باید از این زاویه مورد تحلیل قرار گیرد. اگر محصولی هزینه های بیش از حد را ترویج می کند، نادرست است که آن را نوآوری بدانیم.

 

به طور خلاصه، توجه به تفاوت بین نوآوری مالی و نوآوری عمومی مهم است. اختراع مبادلات پیش فرض اعتباری با اختراع اینترنت یکسان نیست. این به این دلیل است که احتمال سوء استفاده از سوآپ های پیش فرض اعتباری وجود دارد. به همین دلیل است که تنظیم کننده های مالی باید موضع خود را حفظ کنند. گاهی اوقات، ممکن است ادعا شود که این تنظیم کننده ها نوآوری مالی را خفه می کنند. با این حال، همانطور که در این مقاله دیدیم، همه نوآوری های مالی زندگی را برای افرادی که از آن استفاده می کنند بهتر نمی کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *