تضاد منافع چیست؟
متخصصان شاغل در هر سازمانی باید با سیاست های سازمانی در مورد تضاد منافع مقابله کنند. اصطلاح تضاد منافع به تقسیم وفاداری های فردی اشاره می کند که در آن هر زمان که فعالیت موازی انجام می دهد که برای کارفرمای اصلی خود مضر است، سیاست را نقض می کند.
به عبارت ساده، اگر یک کارمند یا فردی از یک فعالیت موازی مانند نوشتن و مشاوره با نهادهای خارجی درآمد کسب کند و همچنین در سازمانی استخدام شود که چنین فعالیتهایی باعث زیانهای پولی و غیرپولی میشود، در این صورت فرض میشود که کارمند نقض شرایط استخدام
بعلاوه، اگر یک نماینده منتخب در انطباق با افرادی که به دلیل سوء رفتار تحت بازجویی هستند یا دارای مناصب انتفاعی هستند، اغراق کند، در این صورت او را دارای تضاد منافع می نامند. در واقع، تضاد منافع زمانی به وجود میآید که فرد از فعالیتی که منجر به زیانهای پولی و غیرپولی برای کارفرمای اصلی او میشود، سود پولی و غیرپولی به دست میآورد.
قوانین سازمانی و سرکوب نظارتی
به همین دلیل است که بسیاری از سازمانها به وضوح سیاستهایی را در مورد تضاد منافع وضع کردهاند و انواع فعالیتهای موازی را که کارکنان میتوانند یا نمیتوانند انجام دهند، تعیین کردهاند. به عنوان مثال، مشاورانی که در حال اجرای یک تکلیف برای مشتری هستند، نمیتوانند از مشتری پول بگیرند یا درخواست کنند. از آنجایی که کار اصلی مشاور با شرکتی است که او را درگیر کرده است یا خیر. در این صورت، مشاوران موظفند هر زمان که مشتریان از کارفرمایان تقاضای لطفی کردند و یا از آنها خواستار انجام یک فعالیت موازی که با فعالیت اصلی در تضاد است، به آنها اطلاع دهند.
لازم به ذکر است که حتی هدایایی که از سوی مشتری داده میشود، گاهی موجب مفاد تعارض منافع میشود و به همین دلیل است که بسیاری از سازمانها افشای تمامی هدایای گرفته شده از مشتریان را موظف میکنند و هدایایی را بدون مجوز لازم از مافوق مشاور ممنوع میکنند. .
اطلاعات داخلی
علاوه بر این، مشاوران هنگامی که از اطلاعات داخلی مانند اخبار مربوط به ادغام ها و ادغام های آتی که می تواند برای سودهای پولی مانند تجارت در سهام شرکت هایی که اطلاعات داخلی در مورد آنها دارند استفاده شود، با تضاد منافع مواجه می شوند . در این مثال، این گونه تضاد منافع توسط رگولاتورها بسیار جدی تلقی می شود که در سال های اخیر حتی در ارسال چنین متخلفانی با مجرم شناخته شدن افرادی که قوانین تجارت داخلی را زیر پا گذاشته اند، تردیدی نداشته اند.
علاوه بر این، مشتریان ممکن است از مشاوران بخواهند که صورتهای مالی را مخدوش کنند یا صورتهای مالی را تأیید کنند و همچنین ارقام بسیار بیش از حد ارزشگذاری شده در مورد وضعیت مالی شرکت را ارائه دهند. در تمام این موارد مشاوران علاوه بر مراقبت از قانون شکنی باید مراقب نیت واقعی مراجعان نیز باشند.
چگونه مشاوران می توانند تضاد منافع را مدیریت کنند
در حالی که تسلیم شدن در برابر وسوسه طبیعت انسان است، مشاوران باید در نظر داشته باشند که نه تنها در برابر سازمان های خود و سهامداران مشتریان پاسخگو هستند، بلکه در قبال جامعه بزرگتر نیز وظیفه و مسئولیت دارند. به عبارت دیگر، در حالی که وسوسه گرفتن هدایا و سایر انگیزه های پولی و غیر پولی واقعاً زیاد است، اخلاق و هنجارهای اخلاقی حکم می کند که آنها مطابق با بالاترین استانداردهای رفتار شرکتی رفتار کنند.
علاوه بر این، همانطور که قبلاً ذکر شد، تنظیمکنندهها در سالهای اخیر به شدت با متخلفان برخورد کردهاند و از این رو، مشاوران باید از ماهیت غیرقانونی فعالیتهایی که منجر به تضاد منافع میشود، آگاه باشند. علاوه بر این، بسیاری از سازمان ها پس از بحران مالی 2008 قوانین و مقررات را تشدید کرده اند به طوری که حتی با تخلفات جزئی نیز به شدت برخورد می شود.
نرم ترین بالش یک وجدان پاک است
در نهایت، هر حرفه ای پتانسیل کسب درآمد از راه های مشکوک را دارد. در مواردی که متخصصان با تضاد منافع مواجه میشوند، توصیه میشود در صورتی که احساس میکنند مدیران آنها را تشویق به نقض قوانین میکنند، موضوع را به صورت ناشناس به مدیران خود یا تیم تطبیق گزارش دهند. علاوه بر این، اگر در مواردی که سوء استفاده سیستمی و سوء استفاده و نقض قوانین وجود دارد، مشاوران باید به نگرانی هایشان رسیدگی نشود. این نیز این است که وجدان باید تعیین کند که در این شرایط چگونه باید عمل کرد، حتی اگر کارش در خطر باشد. به هر حال، فرد می تواند در جای دیگری استخدام شود، اما آسیب به شهرت و همچنین این واقعیت که تصورات طولانی انجام اشتباه آنها را آزار می دهد. همانطور که بنیانگذار Infosys، NR Narayana Murthy یک بار اظهار داشت:نرم ترین بالش یک وجدان پاک است .
بدون نظر