معرفی
برای اکثر فارغ التحصیلان رشته مدیریت و دانشجویان در دانشکده های بازرگانی، کار برای مشاوران مدیریت پنج بزرگ جهان مانند مک کینزی، بوز آلن، گروه مشاوره بوستون (BCG)، پرایس واترهاوس (PWC) و مشاوره اندرسون رویایی است که به حقیقت پیوسته است.
در واقع، این واقعیت که به این مشاورهها اغلب روز صفر یا فرصتهای افتتاحیه در تقویم استخدام دانشگاه داده میشود، گواهی بر تصویر برند و ادراکات در میان متخصصان مدیریت است. این بدان معناست که مهم است بدانیم این شرکت ها چه کاری انجام می دهند و چگونه به جامعه ارزش می دهند. برای آن، ما باید بدانیم که آنها چگونه کار می کنند، چه کار می کنند، و چرا آنها رویای نهایی حرفه ای مدیریت هستند.
مشاوره مدیریت و بانکداری سرمایه گذاری
این مقاله به معرفی رشته مشاوره مدیریت می پردازد تا خوانندگان تصور منصفانه ای در مورد این مشاوره ها داشته باشند. قبل از شروع بحث، شایان ذکر است که مشاوران مدیریت برای فضای ذهنی رهبران صنعت و همچنین متخصصان مدیریت با بانک های سرمایه گذاری رقابت می کنند.
همانطور که بعداً بحث می کنیم، این ارتباط مستقیمی با نحوه عملکرد دنیای تجارت از نظر اینکه کدام شرکت یا بانک سرمایه گذاری اغلب برای مشاوره توسط رهبران تجاری استخدام می شود، دارد.
در واقع، هم مشاوران مدیریت و هم بانکهای سرمایهگذاری با صنعت مشورت میکنند تا اطمینان حاصل کنند که شرکتها ارزشی را از عملیاتهای خود به دست میآورند و تفاوت بین فعالیتهای آنها اغلب به شرایط مرجع مربوط میشود که در آن مشاورههای مدیریتی محدوده و قلمرو وسیعتری از عملیات را در بر میگیرند در حالی که بانکداران سرمایهگذاری اغلب بر روی امور مالی و همچنین استراتژی هایی که باید برای افزایش سرمایه و حصول اطمینان از رقابتی بودن شرکت ها در این جبهه اعمال شود، تمرکز می کنند.
آنچه مشاوران مدیریت انجام می دهند
مشاوران مدیریت برای پیشنهاد و توصیه استراتژی ها و راه ها و روش های بهبود سودآوری شرکت ها استخدام می شوند . این می تواند شامل عملیات، امور مالی، بازاریابی، استراتژی، برنامه ریزی، منابع انسانی و ماهیت و هدف شرکت باشد.
به عنوان مثال، غیرمعمول نیست که مشاوران مدیریت با محدود کردن سازمان و یا دور کردن آن از تمرکز فعلی یا تمرکز مجدد بر استراتژیهای فعلی، بازنگری کامل عملیات شرکت را توصیه کنند. در واقع، اصطلاح شایستگی های اصلی در نتیجه تحقیقات پر زحمت و مشاوره دقیق به وجود آمد که در آن نویسندگان این اصطلاح پیشنهاد کردند که شرکت ها ابتدا باید شایستگی های اصلی خود را شناسایی کنند و سپس استراتژی ها و ساختار سازمانی خود را حول چنین شایستگی ها متمرکز کنند.
جدای از این، عباراتی مانند تغییر موقعیت، تغییر نام تجاری، تغییر ساختار و تعادل مجدد همگی مفاهیمی هستند که توسط مشاوران مدیریت برای توصیه استراتژی های جایگزین به شرکت ها استفاده می شود. شاید معروف ترین محصول مشاوره مدیریت، ماتریس رشد BCG علاوه بر ماتریس آنسوف باشد که هر دو موقعیت شرکت را در طرح کنونی چیزها شناسایی و دسته بندی می کنند و راه ها و ابزارهایی را برای بهبود سودآوری پیشنهاد می کنند.
آیا مشاوران مدیریت همیشه آن را درست می دانند؟
البته این به این معنا نیست که مشاوران مدیریت زمانی که با صنعت مشورت می کنند همیشه حق دارند. به عنوان مثال، پس از بحران مالی جهانی در سال 2008، مشاوران مدیریت و بانکداران سرمایهگذاری به دلیل اینکه یا نتوانستند بحران در حال وقوع را ببینند یا به دلیل اینکه بیش از حد شبیه شترمرغی بودند که سرش در شن و ماسه است برای هشدار دادن به آن، بسیار مورد توجه قرار گرفتند. شرکت ها در مورد بحران
حتی قبل از بحران، از مشاوران مدیریت خواسته میشد که محتاطتر باشند و تحت تأثیر هوسها، شیداییها و شور و هیجان غیرمنطقی قرار نگیرند، همانطور که میتوان در رویکرد اشتباه آنها نسبت به رونق داتکام و رکود متعاقب آن و توصیههایشان به بسیاری مشاهده کرد. مشخص شد که شرکتها با آینده نگری اشتباه میکنند.
در واقع، اگر انتقاد موجهی به مشاوران مدیریت وارد شود، این است که آنها از اصطلاحات اصطلاحی زیادی استفاده میکنند و پیشنهادات و توصیههای خود را به صورت نازک و صیقلی عرضه میکنند که برخی از آنها وقتی درخشش از بین میرود، مشخص میشود.
ارزیابی تراز مشاوره مدیریت
با این حال، نباید مشاوران مدیریت را به این راحتی اخراج کرد. به عنوان مثال، یکی از دلایلی که بسیاری از مدیران عامل (مدیران ارشد اجرایی) در وهله اول آنها را استخدام می کنند، این است که آنها دیدگاه خارجی را وارد می کنند و همچنین می توانند به مشکلاتی که شرکت ها با آن مواجه هستند به شیوه ای عینی و تازه برخورد کنند .
جدای از این، مشاوران مدیریت همچنین تخصص و تجربه خود را به میز می آورند که در آن به دلیل درگیری عمیق و همچنین اطلاعات و دانش فراوانی که در کسب و کار دارند، در موقعیتی هستند که استراتژی های جایگزین را توصیه کنند که به آنها امکان می دهد روندها را شناسایی کرده و تغییرات را پیش بینی کنند. پیشرفت. بنابراین آنچه می گوییم این است که مشاوره مدیریت باید به صورت متوازن ارزیابی شود که مثبت را در کنار منفی قرار دهد.
نتیجه گیری: دانش قدرت است
بحثی که تاکنون انجام شده است، دیدی چشمگیر از آنچه مشاوره مدیریت است، ارائه کرده است. برای کسانی از شما که مایل به مشاور مدیریت هستید، توصیه ما این است که نه تنها دیدگاهی در مورد نحوه عملکرد تجارت و دنیای شرکتها، بلکه همچنین دیدگاهی در مورد خود زندگی ایجاد کنید تا بینش شما با تحقیق در مورد شرکتهایی که استخدام میکنند پشتیبانی شود. شما و همچنین سخت کوشی و کوشش لازم در جزئیات به کار خواهید آمد.
مهمتر از همه، تا آنجا که به مشاوره مدیریت مربوط می شود، دانش قدرت است و بنابراین، شما باید علاوه بر نزدیک شدن به هر قسمت از تجزیه و تحلیل و همچنین خواندن مطالب با این نگرش که چگونه به شما کمک می کند، از روندهای در حال تغییر در تجارت و جامعه مطلع باشید. موفق به راهیابی به شرکت های مشاوره مدیریت شوید.
بدون نظر