جیب های دانش و هم افزایی
یک سازمان یادگیرنده باید اطمینان حاصل کند که نه تنها دانش را تولید می کند، بلکه مکانیسم هایی را برای اطمینان از انتقال و استفاده از چنین دانشی برای مزیت رقابتی ایجاد می کند .
اغلب، این مورد است که سازمان ها دارای مجموعه هایی از افراد دارای دانش و همچنین تیم های خاص هستند که در نوآوری و دانش سازی بهتر از سایرین هستند. در حالی که این برای آن تیمها و افراد در ظرفیتهای شخصی و گروهی آنها خوب است، سازمان بهعنوان یک کل سودی نمیبرد، زیرا چنین دانش توزیعشده و ناهمگون و همچنین گسستهای را نمیتوان به کل سازمان منتقل کرد و همچنین توسط افرادی که به دنبال آن هستند، نمیتوان از آنها استفاده کرد. هم افزایی برای منافع سازمانی
اشتراک دانش
بنابراین، برای اینکه سازمان ها به نهادهای یادگیری واقعی تبدیل شوند، دانش توزیع شده باید در دسترس همه کارکنان و همچنین ستارگان فردی قرار گیرد تا به بازیکنان تیم تبدیل شوند و در جهت اهداف یادگیری سازمانی اهرم برای مزیت رقابتی تلاش کنند. به عنوان مثال، اگر یک سازمان خاص دارای یک کارمند فوقالعاده باهوش و مبتکر باشد که راهحلهای مبتکرانه و پیشرفته از جمله اختراعاتی را که میتوان برای آنها ثبت اختراع کرد، تولید میکند، چنین کارکنانی باید اطمینان حاصل کنند که پس از انجام نوآوری یا اختراع نهایی، دانش به دست آمده از چنین تلاش هایی با سایر اعضای سازمان به اشتراک گذاشته می شود تا دیگرانی که مایل به پیروی از این کارمند هستند، بتوانند به آن عمل کنند.
پورتال های دانش آنلاین – چرخ را دوباره اختراع نکنید
برای اینکه این اتفاق بیفتد، باید مکانیسمهای سازمانی برای بهرهگیری از دانش تک تک کارکنان و ستارهها وجود داشته باشد. این را می توان از طریق ایجاد یک پورتال آنلاین برای به اشتراک گذاری دانش در داخل اینترانت سازمانی انجام داد تا یک سیستم آماده برای استفاده و کارکرد آسان وجود داشته باشد که در آن کارکنان بتوانند هم دانش را جستجو کنند و هم به اشتراک بگذارند. این به سازمان کمک می کند تا منحنی دانش را به سمت بالا حرکت دهد زیرا هر سازمان یادگیرنده باید اطمینان حاصل کند که تکرارهای بعدی فرآیندهای تجاری و سازمانی چرخ را دوباره اختراع نمی کند. به عبارت دیگر، مراحل یا روشهای مشابه را از ابتدا تکرار نکنید، بهخصوص زمانی که شخص یا شخص دیگری که قبلاً این کار را انجام داده است، میتواند به سادگی به کل سازمان اجازه دهد که چگونه از چنین دانشی به شیوهای «خارج از قفسه» استفاده کند.
IP و دانش اختصاصی
با این حال، مواردی وجود دارد که دانش را نمی توان به سادگی با کل سازمان به اشتراک گذاشت. این در مواردی اتفاق میافتد که پتنتهایی برای چنین اختراعاتی ثبت میشود که در آن دانش بسته به خطمشیها و قوانین قانونی و سایر قوانین، در اختیار فرد یا سازمان قرار میگیرد. به عنوان مثال، اگر یک کارمند خاص برای اختراع خود ثبت اختراع کند، این احتمال وجود دارد که چنین دانشی واقعاً برای موفقیت سازمان و همچنین تیمی که آن کارمند خاص به آن تعلق دارد، حیاتی باشد.
با توجه به احتمال بالای سرقت دانش و سرقت مالکیت فکری، سازمان ها باید این دانش را بر اساس “نیاز به دانستن” به اشتراک بگذارند. با آسانتر شدن هک و هدف قرار گرفتن IP توسط این عناصر بیوجدان، باید محافظها و فایروالهایی وجود داشته باشند که از چنین اتفاقاتی جلوگیری کنند.
عنصر انسانی – ذخیره کنندگان دانش
با عطف به عنصر انسانی در یادگیری سازمانی و اعمال نفوذ و انتقال دانش، بسیاری از سازمان ها دارای ستاره های فردی هستند که صرفاً تمایلی ندارند یا تمایلی به به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران ندارند. این «احتکارکنندگان دانش» این کار را انجام میدهند زیرا میترسند که اگر بخواهند دانش خود را به اشتراک بگذارند، اهمیت خود را در طرح کلان چیزها از دست خواهند داد .
علاوه بر این، با درجه بندی رقابتی که در همه سازمان ها عادی است، این کارکنان واقعاً انگیزه ای برای به اشتراک گذاشتن دانش ندارند زیرا نمره آنها پس از هر چرخه ارزیابی هم به دانش آنها و هم به فقدان چنین دانشی در بین آنها بستگی دارد. همسالان بنابراین برای اطمینان از سود سازمان باید سیستم تشویقی مناسبی ایجاد شود تا همه کارکنان انگیزه ای برای به اشتراک گذاشتن دانش خود داشته باشند و در عین حال کسانی که دانش بیشتری دارند نیز جبران زحماتشان شود.
دانش قدرت است
در خاتمه، با ظهور اقتصاد دانش، اطلاعات به یکی از عوامل تولید تبدیل شده است و از این رو، چیزی قابل ارزش گذاری و حفاظت و در عین حال به اشتراک گذاشته شده است. این مقاله برخی از جنبههایی را مورد بحث قرار داده است که چگونه دانش تولید شده در سازمانها را میتوان بدون از دست دادن کسی در این فرآیند به کار گرفت.
بدون نظر