شرح
این مقاله به بررسی تغییرات در زمینه منابع انسانی با ظهور بخش خدمات می پردازد که در آن کارکنان از دانش به جای کار فیزیکی برای انجام کار استفاده می کنند. نکات کلیدی بیان شده در این مقاله این است که حوزه منابع انسانی باید خود را با روندهای در حال تغییر تطبیق داده و تطبیق دهد و اطمینان حاصل کند که مدیران منابع انسانی با کارکنان دانش به طور مناسب برخورد و مدیریت می کنند. با این حال، این مقاله همچنین برخی از جنبه های منفی چنین رفتار ترجیحی را مورد بحث قرار می دهد.
مقدمه: کارگران دانش چه کسانی هستند؟
کارگران دانشآموز اصطلاحی است که برای اشاره به کارمندان در IT (فناوری اطلاعات)، BPO (برونسپاری فرآیند کسبوکار)، خدمات مالی و سایر بخشهایی که مغز یا کار فکری بهجای کار سخت یا فیزیکی تعیینکننده است، استفاده میشود. از این نظر، کارکنان دانش به طور کلی به مقوله ای جداگانه برای مدیران منابع انسانی و حوزه منابع انسانی تبدیل شده اند، زیرا مدیریت آنها در مقایسه با مدیریت کارکنان در سایر بخش ها به رویکردهای متفاوتی نیاز دارد. این مقاله به بررسی برخی از این رویکردها می پردازد که برای مدیریت کارکنان دانش مورد نیاز است.
رویکردهای منابع انسانی برای مدیریت کارکنان دانش
برای شروع، با توجه به این واقعیت که کارگران دانشآموز بر اساس تواناییهای فکری خود کار میکنند، مدیران منابع انسانی باید اطمینان حاصل کنند که این کارگران از نظر ذهنی چابک و از نظر فکری مناسب برای مقابله با خواستههای شغلشان هستند. بنابراین، در سالهای اخیر، نظریهپردازان و همچنین دست اندرکاران حوزه منابع انسانی بر این واقعیت تأکید کردهاند که با کار دانش و دانشآموزان باید به گونهای رفتار شود که آنها را در راستای اهداف سازمان قرار دهد. به عبارت دیگر، کارکنان دانش داراییهای کلیدی شرکتها در بخشهای خود هستند و نه کارخانهها یا ماشینآلات یا حتی داراییهای دیگر مانند ساختمانها. این نگرش به طور مختصر و شفاف توسط نماد فناوری اطلاعات هند، NR Narayana Murthy، خلاصه شده است، که گفت که دارایی های شرکت های IT هر روز عصر ترک می کنند و صبح روز بعد به سر کار باز می گردند. به عبارت دیگر،
علاوه بر این، مدیریت کارکنان دانش به این معناست که حقوق و مزایا باید متناسب با مهارتها، تجربه و ارزشی باشد که به درآمد سازمان اضافه میکنند. جای تعجب نیست که کارمندان فناوری اطلاعات اغلب دستمزدهای استراتوسفری و مزایای بسیار زیادی را دریافت می کنند، زیرا آنها در واقع برای شرکت هایی که نمی توانند کارمندان برتر خود را کنار بگذارند ارزشمند هستند. جنبه دیگر کار دانش این است که این شرکت ها از نظر ترتیبات سازمانی بر خلاف ماهیت سلسله مراتبی سازمان ها در بخش های تولیدی و وابسته، مسطح هستند. این بدان معناست که مدیران منابع انسانی از سایر بخشهایی که به سمت فناوری اطلاعات و بخشهای خدمات وابسته تغییر میکنند، شرکتها باید به نامهای غیررسمی و همچنین عدم وجود سلسله مراتب در شرکتهای این بخشها عادت کنند.
معایب رفتار ترجیحی با کارگران دانش
با این اوصاف، باید به این نکته نیز توجه داشت که گاهی رفتار سلطنتی با کارگران دانش به سرشان میآید که منجر به مطالبه دستمزد بیشتر، فرسودگی به کوچکترین دلایلی و همچنین نگرش برتری نسبت به دیگران میشود. در واقع، زمانی (قبل از رکود فعلی) و در دوران رونق داتکام وجود داشت که کارمندان فناوری اطلاعات در مصاحبهها شرکت میکردند و در طول مصاحبه، با شرکتهای دیگر به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن هر دو شرکت برای پذیرش خواستههایشان صحبت میکردند. علاوه بر این، حتی در حال حاضر، برخی از کارکنان دانش مستعد درخواست افزایش حقوق و مزایای بیشتر هستند، صرف نظر از این واقعیت که رکود اقتصادی کنونی کار را برای شرکتها و مدیران منابع انسانی سختتر کرده است تا با درخواستهای آنها موافقت کنند.
در مورد ارزیابی تراز
البته، مزایا و معایب ذکر شده در بالا را نمی توان به کل جامعه کارکنان دانش تعمیم داد، زیرا افراد زیادی هستند که به خاطر رضایت و فرصت های خودشکوفایی که بخشی از شغلشان است، کار می کنند. در واقع، این جنبه است که حوزه منابع انسانی به عنوان یک ضرورت کلیدی در هنگام برخورد با کارکنان دانش شناخته شده است، به این معنی که مدیران منابع انسانی در ارتباط با مدیریت باید اطمینان حاصل کنند که شغل و نقش برای کارکنان دانش چالش برانگیز است. به عنوان مثال، با رقابت بسیار زیاد در بین شرکت ها برای کارمندان و همچنین در بین کارمندان احتمالی برای شرکت های بزرگ موفق، رقابتی برای بهترین و باهوش ترین کارمندان و رقابت بین کارمندان برای ورود به آن وجود دارد. شرکت های واقعا نوآور
نتیجه
اگر نکات اصلی بیان شده را مرور کنیم، مشخص می شود که حوزه منابع انسانی در حال حاضر گسترش یافته است تا آخرین نظریه ها و گرایش های مدیریتی مربوط به رویکردهای مدیریت کارکنان دانش را در بر گیرد. در واقع، با تبدیل شدن بخش خدمات به ستون اصلی بسیاری از اقتصادها، حوزه منابع انسانی باید با روندهای در حال تغییر در مدیریت کارکنان و به ویژه کارکنان دانش سازگار و سازگار شود. این شامل ابداع کار از ترتیبات خانه، تعطیلات برای تحصیل بالاتر، حقوق و مزایای انعطافپذیر از جمله پاداش عملکرد سودآور، و جنبه دیگر سازماندهی رویدادهای سرگرمکننده و سرگرمی برای کمک به کارکنان دانشآموز برای غلبه بر استرس و آرامش است. در نتیجه،
بدون نظر