امتیازدهی رگرسیون در مقایسه با پروفایل و مدل سازی یکی از تکنیک های بازاریابی دشوار اما دقیق تر و وفادارتر است. برای هدف قرار دادن مشتریان جدید و محترم، تمام سازمان به طور اساسی تکنیک های امتیازدهی رگرسیون را دنبال می کند. فرآیندی که در امتیازدهی رگرسیون وجود دارد به شرح زیر است:

 

  1. مشتریان بالقوه یا احتمالی را از جمعیت همه مشتریان شناسایی کنید و از آنها نمونه های تصادفی بگیرید. 

     

  2. ویژگی های فردی را از اطلاعات و داده های موجود از این نمونه ها جمع آوری کنید. 

     

  3. ثبت کنید که تمام مشتریان بالقوه پس از انجام کمپین بازاریابی بر روی مشتریان بالقوه به مشتری تبدیل می شوند. 

     

  4. با استفاده از این اطلاعات و روند، یک مدل امتیازدهی رگرسیونی تولید کنید که مجموعه ای از متغیرهای مهم است که برای پیش بینی استفاده می شود و مشتریان بالقوه می توانند به راحتی با توجه به ویژگی های فردی خود به مشتریان تبدیل شوند. 

     

  5. پس از آماده شدن مدل برآورد شده، محققین خود را درگیر فرآیند زیر می‌کنند. 
    1. با توجه به مدل، معادلات رگرسیون برای پیاده سازی اطلاعات گروه آینده مشتریان احتمالی ایجاد کنید.
    2. اطلاعات و ویژگی های فردی مشتریان بالقوه را که در نمونه نیستند برای محاسبه امتیازات وصل کنید.
    3. مشتریان بالقوه را بر اساس امتیاز رگرسیون بر اساس بالاترین و پایین ترین ارزش ها رتبه بندی کنید.
    4. کمپین های بازاریابی را با مشتریان بالقوه انجام دهید که نمرات آنها بالاتر از مقدار قطع است. این امتیاز برش به بسیاری از عوامل مهم بازاریابی و مالی بستگی دارد.

در زیر انواع کلی امتیازدهی رگرسیون که با توجه به نیاز خاص توسط سازمان اجرا می شود، آمده است:

 

  1. امتیازدهی رگرسیون خطی: این نوع امتیازدهی با اجرای الگوریتم رگرسیون خطی بر روی نمونه تصادفی داده ها انجام می شود. این فرآیند شامل تکنیک های امتیازدهی بر روی متغیرهایی است که وابستگی خطی دارند. به عنوان مثال اگر امتیازدهی باید بر روی 2 مقدار داده متمایز انجام شود و هر یک از این مقادیر با 5 ویژگی متمایز همراه باشد، 25 تحلیل رگرسیون خطی انجام می شود. 

     

  2. امتیازدهی رگرسیون غیر خطی: این یک فرآیند امتیازدهی رگرسیون خطی توسعه ای است که شامل انجام امتیاز دهی با اجرای الگوریتم رگرسیون غیرخطی بر روی نمونه تصادفی داده ها می باشد. این بدان معناست که الگوریتم تجزیه و تحلیل را بر روی روابط خطی مستقیم مقدار نمونه انجام نمی دهد و از این رو تکنیک های تحلیل غیرخطی بیشتر و خاص مطابق با شرایط مورد انتظار انجام می شود. 

     

  3. جداول امتیاز وزنی: این نوع امتیازدهی نیازی به نمونه برداری از داده ها قبل از مرتبط کردن امتیازها به مشتریان احتمالی ندارد. متغیرهای وزنی و مهم مستقیماً با نمونه بالقوه مرتبط هستند تا بدون ایجاد مدل رگرسیون تاریخی، امتیازهای فردی برای آنها تعیین شود. این نوع امتیازدهی به اندازه امتیازدهی رگرسیون خطی یا غیرخطی دقیق نیست اما انجام آن زمان کمتری می‌برد. 

امتیازدهی رگرسیون نسبت به سایر روش های بازاریابی مزایای زیادی دارد. مزیت اصلی این است که سودمندی متغیرها را می سنجد که به تعیین اینکه کدام چشم انداز و چه زمانی باید هدف قرار گیرد کمک می کند. ثانیا یک فرآیند پیچیده و علمی برای تعیین مقادیر یا امتیازات برای یک کمپین بازاریابی خاص فراهم می کند. نتیجه امتیاز دهی رگرسیون به افزایش کارایی بازاریابی کمک می کند. اولین و تنها عیب امتیازدهی رگرسیون این است که کل فرآیند در مقایسه با پروفایل سازی که انجام آن آسان است، بسیار پیچیده و پرهزینه تر است.

حتی اگر امتیازدهی رگرسیون به عنوان فرآیندی پیچیده و پرهزینه در نظر گرفته شود، اما به سختی به سازمانی توصیه می شود که امتیازدهی رگرسیون را اجرا کند، زیرا معمولاً کارایی و اثربخشی بازاریابی بالا را هدف قرار می دهد. در دستیابی به مشتریان جدید، امتیازدهی رگرسیون، تواناترین و مهم ترین فرآیند بازاریابی است که نتایج عالی را به همراه دارد، از این رو سازمان معمولاً باید از نظر پیچیدگی و هزینه سازش کند.

بدون نظر

پاسخ دهید