سازمان‌ها نقش مهمی در چندوظیفه‌کردن کارکنان دارند. افراد در بیشتر موارد دانش خود را در حین کار ارتقاء می دهند. لازم نیست سوراخی در جیب خود بسوزانید و خود را در کلاس های آموزشی یا کلاس های خاص ثبت نام کنید تا مهارت های جدید کسب کنید. به من اعتماد کنید، اگر حس دلبستگی به سازمان را در خود ایجاد کنید و با اشتیاق کار کنید، خودتان احساس می کنید که دانش خود را با گذشت زمان افزایش دهید زیرا در نهایت انجام همین کار نه تنها برای شما، بلکه برای تیم شما نیز مفید خواهد بود.

سازمان ها باید به کارکنان انگیزه دهند تا چند وظیفه ای را انجام دهند. آنها را تشویق کنید تا در برنامه های آموزشی مختلف، جلسات، سمینارهایی که هر از گاهی در محل کار سازماندهی می شوند، با کمال میل و نه از روی اجبار شرکت کنند. اول از همه، مافوق باید با اعضای تیم بنشینند و به آنها بفهمانند که چند استعداد بودن اهمیت دارد. شما باید به آنها بفهمانید که چگونه انجام چند کار به آنها کمک می کند تا با لبخند با چالش ها روبرو شوند. به من اعتماد کن؛ مگر اینکه و تا زمانی که از درون احساس می کنند، هیچ مقداری از آموزش کمکی نمی کند.

برنامه های آموزشی نباید صرفاً به خاطر آن یا به صورت رسمی سازماندهی شوند. آنها باید با در نظر گرفتن نیاز کارمندان طراحی شوند. شما مجبور نیستید با یک متخصص از خارج تماس بگیرید و هر بار پول زیادی خرج کنید. از کارمندان بخش های مختلف بخواهید که نقش های خود را برای مدتی مثلاً یک ماه عوض کنند. آنها می توانند پس از یک ماه به موقعیت های معمول خود بازگردند. از دیدن افرادی که نه تنها به نقش جدید علاقه دارند، بلکه سخت تلاش می کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد موقعیت جدید پیدا کنند، شگفت زده خواهید شد. در سناریوی امروزی، زمانی که اطلاعات فقط با یک کلیک فاصله دارد، کسب مهارت‌های اضافی مشکلی نیست. اجازه دهید کارمندان بنشینند و تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. آنها نه تنها درباره کار بحث می کنند، بلکه سعی می کنند اطلاعات بیشتری در مورد مشخصات شغلی یکدیگر پیدا کنند. یک متخصص حسابداری قطعاً میل دارد که بداند چگونه مرد بازاریابی مشتریان خود را متقاعد می کند تا در محصولات سازمان سرمایه گذاری کنند. کنجکاوی همیشه وجود دارد. مشکل فقط این است که افراد به تنهایی ابتکار یادگیری چیزهای جدید را به عهده نمی گیرند. آنها از کار منظم خود راضی هستند و برای یادگیری چیزهای اضافی زحمت نمی کشند. اینجا نقش مدیریت مطرح می شود. رؤسا باید دائماً کارکنان خود را تحت فشار قرار دهند تا دانش موجود خود را ارتقا دهند. اینجا نقش مدیریت مطرح می شود. رؤسا باید دائماً کارکنان خود را تحت فشار قرار دهند تا دانش موجود خود را ارتقا دهند. اینجا نقش مدیریت مطرح می شود. رؤسا باید دائماً کارکنان خود را تحت فشار قرار دهند تا دانش موجود خود را ارتقا دهند.

کارمندان چند مهارتی باید نسبت به کسانی که فقط در یک کار متخصص هستند، مزایای کمی دریافت کنند . توانایی آنها در رسیدگی به مسئولیت های متعدد باید قدردانی و تصدیق شود. چرا فردی به خود زحمت می دهد تا دانش خود را ارتقا دهد اگر بداند در سازمان فعلی هیچ مزیتی نخواهد داشت؟ حقوق کارمندان چندوظیفه ای باید کمی بیشتر از دیگران باشد. کاری کنید که برای سازمان احساس اهمیت کنند. به آنها مسئولیت های اضافی بدهید.

بیایید با یک مثال همین را بفهمیم:

تام در کار خودش عالی است. هماهنگی او با مشتریان عالی است. حالا اگر از او بخواهید که یک تیم را مدیریت کند، بدیهی است که او تمام تلاش خود را می کند تا مهارت های خود را تقویت کند و همچنین چیزهای جدیدی یاد بگیرد. برای رهبری یک تیم، او باید دیگران را نیز مدیریت کند، گزارش تهیه کند، تیم خود را به کار ببرد و همچنین بهترین ها را از آنها استخراج کند. اگر یکی از اعضای تیم مرخصی بگیرد و مهلتی برای پیگیری وجود داشته باشد، در انجام کار اعضای تیم خود نیز تردیدی نخواهد داشت. زمانی که صحبت از سود کسب و کار و سازمان به میان می‌آید، یک فرد در یک موقعیت ارشد حتی بدش نمی‌آید که تماس بگیرد. سازمان ها باید به کارکنان خود انگیزه دهند که همیشه آماده یادگیری چیزهای جدید باشند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 3 =