دولتها اجرای طرحها، برنامهها و سیاستها را به شبکه گستردهای از سازمانها واگذار میکنند که در سطوح مختلف به آن کمک میکنند. این آژانس ها می توانند هر چیزی باشند، بخش دولتی، هیئت ها، کمیسیون ها، ارگان های اداری ویژه برای بررسی مسائل، بخش ها یا بخش های خاص.
این آژانس ها علایق و مشخصات کاری متفاوتی دارند. آنها میتوانند ادارات بهداشت عمومی، کمیسیونی برای کار برای اقلیتهای تحت فشار اقتصادی، آموزش ابتدایی، رفاه عمومی، هیئتهای برق و غیره باشند. مهم است که بدانیم این سازمانها در چارچوب قانون اساسی تشکیل شدهاند و توسط قانون کشور اداره میشوند.
از این رو حقوق اداری مجموعه قوانینی است که بر ایجاد، فعالیت و انحلال این گونه مؤسسات حاکم است. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اکثر این آژانسها مجموعهای از فرآیندها و سیستمهای عملیاتی خاص خود را دارند که معمولاً مدون نیستند، اما برای یک فرد یا یک سازمان مهم است که آنها را برای هرگونه کمک مورد نیاز دنبال کند.
تصمیمات و فرآیندهای هر سازمانی توسط دادگاه دادگستری قابل بررسی است. دادگاه میتواند تصمیم اداری را در صورتی که غیرمنطقی، خودسرانه و دمدمیانگیز باشد، در صورت انتظار مشروع و تناسب، لغو کند.
در اینجا ذکر این نکته حائز اهمیت است که با افزایش تعداد آژانس هایی که کارهای متنوعی را انجام می دهند در قرن بیستم، قانون اداری نیز افزایش یافت. ماهیت پیچیدهتر و از نظر تعداد بیشتر شد. به عبارت دیگر، فعالیتهای سازمانهای اداری دستوپاگیر، پرهزینه و زائد شده است و اغلب نشاندهنده اتلاف وقت و تلاش بسیار زیاد است که نتیجهای برای نشان دادن ندارد. این بیشتر با تصمیمات متناقض دادگاه و ناتوانی افراد عادی در انجام هر کاری از طریق آنها سنگین است. در تئوری، سیستم کنترل و تعادل بسیار خوب عمل می کند، جایی که مجریان برنامه ها را اجرا می کنند و قانون تشکیل شده توسط مجلس یا کنگره و قوه قضاییه در مورد مسائل ناشی از اجرا تصمیم می گیرد. اما اگر به صورت عملی و درازمدت به آن نگاه کنیم به این سادگی نیست.
فشار بیشتر به اصلاحات با دو اتفاق مهم در اواخر قرن بیستم انجام شد. جهانی شدن و پیشرفت تکنولوژی جهانی شدن ترازوها را بالا برد تا نهادهای اداری در کارشان مقررات زدایی و شفافیت بیشتری داشته باشند. این امر بیشتر پیش رفت تا راه را برای یک قانون و نهادهای اداری پذیرفته شده جهانی هموار کند، در ابتدا و در حال حاضر، اما بیشتر بعداً. از آنجایی که تلاش روزافزون در جهت رفاه اقتصادی انجام می شد، حذف تنگناها از حکومت امری ضروری به نظر می رسید. درون نگری در حقوق اداری لازم بود و از این رو اقدامات زائد و بیهوده از بین رفت.
از سوی دیگر فناوری فرآیندها را در عملکرد چنین ارگان هایی ساده تر کرد. همچنین چنین آژانس هایی را برای مردم به طور کلی قابل دسترس تر و قابل دسترس تر کرد. این به نوبه خود باعث پاسخگویی و کارآمدی پرسنل شده است.
مهم است که با گذشت زمان تغییر کنید. با کشف چیزهای جدید و اختراعات جدید، قوانین و فرآیندهای قدیمی باید حذف شوند. فرآیندها باید گالوانیزه شوند و افراد حرفه ای بیشتری ایجاد کنند، تنها در این صورت مدیریت بهتر منابع و برنامه ریزی بهتر برای جامعه ای سالم وجود دارد.
بدون نظر