اصطلاح “عرق فروش” توسط رسانه های آمریکایی یا رسانه های کشورهای توسعه یافته به طور کلی استفاده شده است. این فروشگاهها به قراردادهای فرعی اشاره دارد که شرکتهای چندملیتی بزرگ مانند نایک و آدیداس با پیمانکاران فرعی در کشورهای جهان سوم مانند بنگلادش دارند. مقررات برای بهره برداری از هزینه کم نیروی کار موجود در این کشورها ایجاد شده است.
استدلالی که مردم علیه عرقفروشیها مطرح میکنند این است که شرایط کار در آنجا وحشتناک است و به جای ایجاد اشتغال، در واقع باعث ایجاد آشفتگی میشوند. از آنجایی که خود شرکت های چند ملیتی بیشتر کار را انجام نمی دهند، هیچ داده قابل اعتمادی برای این عرق گیرها در دسترس نیست. بسیاری احساس می کنند که این در واقع یک توطئه از سوی چند ملیتی است که نمی خواهند خودشان وظایف کثیف را انجام دهند، بلکه ترجیح می دهند آن را به پیمانکاران واگذار کنند.
این مقاله استدلال میکند که شرایط کاری به اصطلاح اسفبار بهترین جایگزین برای کارگران است. در دنیایی که هر گروه اجتماعی و هر فردی تحت تاثیر این احساس قرار میگیرد که عرقفروشی بد است، این مقاله دیدگاهی مخالف دارد.
Sweatshops دقیقا چیست؟
Sweatshop اصطلاحی مبهم است و معنای دقیقی ندارد. معنایی که اکثر آنها استنباط میکنند این است که عرقفروشیها دستمزد بسیار پایینی را برای کارگران خود فراهم میکنند. این دستمزدها حتی برای حفظ یک زندگی عادی با یک شغل کافی نیست. همچنین امنیت شغلی در این فروشگاه ها وجود ندارد. شرایط کار اسفناک و در برخی موارد خطرناک است یعنی در دراز مدت باعث بیماری های شغلی می شود. بسیاری از این عرقفروشیها احتمالاً شامل کار کودکان نیز میشوند.
تعاریف مبهم هستند و هیچ کس نمی تواند اعداد دقیقی را در مورد اینکه چه چیزی عرق خراش را تشکیل می دهد ارائه دهد. در واقع در اکثر فروشگاهها دستمزدها بر اساس استانداردهای غربی بد هستند، اما با استانداردهای محلی بسیار خوب هستند. ساعت های طولانی و شرایط کاری بد به نظر می رسد یک واقعیت ثابت در همه جا باشد.
مطالبات علیه عرقفروشیها
گروههای اجتماعی خواستار آن هستند که عرقفروشیها به عنوان الحاقات خود شرکتهای چندملیتی در نظر گرفته شوند. در نتیجه آنها می خواهند که این عرق خوری ها مطابق با استانداردهای قوانین غربی برگزار شود. این به معنای افزایش شدید دستمزدهای پرداختی به این کارگران کارگاه است. همچنین در صورت کاهش ساعات کار و بهبود شرایط کار، هزینه اشتغال افزایش می یابد. همه اینها منجر به افزایش هزینه تولید برای شرکت های چند ملیتی می شود. یکی دیگر از مطالبات برای جلوگیری از به کارگیری کودکان کار تنها خواسته ای است که مشروع به نظر می رسد.
دستمزد چگونه تعیین می شود؟
اعمال قوانین صرفا باعث افزایش دستمزد نمی شود. در واقع در دنیای جهانی شده، تحمیل چنین قوانینی منجر به جابجایی مشاغل به کشورهای دیگر می شود. برای افزایش مشاغل، بهره وری کارگر باید افزایش یابد. جایگزین دیگر این است که فرصت های بهتری را در دسترس قرار دهیم تا کارفرمایان در رقابت دستمزد بیشتری بپردازند. افزایش اجباری دستمزدها اغلب پیامدهای زیانباری دارد.
انگیزه های پنهان برای لابی گری
جای تعجب نیست که بیشتر لابی ها علیه عرق گیرها توسط گروه های اجتماعی در کشورهای توسعه یافته انجام می شود. آنها یک انگیزه پنهان دارند و توسط اتحادیه ها تأمین مالی می شوند. اگر در عرق خوری ها دستمزدها را بالا ببرند، کارگران آنجا گران می شوند. در نتیجه، انتقال مشاغل به خانه و پرداخت دستمزدهای بالاتر به خود جمعیت محلی منطقی است. خیرخواهی آشکار تلاشی برای بها دادن به سایر کارگران از بازار است.
نتایج بسیار بدتر
تحمیل قوانین پیشنهادی توسط گروه های اجتماعی عواقب بدتری به دنبال خواهد داشت.
- حداقل دستمزد باعث اتوماسیون می شود: حداقل دستمزد بالاتر زمینه ای برای اتوماسیون ایجاد می کند. این اتفاق در آمریکا رخ داده و در کشورهای جهان سوم نیز اتفاق خواهد افتاد. اغلب مشاغل کم دستمزد که در عرقفروشیها انجام میشوند، مشاغل کم مهارت نیز هستند. اتوماسیون این مشاغل آسان است و تنها چیزی که مانع از این اتوماسیون می شود هزینه پایین پرداخت به این کارگران است.
- حداقل دستمزد مشاغل با مهارت بالاتر ایجاد می کند: همانطور که اتوماسیون اتفاق می افتد، مشاغل کم مهارت به مشاغل با مهارت بالا تبدیل می شوند. جاروبرقی ها با تکنسین هایی جایگزین می شوند که می توانند جاروبرقی را تعمیر کنند. در نتیجه دیگر نیازی به عرقفروشی نخواهد بود. کشورهایی که این عرقفروشیها را دارند، هیچ نیروی کار ماهر بالایی ندارند. با افزایش هزینههای کارگران کمماهر، تقاضای کارگران با مهارت بالاتر ایجاد میشود و شرکتهای چندملیتی مجبور میشوند برای برآورده کردن این خواسته به کشور خود برگردند.
- حداقل دستمزد باعث مهاجرت به کشاورزی می شود: مغازه های عرق خوری ممکن است جایگزین بدی برای کارگر غربی به نظر برسند. با این حال، در کشورهایی مانند بنگلادش و تایلند که در آنجا وجود دارند، عرقفروشیها مشاغل نسبتاً پردرآمدی هستند. اگر چنین نبودند، برای کارگران این ترتیبات بی معنی بود که مشاغل مزرعه خود را رها کنند، به شهرها مهاجرت کنند و در شرایط اسفناک زندگی و کار زنده بمانند تا در این شغل کار کنند.
واقعیت این است که جایگزین این مشاغل حتی بدتر از عرق فروشی است. کار کشاورزی در بیشتر این کشورها شامل کار سخت تری است و پول بسیار کمتری می پردازد. استثمار شرکتهای چندملیتی با سختیهایی که این کارگران هنگام کار با زمینداران محلی با آن مواجه خواهند شد، مقایسه نمیشود.
به طور خلاصه، عرقفروشیها اصلاً تهدیدی نیستند! در واقع، آنها ممکن است برای غربی ها زشت به نظر برسند، اما منبع مهمی برای اشتغال برای افرادی هستند که در آنها کار می کنند. افزایش دستمزدها و شرایط کار شرایطی را ایجاد می کند که این عرق فروشی ها را به تعطیلی کشانده و کارگران را بدتر خواهد کرد.
بدون نظر