مسئولیت اجتماعی شرکتی یا CSR هنگامی که تأثیر ضربهای را که مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی برای کسبوکارها به همراه میآورد را در نظر بگیریم، حس تجاری برجستهای را ایجاد میکند. به عنوان مثال، شرکت ها در یک رابطه همزیستی با محیط خود وجود دارند (اصطلاح محیط به تمام اجزای محیط خارجی اشاره دارد و نه به محیط زیست محیطی تنها) که در آن تبادل آنها با محیط بزرگتر تا حد زیادی تعیین می کند که آنها چقدر در محیط خود خوب عمل می کنند. تلاش های سودجویی
وقتی این واقعیت را در نظر بگیریم که RBV یا دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت به این موضوع می پردازد که چقدر شرکت در هماهنگی با محیط خارجی خود وجود دارد و چگونه این مبادله ورودی ها و خروجی ها با محیط، کیفیت عملیات آن را تعیین می کند، می تواند استنباط میشود که شیوههای تجاری مسئولیتپذیر اجتماعی واقعاً به نفع شرکت است و استدلال علیه تحمیل مالیاتهای اجتماعی پنهان بر شرکتها با انجام اقدامات تجاری مسئولیتپذیر اجتماعی ممکن است در چشمانداز تجاری فعلی خوب نباشد.
در واقع، جهان از زمان فریدمن به قدری تغییر کرده است که شیوههای کسبوکار مسئولیتپذیر اجتماعی باید یک هنجار باشد و نه استثنا و به نظر میرسد خوانشهای مختلف بررسیشده برای این مقاله نشان میدهد که زمان آن فرا رسیده است که مشاغل رفتار مسئولانه داشته باشند. .
با این حال، این تمایل وجود دارد که CSR را به عنوان هزینه دیگری برای کسب و کار در نظر بگیریم و از این رو کسب و کار را مانند عمل کنیم. بنابراین، جریان سازی ایده ممکن است اثر مطلوبی را به همراه نداشته باشد، مگر اینکه رسانه ها، کسب و کارها و خود شهروندان درک کنند که چه چیزی در خطر است و مطابق با آن رفتار کنند. پرداختن به سخنان یا شرکتی کردن ایده CSR ممکن است نتیجه مورد نظر طرفداران و گروه های مدافعی نباشد که این ایده را ترویج می کنند. در عوض، تغییر در طرز فکر و نگرش چیزی است که این گروه ها در هنگام فشار برای اعمال مسئولیت اجتماعی در ذهن دارند.
در جاهای دیگر ذکر شده است که مسئولیت اجتماعی اجتماعی به عنوان یک مفهوم و به عنوان یک الگو باید در DNA شرکت ها تنیده شود و زمانی که این بافت با رشته های مسئولیت اجتماعی طنین انداز شود. اهداف سرمایه داری آگاهانه و شرکت های دلسوز محقق خواهد شد.
از این رو، برای کسانی که معتقدند از آنجایی که مفهوم CSR در جریان اصلی قرار گرفته است، میتوانند با آگاهی از این که شرکتها بقیه کارها را انجام میدهند آرامش داشته باشند. با توجه به تاریخچه سودجویی و رفتار مرکانتیلیستی که در آن مدها و ایده ها می آیند و می روند، اما ماهیت شرکت ها به جای اینکه دستخوش تغییرات اساسی شوند، جهش پیدا می کند، ما هنوز تا رسیدن به اهداف ایده CSR فاصله زیادی داریم. علاوه بر این، ما نباید در موقعیتی قرار بگیریم که الزامات قرن بیست و یکم شرکت ها را مجبور به تغییر رفتارشان کند. در عوض، تغییر ذهنیت داوطلبانه چیزی است که با توجه به منابع گسترده ای که شرکت ها در اختیار دارند و برای مقاومت در برابر تغییرات و ناکام گذاشتن کسانی که برای تصویب قوانینی با هدف انجام آن تلاش می کنند، استفاده می کنند، مناسب تر است.
بدون نظر