در سناریوی فعلی، یک چالش بزرگ برای یک سازمان، حفظ کارکنان ارزشمند و با استعداد خود است. مدیریت می تواند مشکل خروج کارکنان از سازمان را در مدت کوتاهی تا حد زیادی کنترل کند اما نمی تواند به طور کامل آن را متوقف کند. چندین چالش برای آن وجود دارد.
اجازه دهید چالشهای حفظ کارکنان را درک کنیم:
- نارضایتی پولی یکی از دلایل اصلی یک کارمند است که به دنبال تغییر است. هر سازمانی برای هر کارمندی بودجه حقوقی دارد که می توان آن را تا حدی افزایش داد اما نه از حد معینی. زمانی که یک کارمند رقم فوقالعادهای فراتر از بودجه سازمان را نقل میکند و تمایلی به سازش ندارد، ابقا به یک مشکل تبدیل میشود.
سازمان باید از منافع سایر کارکنان نیز مراقبت کند و نمی تواند آنها را عصبانی کند. حقوق افرادی که در یک سطح کار می کنند باید کم و بیش مشابه باشد تا از اختلافات عمده بین کارکنان جلوگیری شود.
یک کارمند با پتانسیل بالا همیشه در مرکز توجه هر محل کار است، اما نباید از هیچ مزیت ناروا استفاده کرد. باید محدودیت های مدیریت را درک کرد و چیزی را نقل کرد که با بودجه سازمان مطابقت دارد. یک فرد نباید روی یک شخصیت خاص قاطع باشد، در غیر این صورت حفظ او برای سازمان دشوار می شود. به یاد داشته باشید که همه جا جایی برای مذاکره وجود دارد.
- در سناریوی کنونی، جایی که فرصتها کم نیست، متوقف کردن مردم برای جستجوی تغییر یک چالش بزرگ است. هر سازمانی تمام تلاش خود را می کند تا کارکنانی را از میان رقبا استخدام کند و در نتیجه فرصت های سودآوری برای جذب آنها فراهم کند. کارمندان به پول و موقعیت طمع می کنند و بنابراین مشتاق تغییر شغل فعلی و پیوستن به رقبا هستند. هیچ مقدار مشاوره در چنین مواردی کمکی نمی کند و حفظ کارمندان به یک کابوس تبدیل می شود.
- افراد در طول مصاحبه برای به دست آوردن شغل همه نوع دروغ می گویند . آنها ممکن است در برندسازی مهارت نداشته باشند، اما برای تحت تأثیر قرار دادن استخدامکننده و گرفتن شغل، به سادگی میگویند بله. فقط بعداً است که مردم متوجه می شوند که یک عدم تطابق وجود داشته است و بنابراین به دنبال تغییر هستند. مشکلات زمانی به وجود میآیند که یک فرد مناسب در پروفایل اشتباه قرار میگیرد. هرگاه فردی از روی اجبار کاری انجام دهد علاقه خود را به کار از دست می دهد. بخش منابع انسانی باید در هنگام استخدام کارمندان جدید بسیار مراقب باشد. انجام بررسی مرجع برای اطمینان بهتر و جلوگیری از سردرگمی بعداً بسیار مهم است.
- برخی از افراد تمایل دارند در یک بازه زمانی کوتاه خسته شوند . آنها ممکن است در ابتدا شغلی واقعاً جالب پیدا کنند، اما به زودی آن را یکنواخت می یابند و به دنبال تغییر می گردند. مدیریت در چنین مواردی متقاعد کردن کارکنان را دشوار می یابد.
افراد نیز باید درک کنند که هر سازمانی دارای برخی از مشکلات است و در همه جا نیاز به تعدیل است، پس چرا در سازمان کنونی نه؟ فهمیدن اینکه دقیقاً در ذهن افراد چه می گذرد، برای بخش منابع انسانی بسیار دشوار است. یک فرد باید نظرات خود را به وضوح بیان کند تا کارها برای مدیریت آسان تر شود.
- انتظارات غیر واقعی از شغل نیز منجر به این می شود که کارمندان به دنبال تغییر باشند. در واقع هیچ راه حلی برای انتظارات غیر واقعی وجود ندارد. یک فرد باید به اندازه کافی بالغ باشد تا بفهمد که نمی تواند مانند خانه اش از تمام امکانات رفاهی در محل کار برخوردار باشد. افراد با پیشینههای مختلف در یک سازمان گرد هم میآیند و ممکن است سوء تفاهمهای جزئی ایجاد شود، اما نباید از آن مشکلی ایجاد کرد.
یک فرد نباید به دلیل مسائل کوچک به دنبال تغییر باشد. شخص به زمان نیاز دارد تا حضور خود را در سازمان احساس کند و باید تمام تلاش خود را بکند تا مدت زمان زیادی به آن پایبند باشد و مسائل جزئی را نادیده بگیرد.
بدون نظر