صدای مشتری ممکن است مانند یک تمرین ساده به نظر برسد. با این حال می توان با اطمینان گفت که خواندن ادبیات آن را به طرز فریبنده ای ساده می کند. هر کسی که تجربه ای در زمینه تحقیقات بازار داشته باشد، مسائل مربوط به آن را درک خواهد کرد. برای موفقیت یک پروژه شش سیگما، صدای مشتری باید دقیق باشد. بنابراین، چند مشکل رایج در هنگام انجام تمرین در زیر ذکر شده است:
داده های متناقض: ما با این فرض شروع می کنیم که مشتریانی که در بخش های مشابه قرار می گیرند نیازهای مشابهی خواهند داشت. با این حال، همانطور که صدای مشتری توضیح می دهد که ممکن است اینطور نباشد. مشتریانی که به بخش های جمعیتی و روانشناختی یکسانی تعلق دارند، گاهی اوقات نیازهای متفاوتی دارند. این ما را به این نتیجه می رساند که تقسیم بندی اولیه مشتریان بر اساس اشتباه انجام شده است.
صدای مشتری ابزاری است که به درک درستی مبنای استفاده شده برای تقسیم بندی کمک می کند. اگر مشتریان به طور مداوم بازخورد متناقضی ارائه می دهند، می توان این موضوع را با بخش بازاریابی مطرح کرد. پیگیری پروژه شش سیگما و ایجاد یک فرآیند کارآمد در صورتی که خروجی این فرآیند نیازهای مشتریان را برآورده نکند، بی فایده خواهد بود.
Continuos VOC: بیشتر سازمان ها به VOC به عنوان یک تمرین منحصر به فرد نگاه می کنند. با این حال، هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد. نیازهای مشتریان به طور مداوم در حال تغییر است و همچنین پیشرفت های تکنولوژیکی که ما را قادر می سازد بهتر آن نیازها را برآورده کنیم. همچنین مشتریان به ویژگی های محصول عادت می کنند. از این رو آنچه امروز باعث خوشحالی مشتری می شود، فردا یکی از ویژگی های مورد انتظار محصول خواهد بود.
چالش ایجاد موفقیت آمیز یک فرآیند بر اساس صدای مشتری، ایجاد یک فرآیند پاسخگو است. فرآیندی که می تواند به نیازهای در حال رشد مشتریان گوش دهد و بر اساس آن تغییر کند تا حداکثر رضایت را فراهم کند. این کنترل مبتنی بر بازخورد اغلب در فرآیندهای داخلی یک سازمان استفاده می شود اما به ندرت در فرآیندهای مواجهه با مشتری استفاده می شود.
جذب و سازماندهی: برای حل مشکل VOC پیوسته، بسیاری از سازمان ها سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری را پیاده سازی کرده اند. با این حال، پیاده سازی این سیستم ها از منظر فنی کافی نیست. آنها باید در فرهنگ سازمان گنجانده شوند.
به عنوان مثال، بسیاری از مشتریان عاملی را که در انتهای بازخورد منفی قرار دارد جریمه می کنند. این امر در آنها تمایلی ایجاد می کند که بازخوردهای منفی را پنهان کنند. سازمانها باید به عواملی که به حفرههای شکاف در فرآیند VOC اشاره میکنند، پاداش دهند. این یک چالش فرهنگی است و بار دیگر نیاز به هماهنگی بین بخش بازاریابی و عملیات برای ایجاد یک فرهنگ مشتری محور در سازمان دارد.
بدون نظر