مقابله با اقتصاد بدون رشد

مشکل اصلی اقتصاد جهانی این است که رشد متوقف شده و چاپ بیش از حد پول منجر به تورم شده است. ضرب المثلی شبیه این است، اگر مسیر را تغییر ندهید، احتمالاً زمانی که در یک بحران هستید، به همان جایی می رسی که زندگی شما را می برد. این بدان معناست که در مواقع بحران نیاز مبرمی به معکوس کردن دنده و تغییر جهت وجود دارد وگرنه در ورطه اقتصادی قرار خواهیم گرفت. مخصوصاً وقتی این واقعیت را در نظر بگیریم که سیاستگذاران در سراسر جهان نتوانسته اند بحران کنونی را «حل» کنند، به این معنی که تا زمانی که گام های اساسی برای مقابله و غلبه بر بحران کنونی برنداریم، در عوض قربانی آن خواهیم شد. خروج قوی از بحران علاوه بر این،

عدم پایداری مدل اقتصادی کنونی

دومین مشکلی که به ما خیره شده این است که پارادایم اقتصادی فعلی مرده است و چیزی جایگزین آن نیست. در واقع، ورشکستگی فکری آنقدر بالاست که همه کارشناسان نمی توانند به راه حلی برای مدل اقتصادی کنونی که به طرز فجیعی شکست خورده است برسند. تنها راه رهایی از آشفتگی که در آن قرار داریم، اقتصاد پایدار است، به این معنی که روزهای رشد بی‌نهایت به پایان رسیده است، و ما باید با این واقعیت ناخوشایند روبرو شویم که رشد بی‌نهایت در دنیای محدود امکان‌پذیر نیست. به عبارت دیگر، هر چه زودتر خود را با واقعیت‌های جدید اقتصادی در مورد رشد محدود منابع وفق دهیم، بهتر است که زندگی را در حد توان خود شروع کنیم و خیالات رشد دو رقمی نداشته باشیم، که هیچ وقت به سراغ ما نمی‌آید. به زودی.

تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی

سومین مشکلی که جهان با آن مواجه است و اغلب نادیده گرفته می شود این است که مدل اقتصادی فعلی ما آنقدر آسیب زیست محیطی به بار آورده است که ممکن است برای نجات محیط زیست خیلی دیر شده باشد. تنها گزینه دیگر این است که سعی کنیم روندهای برگشت ناپذیر تغییر اقلیم و گرم شدن زمین را کند کنیم تا حداقل از بدترین عواقب در امان بمانیم. همانطور که بارها در این مقاله اشاره شده است، اگر مسیر را تغییر ندهیم، در مسیر فاجعه پیش می رویم. هنگامی که تغییر جهت دشوار می شود، حداقل می توانیم سرعت وسیله نقلیه را کاهش دهیم تا بتوانیم آسیب را به خود و نسل های آینده خود محدود کنیم. نکته اینجاست که بسیاری از مشکلاتی که جهان با آن مواجه است فراتر از نقطه بی بازگشت هستند و از این رو، مگر اینکه اقدامات فوری انجام شود،

نتایجی که اظهار شده

در نهایت با وجود اینکه نکاتی که در این مقاله بیان شد تاریک است اما لازم به ذکر است که بیشتر آن نکات معتبر و مرتبط با وضعیت کنونی جهان است. بنابراین، بدون اقدام هماهنگ سیاستگذاران و شهروندان جهان، در مسیر تباهی پیش می رویم. این واقعیت که ما زمین را به ارث نبرده‌ایم، بلکه آن را صرفاً از فرزندان خود به امانت گرفته‌ایم، باید در اینجا تأکید شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 5 =