مسئولیت اجتماعی شرکت در عصر منفی
ما در عصر منفی بی سابقه زندگی می کنیم. در همه جای اطراف خود، سیستم ها و نهادهایی را در حال فروپاشی و انحطاط می بینیم. علاوه بر این، رسانههای 24 ساعته ما را از رگبار اخبار منفی بیوقفه و بیوقفه تغذیه میکنند.
در این زمینه، شایسته است این پرسش مطرح شود که شرکتها چه کاری میتوانند برای بهبود وضعیت و همچنین انجام مسئولیتهای خود در قبال جامعه انجام دهند؟ در واقع، با توجه به این واقعیت که بیشتر این وضعیت کنونی ناشی از سودجویی افسارگسیخته و سرمایه داری فراری است، شرکت ها باید و باید رهبری را در رسیدگی و اصلاح وضعیت به عهده بگیرند.
جدای از این، ترس از اتوماسیون و خطر بیکاری، بسیاری از کارکنان را در ترس همیشگی نگه می دارد و از این رو، شرکت ها نیز در این امر نقش دارند . پیشنهادهایی مانند درآمد پایه جهانی و سایر جنبهها میتوانند وضعیت را اصلاح کنند، اما فقط به میزان محدود.
راهحلهای واقعی زمانی به دست میآیند که شرکتها و جامعه مدنی با یکدیگر همکاری کنند تا آیندهای پایدار و عادلانه برای همه فارغ از طبقه، نژاد و جنسیت ایجاد کنند. در حالی که همه اینها آرمانشهری به نظر میرسد، در واقع اینطور است که اگر شرکتها با چالشها و موقعیتها مقابله نکنند، اساس و موجودیت آنها برای بقا در این مسابقه تا پایین به خطر میافتد.
شرکت ها به دلیل نیاز به کسب سود محدود شده اند
همچنین موردی است که شرکت ها توسط نیروهای متعددی مانند روندهای سیاسی و اقتصادی گسترده تر و همچنین نیروهای اجتماعی محدود می شوند. به عنوان مثال، وقتی شرایط اقتصادی وخیم است، غریزه طبیعی تضمین بقا است، و اینجاست که بیشتر شرکتها نیازهای فوری خود را قبل از هر چیز دیگری اولویتبندی میکنند.
همچنین به همین دلیل است که شاهد اقدام چندانی برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی و زیست محیطی از سوی شرکت ها نیستیم. علاوه بر این، در مواقعی که رسانهها به سرعت به هر حادثه کوچک یا بزرگی حمله میکنند، شجاعت و عزم را از شرکتها میطلبد تا گردن خود را بیرون بکشند و کاری در مورد جنبههای اجتماعی و اقتصادی گستردهتر انجام دهند.
علاوه بر این، با توجه به این واقعیت که شرکتها ابتدا بر اساس مسئولیت در قبال منفعت و سپس در قبال جامعه کار میکنند، مگر اینکه یک بازنگری سیستمی و تغییر سیستمی وجود داشته باشد، شرکتها به تنهایی قادر به انجام کارهای زیادی برای رفع مشکلات اساسی نیستند. نیروهای بزرگتر
شرکتها در حال انجام کاری هستند و نمونههایی از آن در دنیای واقعی
با این حال، اینطور نیست که شرکت ها هیچ کاری انجام نمی دهند و فقط به خود و سود خود علاقه دارند. بسیاری از VCها یا شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر وجود دارند که پروژههای سبز و ابتکارات اجتماعی سودمند را توسط کارآفرینان آینده در سیلیکون ولی و چین و هند ترویج میکنند.
علاوه بر این، اروپا از طریق یارانههای دولتی و مشوقهایی برای کارآفرینان برای راهاندازی سرمایهگذاریهای آگاهانه اجتماعی و سازگار با محیطزیست، رهبری را در این زمینه به عهده گرفته است. در واقع، در جهان در حال توسعه، چین و هند نیز چنین ابتکاراتی را ترویج میکنند و از کارآفرینانی که میخواهند در جامعه تغییر ایجاد کنند، حمایت میکنند.
این را می توان در روشی مشاهده کرد که کارآفرینی اجتماعی در بسیاری از کشورها مانند این کشورها که در آن پروژه های کوچک و بزرگ در مقیاس بزرگ ترویج می شوند، به طور گسترده ای رونق گرفته است.
بنابراین، اقداماتی از سوی سرمایهداران وظیفهشناس برای رسیدگی به مشکلات جامعه انجام میشود و افرادی مانند بیل گیتس، وارن بافت، مارک زاکربرگ، NR Narayana Murthy، و جک ما همگی در تأمین بودجه و حمایت از طریق بنیادهای بشردوستانه خود پیشقدم شدند. کارآفرینان اجتماعی نوپا
در واقع، با توجه به این واقعیت که اغلب مشکلات بزرگ اغلب دلایل کوچکی دارند، این مورد است که ابتکارات خرد در سطح زمین می تواند تفاوت ایجاد کند و از این رو، این راهی است که به آینده مربوط می شود.
خیریه از خانه شروع می شود و شرکت ها باید خانه خود را مرتب کنند
چه چیزی ما را به این نکته می رساند که چگونه شرکت ها باید چنین نگرانی های داخلی و خارجی را برطرف کنند؟ برای شروع، آنها می توانند اطمینان حاصل کنند که در فضاهای اداری دوستدار محیط زیست سرمایه گذاری می کنند و با ترویج بازیافت زباله، ابتکارات انرژی سبز ایجاد می کنند.
همچنین، آنها می توانند با نصب فیلترها و تصفیه کننده هایی که انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش می دهند یا حتی از بین می برند، اطمینان حاصل کنند که آنها صفر کربن هستند. درس ارزشمند دیگر برای بسیاری از شرکت ها این است که اغلب، آنها باید قبل از انجام یا گفتن هر چیزی، خانه خود را مرتب کنند و اینجاست که می توانند با توزیع عادلانه حقوق و مزایا و همچنین رفتار انسانی با کارکنان خود، تفاوت واقعی ایجاد کنند.
در مواردی که مجبور به کاهش و اخراج کارمندان می شوند، باید این کار را به شیوه ای عادلانه و با ارائه بسته های بازپرداخت مناسب انجام دهند.
علاوه بر این، همانطور که می گویند، خیریه از خانه آغاز می شود و از این رو، اینجاست که می توانند با اطمینان از اینکه موارد مربوط به تبعیض جنسی و شغلی بر هر مبنایی نه تنها تحمل نمی شود، بلکه عاملان آن مجازات می شوند و دیگران به شدت هشدار می دهند، تفاوت واقعی ایجاد می کنند. .
نتیجه
در نهایت، این مورد نیز است که سایر ذینفعان باید به شرکتها در تلاشهایشان کمک کنند و اینجاست که تعاملات پایداری که فراتر از گفتوگو است و در عوض تمرکز بر عمل است دنبال میشود.
به عنوان مثال، اغلب اتفاق میافتد که CSR زیاد صحبت میشود و هیچ اقدامی به این معنی است که شرکتها باید «Walking the Talk» را با پیروی از این شعار شروع کنند که اقدامات بلندتر از کلمات صحبت میکنند.
اینجاست که اتصال آخرین مایل تفاوت واقعی را در روشی ایجاد می کند که در آن اقدامات و نتایج واقعی روی زمین می توانند به فعلیت برسند.
برای جمعبندی، اینها بهترین زمانها و بدترین زمانها هستند، و از این رو، چالش این است که اولی را بهبود بخشیم و در مورد دومی عمل و اصلاح کنیم.
بدون نظر