میلیاردر و غول املاک و مستغلات دونالد ترامپ با اعلام اینکه در انتخابات ریاست جمهوری 2017 نامزد جمهوری خواهان می شود، جهان را شوکه کرد. ترامپ به یک میلیاردر عجیب و غریب و استاد کارهای سخت شهرت دارد. با این حال، شخصیت و خلق و خوی مورد نیاز برای اداره یک ایالت در شخصیت ترامپ وجود ندارد.

منتقدان بیان می‌کنند که شخصیت ترامپ تلویزیون‌های واقعیت عالی را می‌سازد. با این حال، برای ادامه دادن او به عنوان رئیس جمهور آمریکا کافی نیست. منتقدان همچنین مشاهده می کنند که ترامپ در مورد مسائل اقتصادی اظهارات مبهم داشته و راه حل دقیقی را پیشنهاد نکرده است.

او می‌گوید که با «مذاکره‌کننده سخت‌تر» نسبت به دولت اوباما، با مسائل اقتصادی مقابله خواهد کرد . با این حال، برنامه عملیاتی او واقعاً مشخص نیست. اگرچه او هرگز قصد اقتصادی خود را به وضوح بیان نکرده است، اما اجمالی از آن را ارائه کرده است. در این مقاله، تحلیل خواهیم کرد که آیا برنامه عملی فرضی ترامپ می‌تواند با چالش‌های اقتصادی سختی که اقتصاد رو به زوال آمریکا ایجاد می‌کند، مقابله کند.

عوارض واردات: ترامپ متوجه شد که نگرانی شماره یک آمریکایی ها امروز نبود شغل مناسب است. او همچنین می‌داند که این احساس در بین آمریکایی‌ها وجود دارد که شرکت‌های چند ملیتی این مشاغل را به خارج از کشور می‌فرستند و از بیکاری خود سود می‌برند. آنها به دنبال کسی هستند که بتواند موضعی سخت در برابر این شرکت های چندملیتی اتخاذ کند.

دونالد ترامپ خود را به عنوان فردی که می تواند این کار را انجام دهد قرار داده است. او گفته است که تعرفه واردات کالاهای وارداتی از کشورهایی مانند چین و مکزیک را به رقم خیره کننده 35 درصد افزایش خواهد داد. او با این کار ادعا می کند که می تواند مانع از ریختن این کالاها در خاک آمریکا شود. این امر شرکت های آمریکایی را مجبور می کند که کالاهای خود را در خاک آمریکا تولید کنند.

بسیاری از مردم با نظر آقای ترامپ موافق نیستند. این مخالفت اساساً از این واقعیت ناشی می شود که بیش از 50 درصد واردات آمریکا مواد خام است که در خود آمریکا با استفاده از نیروی کار آمریکایی مونتاژ می شود. همچنین کارشناسان اقتصادی اظهار می‌کنند که حتی پس از افزایش 35 درصدی قیمت، باز هم کالاهای وارداتی ارزان‌تر از کالاهای تولید داخل خواهند بود. از این رو مصرف کنندگان همچنان کالاهای وارداتی را ترجیح می دهند. با این حال، قیمت کالاهای ضروری ممکن است به میزان قابل توجهی افزایش یابد.

مالیات: دونالد ترامپ برای رهایی از مشکلات بدهی ایالات متحده، سیاست «غوطه ور کردن ثروتمندان» را پیشنهاد کرده است. او به طور شگفت انگیزی پیشنهاد کرده است که یک بار مالیات 14.5% بر دارایی خالص همه افرادی که بیش از 250000 دلار در سال درآمد دارند.

صورتحساب مالیات شخصی او در این روند 795 میلیون دلار افزایش می یابد! با این حال، ترامپ معتقد است که خلاص شدن از شر بدهی ملی ایالات متحده مزایای زیادی دارد. وی معتقد است در صورت حذف بدهی ملی می توان مالیات ها را کاهش داد و تولید را کارآمدتر کرد. این امر از برون سپاری مشاغل جلوگیری می کند و آمریکا را دوباره عالی می کند!

ناگفته نماند که 200 میلیارد دلار پرداخت سود در سال نیز قابل صرفه جویی است. پولی که با عدم پرداخت بدهی پس انداز می شود می تواند برای تأمین مالی برنامه ورشکسته تأمین اجتماعی و مدیکر استفاده شود. این ابتکار بدیهی است که حمایت زیادی از طبقات پایین دریافت کرده است، زیرا آنها مجبور به پرداخت نیستند، اما ذینفع خواهند بود. با این حال، طبقات بالا تأثیرگذار هستند و بعید است که اجازه دهند چنین طرحی هرگز اجرایی شود.

اخراج دسته جمعی

دونالد ترامپ بار دیگر نبض توده ها را با موضوع اخراج احساس کرد. یک آمریکایی معمولی احساس می کند که شغلش توسط مهاجران غیرقانونی دزدیده می شود. همچنین، مهاجران به فعالیت های مجرمانه معروف هستند که هزینه های حکومت را افزایش می دهد. بسیاری از سیاستمداران در گذشته به این موضوعات پرداخته اند. با این حال، هیچ کس به اندازه دونالد ترامپ واکنش چشمگیری نشان نداده است.

ترامپ اخراج دسته جمعی بیش از 11 میلیون مهاجر غیرقانونی را پیشنهاد کرده است. او معتقد است که این امر احتمالاً شغل را برای هموطنان آمریکایی آزاد می کند. با این حال، بسیاری از آمریکایی‌ها احساس می‌کنند که دستاوردهای اقتصادی ناشی از آن با این واقعیت که 11 میلیون مصرف‌کننده کمتر در کشور وجود خواهد داشت، جبران خواهد شد. همچنین اکثر مشاغلی که مهاجران غیرقانونی اشغال می‌کنند، مشاغل پستی هستند که به هر حال آمریکایی‌ها را علاقه‌مند نمی‌کند!

شرکتی سازی

دونالد ترامپ معتقد است که این کارآفرینی است که می تواند آمریکا را دوباره بزرگ کند. او همچنین معتقد است که امروزه سیاست ها توسط بوروکرات ها تدوین می شود و به همین دلیل است که آمریکایی ها دیگر رقابتی نیستند. او می خواهد مناصب مهم دولتی را به افرادی بدهد که سابقه موفقیت دارند.

به عنوان مثال، جک ولش، مدیر عامل معروف جنرال الکتریک، وزیر خزانه داری احتمالی است که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده شود.

در حالی که برخی این مرحله را مثبت می دانند، برخی دیگر از صرف ذکر آن منزجر می شوند. مردم آمریکا از نفوذ بیش از حد شرکت ها بر آنها خسته شده اند. فکر اینکه مدیران سابق این شرکت‌های بزرگ جنبه‌های زندگی روزمره‌شان را دیکته می‌کنند کافی است تا آنها یا دونالد ترامپ رای ندهند. با توجه به عدم محبوبیت شدید نامزدهای پیشنهادی ترامپ، ممکن است مجبور شود در استراتژی استخدام خود تجدید نظر کند.

به طور خلاصه، دونالد ترامپ اسب سیاه حزب جمهوری خواه بوده است. هیچ کس او را یک تهدید جدی نمی دانست و فکر نمی کرد که سیاست های او در مرز دیوانگی است. با این حال، مردم حمایت و اعتماد شگفت انگیزی از دونالد ترامپ نشان داده اند. این احتمال وجود دارد که برخی از این سیاست ها به زودی برای اثربخشی آزمایش شوند.

بدون نظر

پاسخ دهید