در مقالات قبلی، ما در مورد مشکلات شرکت‌ها که استراتژی‌های CSR خود را به درستی مدیریت نمی‌کنند که منجر به پوشش ضعیف مطبوعات و همچنین خشم فعالان و افکار عمومی تحقیر شده می‌شود، بحث کرده‌ایم. در این مقاله، ما بر جنبه مثبت این تمرکز می کنیم که چگونه شرکت ها استراتژی های CSR خود را به خوبی مدیریت کرده اند و از مزایای انجام آن بهره می برند. اولین شرکتی که به عنوان چراغ راهروی شرکتی خوب به ذهن خطور می کند، صنعت فناوری اطلاعات هند، Infosys است.. در واقع، Infosys یکی از شرکت‌هایی است که معیارهایی را برای سایر شرکت‌ها نه تنها در هند بلکه در سراسر جهان در نحوه مدیریت شرکت و مسئولیت اجتماعی و پیش‌بینی آن به جهان خارج تعیین کرده است. نکته در اینجا این است که شرکت ها نه تنها باید برای CSR صحبت کنند، بلکه دستاوردهای خود را به طور کلی به جهان منتقل می کنند.

شرکت دیگری که کار استثنایی خود را به عنوان یک شهروند شرکتی خوب نشان داده است، گروه تاتا در هند و شرکت بادی شاپ (که قبلا متعلق به آنیتا رودیک بود) در ایالات متحده است.

در حالی که این دو شرکت تا آنجایی که به خطوط تولید و خطوط کسب و کارشان مربوط می‌شود، در انتهای طیف متفاوتی قرار دارند، عموم مردم این شرکت‌ها را به خوبی به دلیل رهبران رویایی که رهبری این شرکت‌ها را رهبری کرده‌اند و همچنین شهرتی که ایجاد شده است، درک می‌کنند. طی چندین دهه انجام کار درست این شرکت‌ها همراه با Infosys و شرکت‌هایی مانند سونی اریکسون، از مزایای شهروندی شرکتی خوب بودن از نظر افزایش درآمد و یادآوری نام تجاری برتر به دلیل شهروندی شرکتی نمونه بهره‌مند می‌شوند.

نکته کلیدی از این بحث این است که شرکت‌ها با اجرای CSR و با ارائه تصویری از حکمرانی خوب و مسئولیت اجتماعی به دنیای خارج، مزایای ملموس و نامشهود به دست می‌آورند. البته، دیده‌ایم که چگونه شرکت‌ها به «شستشوی سبز» متوسل می‌شوند و برای طرح چیزی که به طور کامل یا جزئی وجود ندارد، می‌چرخند. نکته ای که در مورد این مثال ها وجود دارد این است که این شرکت ها نه تنها استراتژی های اجتماعی و زیست محیطی مسئولیت پذیری را دنبال می کنند، بلکه باید با همه ذینفعان (تامین کنندگان، سازمان های دولتی، کارکنان، مصرف کنندگان و جامعه به طور کلی) روابط صمیمانه ای داشته باشند. مزایای قابل اندازه گیری و غیر قابل اندازه گیری برای این شرکت ها.

در نهایت، یک شهروند شرکتی خوب بودن مزایای خاص خود را برای شرکت ها به همراه دارد. به عنوان مثال، یافتن رهبران این شرکت‌ها در هیئت‌های مدیره و کمیته‌های مشاوره‌ای که به میزان زیادی در مورد احترام بالایی که از آن‌ها برخوردارند صحبت می‌کنند، معمول است. این به تشخیص فوری و یک اثر “هاله” ترجمه می شود که برای همه اهداف عملی مانند تحسینی است که ستاره های راک و شخصیت های ورزشی از مردم دریافت می کنند. نکته اینجاست که رفتار خوب شرکتی در مقطعی پاداش می‌گیرد و از این رو، شرکت‌ها باید به دنبال انجام خوب و همیشه کار درست باشند. برخی از این شرکت‌ها در حالی که موعظه نمی‌کنند، به سایر شرکت‌ها نیز کمک می‌کنند تا دیدگاه‌های خود را برای جامعه به فعلیت برسانند و از طریق عوامل تغییر تحول‌آفرین و همچنین کاتالیزورهای CSR باشند.

در خاتمه، CSR به عنوان یک الزام تجاری نباید با اکراه یا نیمه دل پذیرفته شود. در عوض، باید با قدرت کامل و مستقیماً از ته دل تمرین شود و این مطمئناً در دراز مدت به شرکت ها کمک می کند. از این گذشته، تجارت فقط مربوط به سه ماهه بعدی نیست.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده + 8 =