تشکیل دولت
در مقالات قبلی مفاهیم اساسی علوم سیاسی از جمله چگونگی پیدایش مفاهیم دولت ملی و حاکمیت مورد بحث قرار گرفت. این مقاله با بررسی چگونگی شکلگیری و توسعه دولتها در طی دههها و همچنین تغییراتی که در نحوه اداره و مدیریت دولتها رخ میدهد، بحث را بیشتر میکند.
اولین جنبه تشکیل دولت به مفهوم واحد حاکمیت مربوط می شود که در آن ملت ها به عنوان موجودیت های مستقل و مستقل وجود دارند. به عنوان مثال، قدرتهای استعماری بریتانیا و فرانسه پس از جنگ جهانی دوم استقلال خود را به کشورهای مشتری سابق خود واگذار کردند. در مرحله بعد، بسیاری از کشورها به دلیل واقعیات تاریخی و جغرافیایی به وجود آمدند. از این رو، تشکیل دولت ها یا به دلیل مبارزات برای استقلال و یا به دلیل ترسیم مجدد نقشه ها به دلیل ملاحظات ژئوپلیتیکی اتفاق افتاده است . این مورد در مورد عراق و سایر کشورهای بلوک سابق شوروی است که به دلیل مجاورت ها و نیاز به گسترش با اتحاد جماهیر شوروی بزرگ تر ترکیب شده بودند.
توسعه دولتی
توسعه دولت ها پس از استقلال این کشورها اتفاق افتاده است و این امر با حرکتی همزمان برای توسعه اقتصاد و تقویت نهادهای حکومتی همراه بود. به عنوان مثال، هند قانون اساسی جدیدی را تصویب کرد و شروع به ساختن دولت کرد، که اکنون در مقایسه با افرادی که تحت سلطه بریتانیا هستند، از نظر بهبود شرایط زندگی برای مردم نتایجی را به همراه دارد. بعلاوه، کشورهایی مانند کشورهایی که پس از فروپاشی رژیمهای کمونیستی مستقل شدند، اکنون خود را بهعنوان دولتهای قوی با اقتصادهای شکوفا تثبیت میکنند که عمدتاً به دلیل تلاشهای هماهنگ برای دولتسازی و توسعه دولت است.
تغییرات در فرآیندهای دولتی
سومین جنبه از تغییرات در روش ها و ابزارهای نحوه انجام فعالیت های دولت ها مربوط به چگونگی تحول اقتصاد سیاسی در یک دوره زمانی است. به عنوان مثال، پاکستان هم با دموکراسی و هم حکومت نظامی را بدون موفقیت در هر دو تجربه کرده است، در حالی که مصر با موفقیت گذار از حکومت استبدادی به حکومت دموکراتیک را انجام داده است. نکته اینجاست که عامل کلیدی برای تغییر دولت ها در طول زمان، انعطاف پذیری نهادهای حاکمیتی و همچنین توانایی مردم برای ایجاد تغییر است. از این رو، کشورهایی که دارای نهادهای قویتر و شکافهای داخلی کمتری هستند، به نفع خود تغییر کردهاند، در حالی که دولتهایی که در مرکز ضعیف هستند یا به دلیل نیروهای مرکزگرا از هم جدا شدهاند، به دولتهای شکست خورده تبدیل شدهاند. در نهایت، فرآیندهای تشکیل دولت، توسعه،
قبل از پایان این مقاله، لازم به ذکر است که این مقدمه مختصر صرفاً یک مرور کلی است و موضوعات معرفی شده در این مقاله به تفصیل در مقالات بعدی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. نکته کلیدی که باید به آن توجه کرد این است که ما در عصری زندگی میکنیم که با تغییرات سریع و بیسابقه همراه است و از این رو، دولتهایی که موفق به ایجاد ساختارهای حکومتی شدهاند، در نهایت موفق میشوند و در این محیط رشد میکنند.
بدون نظر