معرفی
مدیریت دانش شناخت، بهینه سازی و مدیریت مؤثر دارایی های فکری برای ایجاد ارزش، افزایش بهره وری و دستیابی و حفظ مزیت رقابتی است. این شامل جمع بندی، ترکیب، انتشار و استفاده از دانش در یک سازمان است. بنابراین مدیریت دانش شامل وظایف و کارکردهای مختلفی است. تولید یک استراتژی مدیریت دانش شامل بازرسی طیفی از مفاهیم و جنبه های به هم پیوسته است. برای این ابتدا درک آنچه دانش است مورد نیاز است.
معنی دانش
آگاهی از آنچه دانش را تشکیل می دهد برای مدیریت ارزشمند آن تعیین کننده است. به عنوان مثال، زمانی که دانش با اطلاعات یکسان باشد، تمرکز به سمت مدیریت سیستم های اطلاعاتی به عنوان جایگزینی برای مدیریت دانش حرکت می کند. توصیف های مختلف دانش نشان می دهد که معنای آن بسیار بیشتر از اطلاعات است. تلاش هایی برای تمایز بین داده ها، اطلاعات و دانش وجود دارد. دانش از داده هایی که در درجه اول به اطلاعات پردازش می شوند، ایجاد می شود. این اطلاعات زمانی می تواند دانش را تشکیل دهد که به یک ورودی برای یک سیستم تبدیل شود و زمانی که به عنوان بخشی کاربردی، مناسب و کاربردی از دانش تأیید شود. شود.
چارچوب استراتژیک
یک چارچوب استراتژیک برای مدیریت دانش باید برای سازمانی که هدف آن حفظ مزیت رقابتی است، مرتبط باشد. این چارچوب باید به سازمان کمک کند تا ارتباط روشنی بین شرایط رقابتی و استراتژی مدیریت دانش ایجاد کند. باید از سازمان برای ایجاد مزیت رقابتی خود حمایت کند. حتی از آنجایی که هر سازمان ارتباط متمایز خود را بین دانش و استراتژی قرار می دهد، چنین دانش رقابتی را می توان بر اساس درجه ای از نوآوری در مقایسه با باقیمانده صنعت خاص به سه گروه به شرح زیر دسته بندی کرد:
- دانش اصلی – درجه اساسی دانش مورد نیاز همه اعضای یک صنعت خاص است. به معنای مزیت رقابتی نیست. از سوی دیگر، صرفاً دانش مورد نیاز برای توانایی فعال بودن در آن حوزه کاری است.
- دانش پیشرفته – یک دست برتر رقابتی را برای سازمان فراهم می کند. دانش تخصصی است که سازمان را از رقبای خود متمایز می کند. می توان با دانش بیشتر نسبت به رقیب یا با استفاده از دانش در روش های مختلف به آن دست یافت.
- دانش نوآورانه- دانشی است که می تواند سازمان را برای تبدیل شدن به یک رهبر بازار تسهیل کند. این به یک سازمان اجازه می دهد تا رویکرد کاری یک صنعت را اصلاح کند. این مخفف یک ویژگی متمایز قابل توجه از سایر سازمان ها است.
پس از شناخت جایگاه دانش رقابتی سازمان، لازم است که یک تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها) برای تعیین شکاف های استراتژیک در دانش یک سازمان انجام شود.
این به سازمان این امکان را میدهد تا تشخیص دهد که کجا دانشی دارد که میتواند از آن استفاده کند و در کجا نیاز به ایجاد دانش برای حفظ یا گسترش موقعیت رقابتی خود دارد. این امر با بررسی جایگاه دانش سازمان در دو بعد انجام می شود:
- اکتشاف و بهره برداری : این سطحی است که سازمان باید دانش خود را در یک موضوع مشخص در مقابل چشم اندازی که می تواند برای استفاده از منابع دانش موجود اما به طور کامل مورد بهره برداری قرار نگرفته باشد، افزایش دهد.
- داخلی و. دانش بیرونی – اشاره به این دارد که آیا دانش اساساً در داخل یا خارج از سازمان قرار دارد. سازمانهای خاصی بسته به تحقیقات، مشاوران و مشتریان، عمدتاً بیرونگرا هستند. سازمانهای دیگر بیشتر درون گرا هستند که دانش و تجربه متمایزی را توسعه میدهند که تقلید رقبا دشوار است.
بدون نظر