مهم ترین و وسیع ترین درجه هدف تجاری، چشم انداز سازمان نامیده می شود. این یک اعلامیه جاه طلبی بزرگ است. مربوط به موقعیتی است که سازمان انتظار دارد در آینده به آن دست یابد. چشم انداز با هدف استراتژیک سازمان مرتبط است. تلاش مدیران برای شناخت فاصله بین وضعیت موجود سازمان و موقعیت مورد نیاز برای دستیابی در آینده است. گفته می شود که چشم انداز سازمان باید با شایستگی های اصلی و شرایط محیطی بالقوه مرتبط باشد.
استراتژی جهانی
سازمانی که قصد دارد یک کسب و کار جهانی داشته باشد به یک استراتژی فراملی نیاز دارد. چنین استراتژی مستلزم یک چشم انداز جهانی است. این مستلزم آن است که کل جهان به عنوان یک بازار ممکن در نظر گرفته شود. رقابت به عنوان یک ویژگی جهانی در نظر گرفته می شود. عملکرد باید برای استفاده از مزایای جهانی ایجاد شود. عملیات باید در مقیاس جهانی مدیریت شود. علاوه بر این، احتمالاً مهمتر از همه، سازمان باید دارای نگرش، فرهنگ و دیدگاه فراملی باشد.
می توان دریافت که یک استراتژی جهانی، تا حد قابل توجهی، یک نگرش تجاری یا شیوه تفکر در یک سازمان است. در نتیجه، درک سطحی که یک کسبوکار برای داشتن چشمانداز جهانی تنظیم شده است، بسیار مهم است. میتوان ادعا کرد که طرح ارزشهای یک سازمان که متشکل از گذشته و رشد، تکنیکها و روالهای آن، آیندهنگری و فرهنگ سازمانی آن است، دیدگاه مدیریتی را در جهت استراتژی جهانی شکل میدهد.
ماتریس EPRG
یک ساختار ارزشمند برای طبقه بندی فلسفه یک سازمان توسط ماتریس EPRG ارائه شده است. طبق این فلسفه ماتریسی یک سازمان به یکی از چهار گروه زیر تعلق دارد
- فلسفه قومگرایی : در این زمینه تمایلی به سمت کشور مادر وجود دارد که بر این باور است که تجارت خانگی پیشرفته است.
- فلسفه چند مرکزی: در این زمینه گرایش به سمت کشور میزبان وجود دارد، اما در عین حال بر سازگاری با موقعیت های محلی در سایر ملل تأکید دارد.
- فلسفه منطقه محوری- روشی است که بر انطباق در جهت فدراسیون منطقه ای کشورهایی مانند اتحادیه اروپا یا خاورمیانه تاکید دارد.
- فلسفه ژئوسنتریک- نشان دهنده نگرش جهانی به تجارت است.
هر یک از این فلسفه های ذکر شده در بالا مفاهیمی برای استراتژی احتمالی کسب و کار اجرای آن دارند. ارزیابی فلسفه اصلی کسب و کار بر عهده مدیر است. مدیر باید میزان تجهیز خود را برای حفظ و ارتقای نگرش جهانی به تجارت را دریابد.
بدون نظر