یکی از استراتژی‌هایی که سازمان‌های رهبری در تلاش برای ایجاد سهم بازار و حفظ رهبری خود اتخاذ کرده‌اند، مشتری محور شدن است. شرکت مشتری مدار به عنوان یک کل وقتی از مشتری محور بودن صحبت می کنیم، فقط در مورد پرسنل فروش یا توسعه محصول صحبت نمی کنیم. مهمتر از آن، مدیریت و تمام تیم های متقابل عملکردی مشتری محور هستند. این سازمان ها به درک عمیق در مورد کسب و کار مشتری و ایجاد راه حل هایی پیرامون نیازها و نقاط درد مشتری اعتقاد دارند. در طی یک دوره زمانی، این سازمان ها به نیاز به پذیرش فلسفه جدید تبدیل شدن به ارائه دهنده راه حل کامل به مشتری به جای طراحی و اجرای راه حل ها و فروش محصولات و راه حل ها پی برده اند. امروزه سازمان‌ها با چشم‌انداز بلندمدت با مشتریان خود شریک می‌شوند، راه‌حل‌هایی را طراحی و آن راه‌حل‌ها را نیز مدیریت می‌کنند. بهترین نمونه ها را می توان از صنعت لجستیک داشت که در آن ارائه دهندگان خدمات حمل و نقل سنتی و شرکت های پیک، محصولات و خدمات دیگری را در مجموعه خود ادغام کرده اند تا راه حل های یکپارچه را به مشتریان خود نه تنها در یک مکان، بلکه در سراسر جهان ارائه دهند.

بیایید سعی کنیم برخی از استراتژی های اتخاذ شده توسط این سازمان های رهبر را که آنها را در دراز مدت بسیار موفق و سودآور می کند، شناسایی کنیم. اول از همه، این سازمان ها نیاز به تبدیل شدن به ارائه دهندگان راه حل را درک کرده اند که ممکن است نیاز به دستیابی به محصولات و تخصص جدید رایگان داشته باشد و در انجام چنین سرمایه گذاری ها تردیدی نداشته باشند. DHL به عنوان یک ارائه دهنده خدمات لجستیک بین المللی، شاید بهترین شبکه انبارها و عملیات حمل و نقل را در سراسر چین امروزی داشته باشد. این شرکت وارد چندین مشارکت محلی شده است، تخصص محلی را به دست آورده، قابلیت های اصلی را در زمین ایجاد کرده و راه حل محلی را با حمل و نقل داخلی تطبیق داده است، بنابراین می تواند راه حل های درب به در را برای مشتریان خود ارائه دهد. DHL برای ایجاد چنین ردپایی و ایجاد قابلیت های خود مجبور به سرمایه گذاری قابل توجهی در کشور شده است. در آینده، این شرکت در ساخت راه حل های سفارشی برای پوشاک، خرده فروشی و سایر صنایع سرمایه گذاری کرده است. هر راه حل برای یک صنعت خاص مستلزم سرمایه گذاری قابل توجهی در ساخت برنامه های کاربردی فناوری مناسب، طراحی فرآیندها، آموزش و اجرای فرآیندهای سراسری است. علاوه بر این، تسهیل هماهنگی یکپارچه بین تیم‌هایی که در چندین قاره فعالیت می‌کنند، در حالی که یک چهره و پنجره واحد به مشتری ارائه می‌دهند، تمرکز مستمر در آموزش و همچنین ایجاد و جهت‌دهی تیم‌های متقابل عملکردی و متقابل فرهنگی را می‌طلبد. هنگامی که Wal-Mart، Nike یا GAP انتخاب می کند که منبع آن از چین باشد،

ارائه دهندگان خدمات لجستیک سرمایه گذاری های اختصاصی را برای راه اندازی انبارهای اختصاصی، ناوگان اختصاصی کامیون ها و همچنین سایر زیرساخت ها از جمله در تاسیسات کارخانه به صورت بلندمدت برای مشتریان خود انجام می دهند و بنابراین با چشم انداز بلندمدت با مشتریان درگیر می شوند. آنها به بازیابی سود بر اساس مبادلات نگاه نمی کنند، بلکه امتیازات خود را بر اساس کل هزینه های مشتری قرار می دهند.

فناوری به طور اتفاقی ستون فقرات همه این راه حل های سفارشی و یکپارچه است که توسط ارائه دهندگان تدارکات اتخاذ شده است. با کمک فن آوری ارتباطات، برنامه های کاربردی سفارشی و اتصال جهانی، این سازمان ها می توانند داده ها و اسناد را به صورت الکترونیکی از طریق EDI به تمام دفاتر متصل منتقل کنند، بنابراین اطمینان حاصل می کنند که اطلاعات از قبل برای همه افراد مرتبط در زنجیره در دسترس است. آنها سیستم‌هایی دارند که می‌توانند با سیستم‌های مشتری ارتباط داشته باشند و به‌روزرسانی‌ها، آپلودها و بارگیری‌های منظم را با دفاتر مشتری در سراسر کشورها بدون رابط دستی ارائه دهند. این سیستم‌ها و برنامه‌های کاربردی هستند که امروزه تمامی عملیات راه‌حل‌های لجستیک یکپارچه را هدایت می‌کنند. مشتریان می توانند برنامه های حمل و نقل، موقعیت دقیق حمل و نقل فعلی را بدانند،

ثالثاً، این سازمان‌های لجستیکی دستور درستی برای وارد کردن نوع مناسب منابع و ساختن ساختار مدیریت حساب اختصاصی پیدا کرده‌اند که به مشتری خاصی توجه می‌کند و بر روی آن تمرکز می‌کند و خدمات پنجره واحدی را در محصولات و خدمات و همچنین در سراسر قاره‌ها به مشتری ارائه می‌دهد. . در سطح عملیاتی، منابع با تجربه و تخصص خاص صنعت وارد می شوند. در هر سطح محصول، سطح منطقه، سطح کشور و همچنین در سطح مدیریت ارشد، مدیران حساب و مدیران حساب، مشتریان جهانی را مدیریت می کنند. سازمان‌ها تلاش زیادی را صرف تعامل با مشتری برای درک برنامه‌های آتی او و شناسایی نیازهای احتمالی و همچنین اصلاح و اصلاح مدل‌های عملیاتی موجود برای افزایش کارایی می‌کنند.

در بیشتر موارد، مشتریان جهانی و ارائه دهندگان خدمات لجستیکی آنها در تجارت شریک شده اند. بنابراین دوست داشتن مشتری و ایجاد راه حل های تجاری پیرامون کسب و کار او ثابت کرده است که فرمول بسیار موفقی برای رهبری است.

بدون نظر

پاسخ دهید