سازمان هایی که مترادف با رهبری محصول و نوآوری شده اند به طور تصادفی به چنین جایگاهی نرسیده اند. بلکه با طراحی است که این سازمان ها به نوآوری و ارائه محصولات و خدمات جدید به مشتریان ادامه می دهند.

مدیریت خلاقیت و مدیریت نوآوری بخشی از فرهنگ سازمانی و سیستم ارزشی است که این شرکت ها برای کمک به حفظ مسیر رشد خود ساخته اند.

سازمان‌هایی مانند اینتل، مایکروسافت، گوگل، یاهو و سایر سازمان‌های معروف نه تنها در بازاریابی محصولات خود، در ارائه ارزش‌های برتر به مشتریان به منظور افزایش سهم بازار خود سرآمد هستند، بلکه در ایجاد، حفظ و پرورش محصول خود نیز سرآمد هستند. فرهنگ درونی و محیطی که در آن خلاقیت شکوفا می شود، افراد با انگیزه و مشتاق هستند تا ایده های جدید را تجربه کنند و خارج از چارچوب فکر کنند.

مدیریت خلاقیت و همچنین مدیریت تعداد زیادی از نابغه های خلاق که در تیم ها کار می کنند و همچنین مدیریت چندین پروژه به طور همزمان چالش بزرگی برای این سازمان ها است. با درک این چالش ها، این سازمان های رهبری موفق شده اند سیستم ها و فرآیندهای منابع انسانی خود را برای سازگاری با چنین محیطی که توسط مدیریت پیش بینی شده است، بازتعریف و ایجاد کنند.

شرکت هایی مانند گوگل، مایکروسافت و اینتل و غیره افراد را به راحتی استخدام نمی کنند . اگرچه آنها کسانی هستند که در پردیس های دانشگاه برای انتخاب بهترین ها از مجموعه استعدادهای دانشجویی حضور دارند، اما فرآیندهای گزینش جامعی دارند که نامزدها باید طی کنند.

زمان و تلاش زیادی برای هر استخدام صرف می شود تا اطمینان حاصل شود که نامزد با مهارت ها و استعدادهای خلاق مورد نیاز مطابقت دارد و مناسب تشخیص داده می شود، بلکه با نگرش و دیدگاه مناسب برای اطمینان از اینکه می تواند در سازمان جا بیفتد. فرهنگ و ازدواج با نظام ارزشی.

معیارهای انتخاب در اینتل حول تعریف و تناسب نقش و مسئولیت یک موقعیت جدید نمی‌چرخد، بلکه بر اساس موارد قابل تحویل و زمان‌بندی محصولات قابل تحویل برای هر استخدام جدید تعریف می‌شود. سپس مدیران استخدام، صلاحیت، مهارت ها و تجربه مورد نیاز برای تحویل مذکور را تعریف می کنند.

این سازمان‌ها روش‌های نوآورانه خود را برای تشکیل تیم‌های متقابل کارکردی و adhoc برای مدیریت پروژه‌ها امتحان و آزمایش کرده‌اند و همچنین بر فرآیند مدیریت تیم‌ها، تیم‌های فرعی و پویایی تیم خود تسلط پیدا کرده‌اند. ماهیت پروژه ها بسیار پیچیده است، مدیریت افراد و پروژه ها و همچنین هماهنگی پیشرفت همه جانبه یک کار چالش برانگیز برای تیم های مدیریتی است.

این سازمان های رهبری امروز روند جدید را تنظیم می کنند و سیاست ها و فرآیندهای منابع انسانی را بازتعریف می کنند. روش‌های جدید ارتباطات رسمی و غیررسمی، شبکه‌های خصوصی، اینترانت و استفاده از شبکه‌های رسانه‌های اجتماعی برای گرد هم آوردن جامعه بزرگ کارکنان با استفاده از آخرین فناوری‌ها، نحوه ارتباط سازمان و مدیریت روابط کارکنان را تغییر می‌دهد.

شرکت هایی که نوآوری گرا هستند باید اطمینان حاصل کنند که اهداف فردی با هدف سازمانی همسو هستند . در عین حال، مدیریت منابع بسیار خلاقانه، مدیریت رشد و یادگیری آنها آسان نیست.

سرمایه گذاری مستمر در آموزش، نمایش و ایجاد بستری برای تعامل با بقیه صنعت و بازارها و همچنین قرار دادن تیم ها با روندهای جدید در زمینه های مختلف از جمله فناوری و ایجاد فرصت هایی برای یادگیری چیزی است که باعث می شود این سازمان ها در مدیریت خلاقانه خود پیشرو شوند. تیم ها و مدیریت موقعیت رهبری

بدون نظر

پاسخ دهید