تحلیل بوم فرصت، چارچوب یا مدلی برای کارآفرینان است که توسط کارشناس مشهور مدیریت و نویسنده پرفروش، جیمز گرین ایجاد شده است.
گرین در کتاب خود با همین نام توضیح میدهد که چگونه کارآفرینان میتوانند تقاضای بازار برای یک محصول جدید را پیشبینی کنند، شرایط بازار و ویژگیهای صنعت را تعیین کنند، و سپس انگیزه خود را برای عرضه محصولات جدیدی که تقاضای برآورده نشده برای محصول جدید را برآورده کنند، فراهم کنند. .
در واقع، چارچوب گرین راهنمای ارزشمندی برای کارآفرینان در درک چگونگی ایجاد تقاضا برای محصول جدید است، چگونه آنها می توانند صنعت و رقابت را از طریق کاربرد دقیق تئوری در عمل تجزیه و تحلیل کنند، و سپس از طریق نوآوری و ارتقای مداوم محصولات خود، برای مصرف کنندگان ارزش ایجاد کنند. محصولات برای پاسخگویی به تقاضای در حال تغییر بازار و همچنین حس و شهود تغییر ترجیحات مصرف کننده با توجه به حرکات زمان واقعی بازار.
گرین با توصیف ذهنیت کارآفرینی همراه با ذکر اینکه چگونه کارآفرینان میتوانند به خود انگیزه بدهند و به نوبه خود بررسی میکند که چگونه این جنبهها رفتار آنها را تعیین میکنند، شروع میکند.
در واقع، همانطور که او اشاره میکند، تمایل به عرضه یک محصول جدید با عرضه واقعی آن بسیار متفاوت است، زیرا پیشبینی تقاضای بازار با برداشتن گامهایی برای پاسخگویی به چنین تقاضای برآورده نشده بسیار متفاوت است.
به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از مردم ایدههای درخشانی دارند که فکر میکنند میتواند آنها را وادار به راهاندازی سرمایهگذاریهای جدید و تبدیل شدن به میلیونرها و کارآفرینان موفق کند، تنها تعداد کمی این کار را انجام میدهند و در میان آنها، اقلیت کوچکی موفق به موفقیت میشوند. در این زمینه است که الگوی گرین برای دیدن و تفکر کارآفرینانه و همچنین اقدام کارآفرینانه گام های مهمی در مسیر موفقیت برای کارآفرینان بالقوه است.
شکل داده شده در بالا یک نمایش نموداری از نحوه عملی شدن چارچوب نه گام برای دیدن، تفکر و عمل کارآفرینانه در عمل است. به عنوان مثال، «بوم تحلیل فرصت به عنوان یک تجربه نه مرحله ای ساختار یافته است که به تفکر کارآفرینانه با ذهنیت کارآفرینی، انگیزه کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه تقسیم شده است. مشاهده کارآفرینی با شرایط صنعت، وضعیت صنعت، تغییرات کلان اقتصادی و رقابت؛ و اقدام کارآفرینانه با نوآوری ارزش و شناسایی فرصت. این اساس تحقیقات و تدریس دکتر جیمز وی گرین در دانشگاه مریلند از سال 2004 است» (منبع: http://opportunityanalysiscanvas.com/).
به عبارت دیگر، مدل تحلیل بوم فرصت همه چیز در مورد پیش بینی تقاضای بازار است که با مشاهده فرصت ها از منظر کارآفرینی ، تفکر در مورد تقاضای موجود بازار و تحلیل وضعیت صنعت و رقابت و همچنین تعیین چگونگی تغییرات کلان اقتصادی و تغییرات روانشناختی برآورده نشده است. در رفتار مصرفکننده با تفکر کارآفرینانه بر محصول جدید تأثیر میگذارد و سپس با راهاندازی محصول جدیدی که با نوآوری و آیندهاندیشی برای مصرفکنندگان ارزش ایجاد میکند، بر روی آنالیز عمل میکند.
همانطور که این وب سایت توضیح می دهد، «بوم تحلیل فرصت، حجم وسیعی از تحقیقات روانشناسی، جامعه شناسی و تجارت را به یک راهنمای عملی برای کارآفرینان مشتاق و فعال تبدیل می کند. دکتر جیمز وی. گرین درک کاملا جدیدی از طرز فکر و عمل کارآفرینی ارائه می دهد. بوم تجزیه و تحلیل فرصت ها در هسته خود حاوی یک استدلال قوی است مبنی بر اینکه هر کسی می تواند با بررسی دقیق خود و فرصت های تجاری یک کارآفرین موفق باشد. با استفاده از این بینشها، میتوانیم ایدههای خود را به کسبوکارهایی تبدیل کنیم که موفقیتهای پایداری دارند» (منبع: http://opportunityanalysiscanvas.com/).
برای اعمال چارچوب گرین در دنیای واقعی، فرض کنید شما یک کارآفرین هستید و می خواهید یک سرمایه گذاری جدید را شروع کنید.
ابتدا بازار را برای محصولات مختلف بررسی می کنید و سپس به محصول خاصی می رسید که شرایط شما را برآورده کند.
به عنوان مثال، شما می خواهید یک برنامه آموزشی راه اندازی کنید که معلمان، دانش آموزان و والدین را به هم متصل می کند.
شما ایده خوبی دارید اما مطمئن نیستید که چگونه ادامه دهید. مدل گرین می تواند در اینجا به شما کمک کند که در آن یک تکه کاغذ و خودکار یا نوت بوک یا آی پد خود را بردارید و سپس با تعیین شرایط موجود در بازار شروع کنید.
این به شما یک ایده تقریبی از جایگاه شما نسبت به رقابت و در مقابل ساختارهای موجود می دهد.
پس از آن، شما شروع به درک شانس واقعی موفقیت در بازار با توجه به سرمایه گذاری های خود می کنید و اینکه صنعت چقدر برای دوام یک محصول نیاز دارد. همچنین می توانید به مدلی مراجعه کنید که در آن جنبه های مختلف هزینه های تبلیغات و بازاریابی تحلیل شده و الگوی انجام آن در کتاب نوشته دکتر گرین وجود دارد.
هنگامی که تجزیه و تحلیل شما کامل شد، در آن شما نه تنها تقاضای جدید را به شیوه ای کارآفرینانه مشاهده کردید، بلکه همچنین در نظر گرفتید که چگونه به ویژگی های صنعت فکر کنید و کجا می توانید در طرح کلی چیزها قرار بگیرید.
گام سوم شاید مهمترین مرحله باشد، زیرا تا کنون شما نظریهپردازی کردهاید و اکنون زمان آن است که برنامه را در جای خود قرار دهید و به آن عمل کنید. برای انجام این کار، باید بدانید که چگونه خود را از رقبا متمایز کنید و چگونه از سرمایه گذاری های خود استفاده کنید و از تغییرات بازار سرمایه گذاری کنید.
برای اینکه این اتفاق بیفتد، محصول شما باید به گونه ای ارزش ایجاد کند که محصولات موجود در بازار قادر به انجام آن نباشند. بنابراین، اکنون میتوانید محصول خود را با شناسایی اینکه چه چیزی و چگونه ارزش ایجاد میکنید، راهاندازی کنید و گرین همچنین اشاره میکند که چگونه راهاندازی یک محصول نقطه پایانی نیست، بلکه نوآوری و اختراع مداوم کلید موفقیت است.
در واقع، کارآفرینی به این معنی است که با نوآوری مداوم، بازارهای جدید را نیز شناسایی کرده و از آنها سرمایه گذاری می کنید. در این زمان، شما یک کارآفرین تمام عیار هستید که کارآفرینانه می بیند، فکر می کند و عمل می کند.
علاوه بر این، مدل گرین همچنین به تغییر دهندگان بالقوه بازی می آموزد که چگونه دائماً نوآوری کرده و بهبود دهند که منجر به یک فرآیند چرخه ای می شود که در آن هر مرحله به دیگری تغذیه می کند و هر تکرار مدل منجر به موفقیت بیشتر برای کارآفرین می شود.
بدون نظر