نقش حیاتی هیئت مدیره در حاکمیت شرکتی
هیئت مدیره در همه شرکت ها و نهادها از جنبه های مهم حاکمیت شرکتی و سازمانی است. با توجه به این واقعیت که هر نهادی که تحت قانون شرکت ها یا سایر قوانین مربوط به موسسات ثبت شده باشد، نیاز به هیئت مدیره دارد، بر اهمیت قائل شدن توسط تنظیم کننده ها تاکید می کند.
این امر به ویژه در مورد شرکت های سهامی عام که در آنها هیئت مدیره به سهامداران نیز پاسخگو هستند، صادق است. در واقع، همه شرکت ها به یک هیئت مدیره مستقر مطابق با قوانین کشور نیاز دارند.
این قوانین میتوانند تعداد مدیران اجرایی را تعیین کنند که باید در هیئت مدیره حضور داشته باشند، به این معنی که آنها نه تنها وظیفه نظارتی دارند، بلکه نقش عملیاتی نیز دارند. همچنین، بسیاری از کشورهای جهان قوانینی دارند که انتصاب مدیران غیر اجرایی و مستقل را الزامی می کند.
جدای از این، الزاماتی نیز برای تنوع جنسیتی وجود دارد که در آن چنین قوانینی نماینده زنان در هیئت مدیره را مشخص می کند.
بنابراین، همانطور که از این مشاهده میشود، شرکتها برای پیروی از هنجارها و رویههای حاکمیت شرکتی باید ترکیب و همچنین توصیههای هیئتها را جدی بگیرند.
بحران در حاکمیت شرکتی
در سالهای اخیر، بحثهای زیادی در مورد عملکرد هیئتها در بسیاری از شرکتهای معتبر و معتبر وجود داشته است. در مواقعی که به نظر می رسد حکمرانی کلی در حال شکست و شکست است، هیئت مدیره بسیاری از شرکت ها از نظر نظارت مشکوک و رفتار غیراخلاقی کاملاً عقب نیستند.
همانطور که از روشی که شرکت فناوری اطلاعات هند (فناوری اطلاعات) Bellwether، Infosys، در یک پرونده ادعایی نقض حاکمیت شرکتی و رفتار اخلاقی درگیر شد، واضح است که حتی آن شرکتهایی که زمانی به دلیل استانداردهای بالای خود شهرت داشتند. حاکمیت شرکتی، در حال حاضر دست و پا می زند.
علاوه بر این، در ایالات متحده، نحوه رسیدگی به تخلفات فاحش و تبعیض جنسیتی توسط برخی از شرکتهای بسیار معروف، به چگونگی شکست هیئتمدیره سهامداران خود اشاره میکند.
نگرانکنندهتر موارد تضاد منافعی است که در بخش بانکداری هند رخ میدهد، جایی که سرمایهداری وابسته به گونهای سیستماتیک ریشه دوانده است که وجود بانکها در برخی موارد زیر سؤال میرود.
آنچه همه این مثالها به آن اشاره میکنند این است که یک بحران حاکمیت شرکتی در سراسر هیئت مدیره وجود دارد (به معنای واقعی کلمه و همچنین به صورت مجازی) و زمان آن رسیده است که تنظیمکنندهها و سایر آژانسها قبل از اینکه خیلی دیر شود، وارد عمل شوند تا از این پوسیدگی جلوگیری کنند.
اصلاح حاکمیت شرکتی نیازمند زمان و صبر است
با این حال، گفتن این کار آسان تر از انجام آن است، زیرا حاکمیت شرکتی چیزی است که به صبر و تلاش های وقت گیر نیاز دارد که در طولانی مدت نتیجه می دهد. مانند نحوه رشد یک درخت از یک نهال، باید تغذیه و آبیاری شود و همچنین از پوسیدگی و تحلیل رفتن محافظت شود.
بنابراین، بذرهای حاکمیت شرکتی خوب اگر اکنون کاشته شوند و سال ها تغذیه شوند، به ثمر می رسند.
با توجه به این واقعیت که ما در جهانی 24 ساعته زندگی می کنیم، جایی که همه چیز با سرعتی سرسام آور اتفاق می افتد و انتظار می رود نتایج آنی به دست آید، نمی توانیم انتظار حاکمیت شرکتی خوب را داشته باشیم مگر اینکه آماده باشیم کمی از سستی برای هیئت مدیره بکاهیم.
در واقع، همانطور که گفته می شود، همانطور که مردم هستند، حاکمان نیز هستند، و همانطور که حاکمان هستند، مردم نیز هستند، حاکمیت شرکتی یک خیابان دو طرفه است که در آن باید هم از بالا به پایین و هم از پایین به بالا باشد. موفق شدن
با این اوصاف، افراد دیگری نیز هستند که معتقدند در نهایت، باک با هیئت مدیره متوقف می شود و از این رو، آنها باید رهبری را بر عهده بگیرند و شرکت را به شیوه ای فعال هدایت کنند.
چگونه سهامداران خارجی می توانند در اصلاح حاکمیت شرکتی کمک کنند
با توجه به همه این پیچیدگی ها، نقش سهامداران و به ویژه سهامداران نهادی نیز در این زمینه وجود دارد. از آنجایی که آنها سهام قابل توجهی در شرکت ها دارند، باید عمل کنند و فراتر از نیاز فوری خود به سود و ثبات فکر کنند و در عوض، از لحظه استفاده کنند و هیئت مدیره شرکت ها را مجبور به عمل کنند.
ظهور به اصطلاح سهامداران فعال، موردی است که در آن سهامدارانی که سهام قابل توجهی دارند، فشار بر شرکت ها را برای پاکسازی عملکرد خود افزایش می دهند. بنابراین، آنچه ما داریم، ذینفعان مختلف است که در جهتهای متعددی میکشند و فشار میآورند و هر کدام تلاش میکنند تا تعادلی بین منافع خود و منافع شرکتها برقرار کنند.
این جایی است که رهبران کسبوکار رویایی میتوانند نقشی ایفا کنند و تضمین میکنند که همه ذینفعان و نگرانیهایشان شنیده میشوند و از منافع آنها با یک اقدام متعادل و همچنین رهبری کاریزماتیک محافظت میشود که میتواند از خرید آنها مطمئن شود.
در واقع، نیاز زمان به رهبری نمونه و حاکمیت شرکتی و با نزدیک شدن هزاره ها و ژنرال Xers به موقعیت های رهبری است. آنها باید سفر را به جلو ببرند .
راه پیش رو
در نهایت، شما، خواننده ای که به احتمال زیاد به هر یک از این دو نسل تعلق دارید، باید به این روند توجه داشته باشید و بر اساس آن آماده شوید. اگر جاهطلبیهایی برای تبدیل شدن به رهبران تجاری در آینده دارید، منطقی است که در جریان آخرین پیشرفتها باشید و از یک قطبنمای اخلاقی و اخلاقی استفاده کنید که در سالهای آینده شما را در جایگاه خوبی قرار دهد.
برای نتیجه گیری، با افت حاکمیت شرکتی در سال های اخیر، زمان آن فرا رسیده است که نسل های جدید مسئولیت را بر عهده بگیرند و در عین حال، با هنجارهای اخلاقی و اخلاقی قدیمی هدایت شوند تا رهبری واقعاً تحول آفرین در آینده ارائه دهند.
بدون نظر