کارآفرینی اجتماعی نوعی ابتکار کارآفرینی است که هدف آن حل مشکل اجتماعی برای ایجاد تحول در آن است. فردی که این چالش را انجام می دهد، کارآفرین اجتماعی نامیده می شود و از اصل کارآفرینی با هدف ایجاد سرمایه اجتماعی استفاده می کند و اساساً سود محور نیست.

هدف کارآفرینی اجتماعی ترویج اهداف اجتماعی و زیست محیطی است که چه در زمان حال و چه در زمان های آینده تأثیرگذار است. چنین کارآفرینانی عموماً بخشی از برخی سازمان‌های غیرانتفاعی (NGO) یا به نوعی با آنها مرتبط هستند. اگرچه سودآوری نیز جنبه ای از این مفهوم است، اما ممکن است تنها هدف سازمان نباشد.

اندرو ماوسون به طور گسترده بر روی مفهوم کارآفرینی اجتماعی کار کرد و آن را برای ایجاد اصلاحات در ساختار جامعه گسترش داد. او همچنین پایه و اساس مرکز Bow را در شرق لندن گذاشت. به همین دلیل به او همتای لرد ماوسون اعطا شد و او برای توسعه مشارکت برای کارهای بازسازی که توسط او آغاز شده بود کار می کند.

کارآفرینی اجتماعی یک اصطلاح نسبتاً جدید است. همین چند دهه پیش مورد توجه قرار گرفت. اما استفاده از آن را می توان در طول تاریخ یافت . در واقع، کارآفرینان متعددی بودند که برای رفع مشکلات اجتماعی یا ایجاد تغییرات مثبت در جامعه، بنگاه‌های اجتماعی تأسیس کردند. Vinoba Bhave، بنیانگذار جنبش هدیه زمین هند، رابرت اوون، بنیانگذار جنبش تعاونی و فلورانس نایتینگل، بنیانگذار اولین مدرسه پرستاری و توسعه دهنده شیوه های پرستاری مدرن را می توان در این دسته قرار داد. آنها چنین بنیادها و سازمان هایی را در قرن 19 تأسیس کردند که بسیار قبل از مفهوم کارآفرینی اجتماعی در مدیریت است.

در قرن نوزدهم و بیستم کارآفرینانی بودند که برای ریشه کن کردن آسیب های اجتماعی تلاش کردند. جدای از این، جوامع و سازمان‌های زیادی وجود دارند که برای حقوق کودک، توانمندسازی زنان، حفظ محیط زیست، حفظ درختان، درمان زباله‌ها و غیره تلاش می‌کنند. مسائل مالی برای فقرای روستایی و شهری

این روزها مفهوم کارآفرینی اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است و آن نیز به اشکال مختلف. تأسیس بانک گرامین توسط محمد یونس، آشوکا: نوآوران برای عموم توسط بیل درایتون، جوانان متحد توسط جیوتندرا ناث، رند د توسط راماکریشنا و اسمیتا رام، SKS Microfinance توسط ویکرام آکولا و Roozi.com توسط نیک ردر، برنت فریمن و نورما لا روزا این اصطلاح را رایج کرده است.

در واقع، همه برندها و شرکت‌های بزرگ، مفهوم کارآفرینی اجتماعی را اتخاذ می‌کنند و سعی می‌کنند با باز کردن مدارس در مناطق دوردست، آموزش زنان برای تنظیم خانواده، امکان دسترسی کشاورزان و افراد فقیر، به مسائل موجود در جامعه ما رسیدگی کنند. اعتبارات، ایجاد کارخانه های تصفیه زباله، کاشت درخت و سبز شدن.

مفهوم کارآفرینی اجتماعی نیز به عنوان شاخه ای جداگانه از دروس مدیریت گنجانده شده است. حتی جوانان نیز مشتاقانه منتظر خدمات داوطلبانه و ایده های درخشان خود برای ایجاد یک تغییر اجتماعی از طریق کارآفرینی اجتماعی هستند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *