مدیریت تیم در سازمان های چابک و خودکار

مدیریت Top Down چگونه کار می کند و مدیریت چاپلوس چگونه کار می کند؟

به طور سنتی، مدیران به سازمان‌های سلسله مراتبی بالا پایین و فرماندهی و کنترل استفاده می‌شدند، جایی که دستورات از بالا ارسال می‌شد و مدیران مجبور بودند آن‌ها را با استقلال یا اختیار کمی برای توانایی‌های تصمیم‌گیری فردی خود اجرا کنند.

علاوه بر این، مدیریت تیم در چنین سازمان‌هایی به جای نوآوری در روش‌های خود و اعضای تیم، به دنبال اجرای و اجرای دستورات از بالا و از طریق سلسله مراتب عمودی بود.

این مدل سلسله مراتبی در خدمت اهداف شرکت‌های عصر صنعتی بود که در آن‌ها نیاز چندانی به بداهه‌پردازی و نوآوری وجود نداشت و از این رو، انقلاب صنعتی اول ساختارهای سازمانی Top Down و فرماندهی و کنترل را به دنبال خود آورد.

با این حال، با ظهور خدمات و انقلاب IT (فناوری اطلاعات)، ساختارهای سازمانی در پاسخ به نیازهای در حال تغییر بازار شروع به تغییر کردند، جایی که سازمان‌ها باید پاسخگو و سریع برای انطباق و انطباق با شرایط در حال تغییر بازار باشند. .

بنابراین، مدیریت تیم مستقل‌تر و مدولارتر شد و همچنین در طراحی انعطاف‌پذیرتر شد و برای پیشرفت در عدم قطعیت و ابهام و همچنین پیچیدگی و نوسانات طراحی شد.

این امر به دلیل انقلاب خدماتی که بسیاری آن را به عنوان موج دوم و سوم انقلاب صنعتی تشبیه کردند، ضروری شد.

عصر گذار و ظهور سازمان های چابک

با این اوصاف، حتی در دوران انقلاب خدمات و ظهور همزمان سازمان‌های متملق و شبکه‌ای، همچنان از مدیران انتظار می‌رفت که به سلسله مراتب توجه داشته باشند و به شیوه‌های فرماندهی و کنترل تصمیم‌گیری احترام بگذارند.

به عبارت دیگر، حتی زمانی که ساختارهای سازمانی به اندازه قبلی سفت و سخت نبودند، مدیریت تیم همچنان در حال انتقال بود و مدیران در حال تغییر بودند، زیرا آنها نیازهای مدل سلسله مراتبی را با رویکردهای خودمختار و آژانس هدایت می کردند.

اکنون، زمانی که عصر دیجیتال به خوبی و واقعاً در راه است، موج دیگری از تغییر در نحوه عملکرد سازمان‌ها با ظهور سازمان‌های چابکی که متشکل از تیم‌های خودپایدار و فشرده هستند، مدولار و غیر سفت و همچنین مسطح و توزیع شده‌اند. .

در تیم‌های چابک، هیچ نقش ثابتی وجود ندارد و هر یک از اعضای تیم کلاه‌های زیادی مانند طراح، کدنویس، آزمایش‌کننده و مجری را به طور همزمان بر سر می‌گذارند.

در این زمینه، شایان ذکر است که مدیریت تیم در چنین مواردی نیز به وضوح تعریف نشده است، زیرا مدیران نیز باید نقش های متعددی را ایفا کنند.

مدیریت تیم در سازمان های چابک و مدیران به عنوان اولین افراد برابر

بنابراین، چگونه یک مدیر وظایف خود را در سازمان های چابک و خودکار انجام می دهد؟ برای شروع، تعریف مدیریت و مدیریت تیم باید دوباره ارزیابی شود، زیرا تیم‌های چابک همه تصمیم‌ها را خودشان می‌گیرند و مانند انواع تصمیم‌گیری مایع و کشسان عمل می‌کنند و با تقاضاهای مشتری در حال تغییر سریع سازگار می‌شوند.

بنابراین، مدیر در چنین مواردی اولین نفر در میان برابر است، به این معنی که او باید به سادگی با تیم و فرآیندهای تصمیم گیری جمعی همراه شود و باید اطمینان حاصل کند که تیم به عنوان یک کل به جای اینکه مدیر آنها را هدایت کند، انجام می دهد.

بهترین تشبیه برای توصیف نحوه عملکرد مدیریت تیم در سازمان‌های چابک این است که فوتبال را در نظر بگیریم که در آن کاپیتان تیم و سایر بازیکنان همگی توسط مربی هدایت می‌شوند و هر یک از آنها با دیگری با سلسله مراتب کمتر برابر هستند.

برخلاف کریکت که در آن کاپیتان نقش اصلی را دارد، فوتبال یک اکولایزر عالی و یک تسطیح است که در آن کاپیتان فقط اولین نفر در بین برابر است.

جدای از این، مدیریت تیم در سازمان های چابک به مدیران چند ماهه نیز نیاز دارد که بتوانند با زیرکی از کاری به کار دیگر و از مهارتی به مهارت دیگر تبدیل شوند.

نظم قدیمی، نظم جدید، و تبدیل شدن به پیشگامان آینده

با این حال، علیرغم اینکه تیم‌های چابک ماژولار، فشرده و خودپایدار هستند، هنوز نیاز به خطوط گزارش‌دهی و سلسله‌مراتب خط نقطه‌ای و خط مستقیم وجود دارد تا جایی که مدیران باید مدیران مافوق خود را در جریان فعالیت‌های تیم قرار دهند.

به عبارت دیگر، در حالی که ما شاهد افول Top Down و Command and Control هستیم، نظم قدیم چیزها همچنان بر آن حاکم است زیرا ما هنوز کل ساختار سازمانی را برای عصر دیجیتال پیکربندی مجدد نکرده ایم.

به عبارت دیگر، ما در مراحل اولیه تحول و تنظیم مجدد روابط سازمانی هستیم و از این رو، پیشگامان نظم جدید در حال ظهور هستند.

لطفاً اگر می‌خواهید در مدل‌های نوظهور مدیریت تیم تفاوتی ایجاد کنید، جمله قبلی را بخوانید، زیرا رشته مدیریت در نوسان است و بنابراین، اگر می‌خواهید یکی از متخصصان پیشرو باشید، بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است. برای نوآوری و بداهه نوآوری در مشاغل فعلی یا آینده به طوری که از شما به عنوان یک عامل تغییر استقبال شود.

در واقع، اکنون زمان آن است که همه منادیان آینده ابتکار عمل را به دست گرفته و الگوهایی برای حرفه ای های فردا شوند.

نتیجه

در نهایت، مهارت‌های نرم به اندازه سایر مهارت‌ها در سازمان‌های Agile و Automated مهم هستند. بنابراین، پیشنهاد ما برای شما این است که روی خود سرمایه گذاری کنید و مهارت های خود را به خصوص مهارت های نرم تر ارتقا دهید تا در زمان های در حال تغییر همچنان مرتبط باشید.

اگر در حال حاضر یک مدیر هستید و دوست دارید در آینده نیز در صدر بازی باشید، بیشتر از این.

علاوه بر این، ما همچنین توصیه می کنیم که در Reskilling و retraining سرمایه گذاری کنید تا بتوانید خود را دوباره اختراع و شکل دهید.

به عنوان جمع بندی، با قرار گرفتن جهان در بحبوحه گذار به عصر دیجیتال، مدیریت تیم و نقش مدیران به طور چشمگیری تغییر می کند و از این رو، آماده باشید و مطابق با آن عمل کنید.

بدون نظر

پاسخ دهید