مدلسازی مشتری فرآیند پیشبینی و پیشبینی جنبههای رفتاری دیدگاههای آینده مشتریان است . این فرآیند شامل شناسایی اهداف بازاریابی و کمپین و بهینه سازی تجزیه و تحلیل پیش بینی است. در زیر جنبه های کلی مدل سازی مشتری مورد بحث قرار گرفته است:
- مدلسازی پاسخ – مدلسازی دانش سازمان را در مورد هر مشتری افزایش میدهد و تشخیص میدهد که آیا مشتریان زیر بخش خاص برای کمپینهای بازاریابی و تبلیغات خوب و مؤثر هستند یا خیر. این فرآیند شامل اعتبار سنجی و آزمایش داده ها و اطلاعات پاسخ مشتری جمع آوری شده است. پس از تجزیه و تحلیل و محاسبه این داده ها، امتیازها یا رتبه هایی به مشتریان اختصاص می یابد که نشان دهنده تمایل آنها برای پاسخ به یک برنامه یا تبلیغات خاص است. رویکرد این است که مشتریان را به ماژول ها یا گروه های فرعی تقسیم کرده و سپس احتمال پاسخ را به هر زیر گروه اختصاص دهیم. سپس افراد متخصص بازاریابی و تصمیمگیری تعداد دقیق مشتریانی را که باید در آن تبلیغ یا برنامه خاص گنجانده شوند، تعیین میکنند.
- پیش بینی رفتار مشتری – همه سازمان ها علاقه مند به تعیین ارزش آینده همه مشتریان فعلی خود هستند. تکنیکهای مدلسازی برای پیشبینی ارزش زمان عمر مشتریان و سود مؤثر بر رفتار مشتری مانند احتمال خرید محصول، دفعات خرید محصول، قابلیتهای هزینه، وفاداری، استفاده از پشتیبانی و خدمات استفاده میشود. این مدلهای پیشبینی از انواع مختلفی از فرآیندها مانند کمپینهای بازاریابی، پیشبینی جنبههای مالی و توسعه، مدیریت بودجه مشتری و مدیریت دارایی پشتیبانی میکنند.
- بهینهسازی بازگشت سرمایه (ROI) – مدلسازی بر بهینهسازی فعالیتهای بازاریابی زیر مانند قیمتگذاری، کانالگذاری و تعیین رسانه پاسخ تأکید دارد. معمولاً سازمانها با مدلسازی کشش قیمتی مشتریان، بالاترین بازده سرمایه را از تبلیغات بازاریابی خود دریافت میکنند تا بتوان یک پیشنهاد معتبر به هر مشتری ارائه داد. بدین ترتیب حاشیه سود محصول با هزینه کم برای سازمان افزایش می یابد.
- اندازهگیری تأثیر بازار – در سناریوی امروزی، سازمانها باید برنامههای بازاریابی کارآمد و جذابی را برای برقراری ارتباط با مشتریان و انتقال پیام آنها ارائه کنند، زیرا مشتریان در معرض بازار آزاد هستند که رقابت بازاریابی در آن اجتنابناپذیر است. با توجه به این تحریک بازار بر روی مشتریان به درستی محاسبه می شود که باعث سردرگمی مشتریان می شود و آنها مغرضانه می شوند. به دلیل این رفتار مغرضانه، پیشبینیها و تحلیلها میتوانند از اجرای واقعی نقص داشته باشند. ماهیت چند بعدی بودن مدل سازی به اندازه گیری و حفظ تأثیر بازاریابی بر رفتار مشتریان به شیوه ای کنترل شده و کارآمد کمک می کند.
مدلسازی و پروفایلسازی عمدتاً یکسان هستند، اما تفاوت اساسی بین آنها عامل زمان درگیر در فرآیندهای مدلسازی است. از آنجایی که مدل سازی یک فرآیند ثابت نیست. مدلسازی بسیار پیچیدهتر پیادهسازی میشود و بنابراین آن را به تکنیک قدرتمندی برای پیشبینی رفتار مشتری تبدیل میکند. فرآیند مدل سازی کنش گرا است و در طول چرخه عمر مشتری به هیچ وجه ثابت نیست. از سوی دیگر پروفایلسازی ثابت است و هیچ اقدامی به جز ثبت اطلاعات واقعی و انجام تحلیل روی آن اطلاعات انجام نمیشود. از سوی دیگر مدل سازی شامل اقداماتی است که باید در طول زمان انجام شود. مدلسازی همچنین بازده سرمایهگذاری را افزایش میدهد و دیدگاههای تجاری را با کسب سود خوب افزایش میدهد. تکنیک قوی تر و موثرتر بودن،
بدون نظر