موج های پی در پی کارآفرینی که با سرمایه داران اولیه زمانی که کشورها در حال صنعتی شدن بودند آغاز شد و سپس با ظهور عصر دیجیتال ادامه یافت، اکنون به مرحله ای رسیده است که شرکت های تجارت الکترونیک و تجمیع کنندگان و کسب و کارهای مبتنی بر اپلیکیشن گوشی های هوشمند، اشکال پیشرو کارآفرینی هستند.
در این زمینه، شایان ذکر است که شرکت هایی مانند Uber، AirBnB، و Alibaba در ایالات متحده و چین، Flipkart و Zomato در هند و آمازون در سراسر جهان نماینده آخرین موج استارت آپ های کارآفرینی هستند که به شهرت رسیده اند. و جذب میلیارد دلار بودجه.
در واقع، اغراق نیست اگر بگوییم که کارآفرینان پشت این سرمایهگذاریها و استارتآپها به معنای واقعی کلمه مدلهای بازار موجود را به هستهای تکان دادهاند و روش انجام کسبوکار را در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مختل کردهاند.
رسانهها مملو از داستانها و پوششهای مربوط به این سرمایهگذاریهای « عصر جدید » است که از ناکجاآباد سرچشمه گرفتهاند و ارزشگذاریهای میلیارد دلاری و سرمایهگذاریهای سرمایهگذاران و سرمایهگذاران مخاطرهپذیر را جذب کردهاند.
در واقع، رسانهها اصطلاحی برای داغترین این استارتآپها با نام تکشاخها به نام موجود افسانهای که میتواند پرواز کند و هیچ اشتباهی انجام ندهد، ابداع کرده است. علاوه بر این، سرمایهگذاری چشمگیر و ارزشگذاریهای بالا و تند فقط میتواند به این معنا باشد که در آینده، کارآفرینان بیشتری وجود خواهند داشت که دوست دارند از داستانهای موفقیت به عنوان الگو الگوبرداری کرده و دنبال کنند.
با این اوصاف، باید به این نکته نیز توجه داشت که این «شوق غیرمنطقی» که اکنون شاهد آن هستیم، یادآور اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 است، زمانی که رونق داتکام در اوج خود بود، جایی که به شوخی گفته می شد هر کسی که یک وب سایت و یک وب سایت داشته باشد. مدل کسب و کار پایه می تواند از VCها و سرمایه گذاران فرشته سرمایه جذب کند.
بنابراین، هنگام ارزیابی اینکه آیا ارزشگذاریهای استراتوسفری تکشاخها واقعاً موجه هستند یا اینکه نشاندهنده سرمایهگذاری نقدینگی مازاد در نتیجه سیاستهای پولی فوقالعاده سست بانکهای مرکزی جهان در دهههای منتهی به سال 2008 هستند، واقعاً باید محتاط بود . بحران و سال های بعد که تصور می شد تنها راه تحریک رشد، پمپاژ پول به سیستم است.
به عبارت دیگر، نکته ای که در اینجا به آن اشاره می شود این است که از آنجایی که فدرال رزرو در بیشتر دهه گذشته نرخ های بهره را نزدیک به صفر نگه داشته است، لازم به یادآوری است که این امر باعث شده است که پول بیشتری در سیستم موجود باشد و برخی اگر همه آنها راه خود را به دارایی های سراسر جهان که شامل سرمایه گذاری در Unicorns و سایر شرکت های تجارت الکترونیک می شود، پیدا نمی کنند.
در حالی که مدلهای کسبوکار معتبر تکشاخها مانند اوبر را که به خوبی و واقعاً وضعیت موجود را مختل کردهاند کماهمیت نمیدانیم، اما باید این جنبههای نقدینگی آسان را با این که آیا Unicorns و آن سرمایهگذاریهایی که توسط کارآفرینان هدایت میشوند، متعادل کرد. با “ستاره ها در چشمان آنها” واقعا ارزش سرمایه گذاری را دارند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که برای بسیاری از استارتاپهای تجارت الکترونیک در اقتصادهای نوظهور مانند هند، استراتژی فعلی آنها این است که در یک جنگ قیمتی با رقبای خود در یک استراتژی بازاریابی و کسبوکار «مسابقه به سمت پایین» شرکت کنند که در آن بسیاری از این سرمایهگذاریها انجام میشود. عبارتند از «سوزاندن پول» یا آنچه در اصطلاحات صنعتی و اصطلاحاً به عنوان «نرخ سوختن» شناخته میشود، به این معنی که آنها فقط برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی با ارائه تخفیفهایی که قبلاً شنیده نشده بودند، پول خود را از دست میدهند.
در واقع، هرکسی که در چند ماه گذشته در چین، هند و تا حدی ایالات متحده به صورت آنلاین یا از طریق تلفن همراه خرید کرده باشد، متوجه این تخفیف در طول تعطیلات و فصول سال شده است که تا 50٪ یا بیشتر افزایش می یابد، همانطور که هر تاجری می گوید. شما به سادگی پایدار نیستید
ایده پشت این جنگهای تخفیف ایجاد یک پایگاه مشتری وفادار و گسترده است که به محض اینکه به آنها «قلاب» میشوند به آمدن و بازگشت دوباره ادامه میدهند و سپس قیمتها را افزایش میدهند تا سهم بازاری که ایجاد شده حتی از بین نرود. زمانی که قیمت ها افزایش می یابد
در واقع، این راهبردی است که توسط «فرزند پوستر» تکشاخها، یعنی Uber دنبال شده است و تضمین کرده است که به محض اینکه سهم بازار را به دست آورد، در قیمتگذاری واقعبینانهتر و بیشتر بر اساس مبانی تجاری شرکت خواهد کرد.
با توجه به اینکه این یک استراتژی تجاری خوب به نظر میرسد، باید به خاطر داشت که میتوان افراد تازهوارد دیگری نیز وجود داشته باشند که با سرمایهگذاریشان سر و سامان میدهند، همچنین میتوانند در جنگ قیمت شرکت کنند، به طوری که تا به حال تکشاخهای تأسیسشده «دوران برای پول خود» داده میشوند.
با این خطر که بدبینانه به نظر برسد، تمام آنچه ما می گوییم این است که باید ارزیابی ها و ارزیابی های واقع بینانه تری از سوی کارآفرینان «نسل جدید و عصر جدید» و سرمایه گذاران آنها انجام شود تا ورشکستگی Dotcom که یک دهه و نیم پیش رخ داد تکرار شود. تکرار نمی شود
برای پایان دادن به این مقاله، لازم به یادآوری است که در حالی که برخی از تکشاخهای واقعاً مخل قوانین تجارت را بازنویسی میکنند، تعداد مساوی از آنها وجود دارند که به سادگی روی هوا راه میروند و در نتیجه احتمال سقوط آنها به زمین پس از پایان سرخوشی افزایش مییابد. پایین.
به عبارت دیگر، کسبوکارها باید پول و سود داشته باشند و سرمایهگذاران باید در برههای از زمان به بازده سرمایه و سرمایهگذاری خود برسند و از این رو، همانطور که هر تئوری مدیریت کسبوکار به ما میگوید، در نهایت تنها شرکتهایی که دارای اصول بنیادی سالم هستند، این کاهش را انجام میدهند. چیزی است که در مورد تک شاخ ها نیز صدق می کند
بدون نظر