بهترین فرصت برندسازی مشترک را از دست ندهید و اجازه دهید برندهای شخصی و کارفرمای شما با هم هماهنگ باشند. درست است، برند کارفرمای شما یک چیز است و برند شخصی شما چیز دیگر. اما به‌عنوان یک مدیر سطح بالا، برند شخصی شما می‌تواند مروج یا مخالف برند کارفرمای شما باشد. اینکه چه استعدادی در مورد شما به عنوان یک رهبر درک می کند، تأثیر زیادی بر تصویر شرکت شما دارد. برای تقویت برند شرکتی و کارفرمایی خود باید خود را یک برند و سفیر برند بدانید.

تا چند سال پیش، سازمان‌ها فقط برندهای شرکتی داشتند و نیازی به نگرانی در مورد برند کارفرمای خود و برندهای کارمندان نبودند. مدیران c-suite از پشت صحنه کار می کردند و به ندرت با مردم یا مشتریانشان تعامل داشتند. اما با ظهور اینترنت و رسانه های اجتماعی و موفقیت غیرمنتظره استارتاپ ها، مجموعه c-suite حتی سنتی ترین سازمان ها نیاز به حضور در کانون توجه و تعامل با مشتریان خود را احساس کردند. برندسازی شخصی در همه جا فراگیر شده است. این نشان دهنده یک برند شرکتی است. این یک توسعه برای یک نام تجاری کارفرما است.

نمونه هایی از برند شخصی که بر برند کارفرما تأثیر مثبت می گذارد

بیایید به چند نمونه اشاره کنیم که برندسازی شخصی تأثیر مثبتی بر برند کارفرما دارد:

 

  • اپل و استیو جابز مترادف یکدیگر هستند. استیو برای خودش یک برند بود. و دیدگاه، فداکاری و زندگی خارق العاده او، اپل را به با ارزش ترین شرکت فناوری در جهان تبدیل کرد. این سازمان متخصصان فنی را که علاقه ای به قوانین ندارند و می خواهند همه چیز را تغییر دهند، از سراسر جهان جذب می کند. استیو نیروی محرکه اپل بود و نماینده نسلی از فناوران بود که همیشه می خواستند محصولاتی نمادین خلق کنند. 

     

  • آیا می توانید مایکروسافت را بدون بیل گیتس تصور کنید؟ فردیت و شخصیت او در نهایت “مارک مایکروسافت” را هدایت می کند و تأثیر مثبتی بر نحوه تفکر استعدادها از شرکت به عنوان یک کارفرما دارد. فن‌آوران از سراسر جهان اگر فرصتی برای ارتباط با مایکروسافت پیدا کنند، خود را خوشبخت می‌بینند. حتی در سگ خواری امروزی، سازمان استعداد زیادی را حفظ کرده است. 

     

  • ریچارد برانسون یکی از نمادین ترین مدیران عامل زنده است. او با موفقیت به ساختن یک برند بسیار شناخته شده ادامه داد. در واقع، خود برانسون متقاعد کننده ترین نماینده برند خود “ویرجین” بوده است. بینش، زرق و برق و تمایل او به کشف چیزهای ناشناخته و ریسک کردن، تقریباً کلمه “ویرجین” را حق چاپ او کرده است. هر جا که برند «ویرجین» دیده می شود یا درباره آن صحبت می شود، ریچارد برانسون به طور خودکار به ذهن می آید. و این شرکت توانسته است مجموعه بزرگی از استعدادها را در سراسر جهان حفظ کند. 

برندسازی شخصی فراتر از خود تبلیغی است

برندسازی شخصی می تواند به معنای واقعی کلمه یک برند کارفرما را بسازد یا شکست دهد . این به این دلیل است که کارمندان بالقوه قبل از درخواست برای یک فرصت شغلی، در مورد یک سازمان و بنیانگذاران و رهبران آن گوگل جستجو می کنند. همچنین نحوه ارتباط آنها با عموم مردم تفاوت زیادی ایجاد می کند. امروزه سازمان ها به عنوان واحدهای تجاری بدون احساس تلقی نمی شوند. بلکه هر سازمانی دارای شخصیت و شهرت است. و کارمندان به چهره عمومی برندهای خود تبدیل می شوند.

با این حال، برندسازی شخصی باید بسیار بیشتر از خود تبلیغی باشد تا در جهت درست کار کند. در واقع، چیزهای زیادی با آن مرتبط است. برای ایجاد یک رابطه مثبت بین برندسازی شخصی و کارفرمایی، به طیف کاملی از استراتژی‌های برنامه‌ریزی شده دقیق نیاز است. از آنجا که گاهی اوقات برندسازی شخصی می‌تواند به برند کارفرمای سازمان‌ها توهین کند و مشتریان را از کار بیاندازد، این دو باید با دقت ترکیب شوند.

روندهای برندسازی شخصی که بر برند کارفرمای سازمان تأثیر می گذارد

 

  • ژورنالیزم اجتماعی: انتشار و تجزیه و تحلیل مشارکتی و جمعی اطلاعات توسط کارکنان یک شرکت و از طریق اینترنت است. این شامل انتشار اطلاعات در اینترنت از طریق وبلاگ، رسانه های اجتماعی و سایر پلت فرم های انتشار آزاد است. پیش از این، شرکت‌های بزرگ رسانه‌ای روزنامه‌نگاری اجتماعی را اتخاذ می‌کردند، اما امروزه، بیشتر شرکت‌ها از آن برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می‌کنند. 

    روزنامه نگاری اجتماعی کارایی خود را در ایجاد یک برند شخصی و کارفرمایی ثابت کرده است. استعدادهای بالقوه همیشه علاقه مند به نگاه های پنهانی و کلیپ های پشت صحنه برای دانستن فرهنگ یک سازمان هستند. هم مدیران و هم کارمندان C-suite می‌توانند به‌روزرسانی‌ها را در قالب متن و ویدیو به اشتراک بگذارند تا برند شخصی و کارفرمایی را ایجاد کنند.

     

  • وب سایت های شخصی: تصور کنید وقتی نمی توانید اطلاعاتی در مورد بنیانگذاران و کارمندان برتر یک شرکت پیدا کنید چه احساسی دارید. استعدادها و مشتریان بالقوه می خواهند درباره مدیران درجه یک سازمان و اخبار مرتبط با زندگی شخصی و حرفه ای آنها بیشتر بدانند. 

    وب سایت های شخصی دسترسی به اطلاعات مورد نیاز را برای بینندگان، خوانندگان و عموم مردم ممکن می سازد. امروزه لینکدین جایگزین نیاز به وب سایت های شخصی شده است. در واقع، بیشتر متخصصان ترجیح می دهند از پروفایل های لینکدین مدیران استخدام و سایر کارمندان یک سازمان بازدید کنند.

    در چنین سناریویی، کارمندان باید پروفایل خود را در لینکدین تکمیل کنند تا یک برند شخصی قوی ایجاد کنند. سایت شبکه اجتماعی کسب و کار همچنین به آنها اجازه می دهد تا اخبار مربوط به شرکت خود و همچنین دیدگاه ها و نظرات خود را به اشتراک بگذارند.

     

  • برون سپاری: فرصت دادن به استعدادها برای ارتباط با شرکت و تجربه کار کردن با سازمان شما یک راه مطمئن برای تقویت تصویر شماست. از آنجایی که تیم دریایی شما بیشتر در مورد اخلاق کاری و ارزش‌های شما می‌داند، به دنبال این هستند که برای تلاش‌های آینده با شما در تماس باشند. آنچه آنها در مورد شما درک می کنند به تجربه آنها با شما بستگی دارد. روند برون سپاری در سال های آینده افزایش خواهد یافت. بنابراین، کار برای ایجاد شهرت به عنوان یک کارفرمای قابل اعتماد منطقی است. و هنگامی که کارمندان برتر به خاطر ارزش‌ها، اصول و تمایل به کمک به مردم شناخته می‌شوند، بدیهی است که استعداد بیشتری را جذب می‌کند. این ضروری است که خود را به عنوان یک کارفرمای قابل اعتماد برای فریلنسرها در یک اقتصاد باز متصل 24 ساعته و 7 روز هفته معرفی کنید. 

     

  • اولین تاثیر در دیجیتال: روزهایی که اولین برداشت ها در ارتباطات دنیای واقعی شکل می گرفت، گذشته است. اما اکنون یک ملاقات شخصی برداشت دوم را شکل می دهد. در دنیای دیجیتال، اولین برداشت بر اساس تصویر آنلاین شما است. هم برای افراد و هم برای کارفرمایان صادق است. 

    روشی که خود را به صورت آنلاین معرفی می کنید، محتوایی که در وب سایت خود دارید و پیام هایی که در حساب اینترنتی منتشر می کنید تا بیشترین تأثیر را داشته باشید. هم افراد و هم کارفرمایان باید ارتباطات خود را با دقت برنامه ریزی کنند و رویکرد خاصی را انتخاب کنند که شخصیت آنها را تکمیل کند. تصویر آنلاین شما در مورد شما صحبت می کند.

برندسازی شخصی و برندسازی کارفرما دست به دست هم می دهند. در واقع هر دو یکدیگر را می کشند. با این حال، تعادل ظریفی بین آنها وجود دارد. یکی نباید دیگری را تحت الشعاع قرار دهد. و به همین دلیل است که نیاز به یک رویکرد دقیق دارد.

در دنیای رقابتی فزاینده، کارکنان باید مهارت‌ها، درک، ابزارها و استراتژی‌هایی داشته باشند تا برند شخصی خود را بهتر اجرا کنند و به تسریع برند کارفرمای سازمانشان کمک کنند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *