چگونه سازمان ها باید با آزار جنسی در زمان حال برخورد کنند
در ماههای اخیر، موارد متعددی از زنان در گروههای اقتصادی و اجتماعی با شکایت و بازگویی موارد آزار جنسی و تبعیض جنسیتی علیه شخصیتهای اقتدار گزارش شده است.
به عنوان مثال، هاروی واینستین، کارگردان و فیلمنامه نویس هالیوود، خود را در مرکز طوفان خشمگینی قرار داده است که در آن چندین چهره برجسته و دیگر افراد مشهور و هنرپیشه آمده اند تا گزارش دهند که او چگونه آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده است.
علاوه بر این، کوین اسپیسی که یک ستاره هالیوود نیز هست به آزار جنسی متهم شده است. با افزودن به جنجالهای شعلهور، برخی از زنان فهرستی از مردانی را منتشر کردهاند که به آزار و اذیت جنسی متهم شدهاند و نامشان به اصطلاح به « تالار شرم » اضافه شده است.
تکمیل کننده این کمپین #MeToo بود که در آن زنان در سراسر جهان حاضر شدند تا گزارش دهند که چگونه با آزار و اذیت جنسی روبرو می شوند.
با توجه به هجوم فعالیت ها و افزایش آگاهی که مشخصه زمان حال است، نیاز است که سازمان ها با تبعیض جنسیتی و سایر شرکت های تبعیض به طور فعال برخورد کنند.
اصطلاح عملیاتی در اینجا فعالانه است، به این معنی که سازمانها دیگر نمیتوانند سیاستها و رویههایی را برای مقابله با آزار جنسی اعمال کنند و در عوض، باید از وقوع چنین تبعیضی جلوگیری کرده و از آن جلوگیری کنند.
به عبارت دیگر، برای مدیران منابع انسانی (HR) کافی نیست که احساس کنند مکانیسمهایی برای مقابله با آزار جنسی دارند و در عوض، باید ابتکار عمل را برای ریشهکنی و ریشهکنی هرگونه تخلف احتمالی بهطور پیشگیرانه انجام دهند.
دلیل اینکه ما بر کلمه فعالانه تاکید می کنیم این است که هزینه های مقابله با آزار جنسی در واقع بسیار زیاد است. وقتی از کلمه هزینه استفاده می کنیم، تنها به این معنا نیست که هزینه های پولی درگیر است، اما این یک پیامد واقعی است.
بلکه در مورد هزینه های عاطفی، روانی، انگیزشی و اعتباری نیز صحبت می کنیم.
به عنوان مثال، تلفاتی که آزار جنسی بر روان قربانی وارد میکند، بر عملکرد آنها و همچنین عملکرد دیگران تأثیر میگذارد، زیرا چنین کارکنانی به وضوح بیانگیزه و تضعیف شدهاند که میتواند منجر به پیامدهای ناخوشایند دیگری شود.
همچنین، کل فرهنگ محل کار با مصادیق آزار و اذیت جنسی لکه دار می شود، زیرا محیط کاری خصمانه و ممنوعه ایجاد می کند که منجر به هزینه های دیگری برای سازمان ها می شود.
جدا از آن، هزینههای اعتباری نیز وجود دارد که به این معنی است که سازمانهایی که متهم به آزار جنسی هستند باید با هزینههای مستقیم پولی و غیرمستقیم مالی مقابله کنند، زیرا همه این پیامدها اغلب به یکدیگر حلقه میزنند تا یک «طوفان عالی» برای سازمانها ایجاد کنند. .
علاوه بر این، زمانی که زنان در سراسر جهان در حال مبارزه هستند، شنیدن صدای آنها و نه فریاد زدن آنها فقط اخلاقی و اخلاقی است. این بدان معناست که سازمانها دیگر نمیتوانند از عهده «پوشاندن» رویدادهای آزار جنسی و همچنین تبعیض جنسیتی برآیند.
در واقع، با افزایش آگاهی و اقدامات پیشگیرانه از سوی زنان، چنین پوشش هایی تنها به هزینه ها و آسیب های بیشتر به سازمان ها منجر می شود. علاوه بر این، در فرهنگ فعلی با واسطه فناوری و 24 ساعته، انتشار این خبر در چند ساعت یا حتی چند دقیقه زمان زیادی نمی برد، به این معنی که مدیران منابع انسانی برای شناسایی فعالانه مجرمان احتمالی و حرکت به سمت یک محل کار تلاش زیادی دارند. فرهنگی که سالم است
اگر سازمانها یک زن را بهعنوان رئیس کمیته آزار جنسی داشته باشند و ترجیحاً با کانالهای ناشناس که معمولاً توسط سازمانها ایجاد میشوند نیز وظیفه داشته باشد، کمک میکند.
در واقع، این واقعیت که اکثر زنانی که آزار جنسی را تجربه میکنند، ابتدا آنها را به سایر مدیران زن گزارش میدهند، باعث میشود که یک مدیر زن اختصاصی منابع انسانی مسئول رسیدگی به موارد آزار جنسی باشد.
همچنین، اقدام پیشگیرانه به این معنی است که مدیران منابع انسانی “گوش به زمین” دارند و از طریق کانال های ناشناس در مورد موارد رفتار بدی که به راحتی می تواند منجر به آزار و اذیت جنسی تمام عیار شود، مطلع شوند.
جدای از این، مکانیسمهایی وجود دارد که قربانیان احساس راحتی میکنند که آزار جنسی را بدون ترس از مجازات و سایر اشکال «بازگشت به آنها» گزارش کنند.
مهمترین جنبه این خواهد بود که سازمانها دیگر نمی توانند «خدمات پرداختی» را بپردازند، بلکه باید «حرفهایشان را انجام دهند» که در آن آنچه را که موعظه می کنند عمل کنند و اطمینان حاصل کنند که همه کارمندان تا کارمند کوچکتر احساس می کنند که سازمان در برخورد با آزار و اذیت جنسی و مجازات مرتکبین جدی است به جای نگرش “چشمک و تکان دادن”، جایی که هیچ چیزی از تحقیقات به دست نمی آید.
به عبارت دیگر، دیگر کافی نیست که “در حال انجام کاری دیده شویم” در حالی که در واقعیت، هیچ اتفاقی نمی افتد، و از این رو، جنبه کلیدی در اینجا مربوط به اقدام واقعی علیه مجرمان است.
تحقیقات نشان داده است که سازمانهای متنوع مولدتر هستند و از این رو وقتی سازمانها به پذیرش تنوع اهمیت میدهند، به جای اتخاذ رویکرد پولی سرد خالص، باید به تنوع احترام بگذارند .
به عبارت دیگر، در حالی که سازمانها برای کسب سود وجود دارند، اما در قبال کارکنانی که آنها را آنطور که هستند و امکان عملکرد سازمانها را فراهم میکنند، وظیفه و مسئولیت دارند.
در پایان، ما در مرحلهای هستیم که در مورد زنانی که صحبت میکنند و گزارشهای آزار جنسی را گزارش میکنند، به حجم بحرانی رسیدهایم و از این رو، سازمانها دیگر نمیتوانند نیروی کار بیاخلاقی را بپردازند و به نفع آنهاست که با آزار و اذیت جنسی مقابله کنند. “رنگین کمان” تنوع به جای عملکرد در حالت سیاه و سفید.
بدون نظر