چگونه علائم آزار و اذیت جنسی را تشخیص دهیم و روی آنها عمل کنیم؟
از زمانی که اتهامات علیه هاروی واینستین، هاروی واینستین، سلبریتی مشهور هالیوود در مورد آزار و اذیت جنسی مطرح شد، انبوهی از زنان در سراسر جهان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سرگرمی وجود داشته است که با بیان جزئیات تجربیات خود از آزار جنسی
همچنین، با توجه به اینکه شرکتهای سیلیکون ولی متهم به سرپوش گذاشتن بر موارد آزار جنسی و همچنین شرکتهای گیگ اکونومی مانند اوبر هستند که مجبور به تغییر کل هیئت مدیره خود به دلیل رفتار نادرست کارمندان و حتی موسس آن شدهاند، فعالیتهای زیادی در رابطه با آن انجام شده است. به اتهامات آزار جنسی
علاوه بر این، با کمپین #MeToo که در آن زنان در سراسر جهان تجربیات خود را در مورد آزار جنسی در رسانههای اجتماعی شرح میدهند، سازمانهای سراسر جهان دیگر نمیتوانند به وضع قوانین و مقررات و همچنین اعلام سیاستهایی که نوید یک محیط کاری عاری از تبعیض را میدهند، بسنده کنند.
برعکس، آنها باید «حرف بزنند» و علیه آزاردهنده های سریالی و همچنین کسانی که فرهنگ انکار و سرپوش گذاشتن بر موارد آزار جنسی را مرتکب می شوند، عمل کنند. این بدان معناست که بهتر است شرکتها در سرتاسر جهان منابع اختصاصی داشته باشند که بتواند علائم آزار جنسی را زود تشخیص دهد و از حوادث احتمالی که میتواند شهرت آنها را خدشهدار کند و همچنین منجر به دعاوی گرانقیمت و سایر زیانهای پولی و غیر پولی شود، پیشگیری کرده و از آن جلوگیری کند.
برای شروع، علائم کافی وجود دارد که نشان دهنده آزار جنسی است، مانند برخی از کارمندان درخواست یا حتی مجبور کردن زنان کارمند به ماندن بعد از ساعت کاری و اینکه از آنها بخواهند که ظاهراً برای کار رسمی مدتی را با آنها بگذرانند، اما در واقع فقط برای داشتن شانس شرکت در آزار جنسی
در واقع، در تجربه خود، ما به موارد زیادی برخورد کردهایم که این درخواستهای اولیه به اندازه کافی بیضرر شروع میشوند، به طوری که هیچکس مشکوک نیست که در مورد چنین درخواستهایی چیزی رد شده است.
تنها زمانی که زنانی که هدف چنین پیشرفتهای ناخواسته و ناخواسته قرار میگیرند، سخن میگویند که اغلب منجر به حوادث تمام عیار آزار جنسی میشود.
علاوه بر این، بسیاری از اعمال احتمالی و بالقوه آزار جنسی به اندازه کافی بیخطر شروع میشوند و از این رو، در واقع باید چنین باشد که شرکتها و مدیران منابع انسانی «چشمهای خود را باز نگه دارند و گوشهای خود را به زمین نگاه دارند» تا بتوانند شکارچیان بالقوه را شناسایی کنند. و همچنین پیشگیری و جلوگیری از حوادث احتمالی آزار جنسی.
در مرحله بعد، بسیاری از موارد آزار جنسی نیز با صحبت های کوچک و شوخی های غیررسمی شروع می شود که نشان دهنده رفتارهای جنسی در آینده نیست. در واقع، موارد بسیاری وجود دارد که کارمندان زن و مرد با قهوه یا چای یا میان وعده صحبت می کنند که در آن مکالمه فقط تا جایی مودبانه است که به نقش های جنسیتی و سایر موضوعات حساس تبدیل می شود.
در حالی که نمیخواهیم بگوییم که همه این شوخیها میتواند منجر به آزار جنسی شود، مهمترین یا مهمترین نکته در اینجا این است که برای چشم آموزشدیده، این نشانههای اولیه را نباید نادیده گرفت و در واقع به آن نیز عمل کرد.
به عنوان مثال، شوخی های غیررسمی اغلب نیت واقعی آزاردهنده های سریالی را که از چنین موقعیت هایی برای خشمگین کردن خود با زنان استفاده می کنند، پنهان می کند. همچنین، صحبت های مملو از کنایه و مکالمات با معانی پنهان مرتبط با مسائل جنسی اغلب می تواند منجر به موارد جدی تر آزار جنسی شود.
بنابراین، پرسنل منابع انسانی دستورالعملهای خاصی ارائه میکنند که نشان میدهد چگونه کارمندان زن میتوانند چنین رفتاری را زودتر گزارش کنند که میتواند منجر به مزایای زیادی در مورد پیشگیری و جلوگیری از آزار جنسی شود.
همانطور که بارها در این مقاله ذکر شده است، مهم است که علائم آزار و اذیت جنسی را در مراحل اولیه تشخیص دهید تا دردسر زیادی برای همه حفظ شود.
جدای از این، بسیاری از موارد آزار جنسی اغلب با درگیر شدن مردان (اغلب در پستهای مدیریتی) با کارمندان زن یا از همان ردههای خود یا اغلب، زیردستانشان شروع میشود که در آن رابطه توافقی بین آنها وجود دارد که میتواند منجر به حوادث دیگری شود. اثبات آزار جنسی هم برای زنان و هم برای شرکت ها بسیار دشوار می شود.
به عبارت دیگر، در ابتدا روابط توافقی بین کارمندان زن و مرد به دلایل مختلف میتواند جدی شود و از این رو، در واقع شرکتها و مدیران منابع انسانی تمام تلاش خود را میکنند تا قوانین رفتاری را برای همه کارمندان فهرست کنند. مسئولیت سازمان به پایان می رسد و مسئولیت شخصی کارکنان مربوطه از کجا شروع می شود.
علاوه بر این، بسیاری از موارد آزار و اذیت جنسی در سفرهای خارج از کشور و سفرهای خارج از منزل نیز اتفاق میافتد که در آن مردان و زنان کارمند اغلب وقت و فاصله زیادی برای وارد شدن به درگیریهای عاشقانه و دیگر درگیریها دارند.
بنابراین، سازمانها و مدیران منابع انسانی نیز باید دستورالعملهای مشخصی را ارائه دهند که مسئولیت آن تضمین این است که چنین درهمتنیدگیهایی منجر به حوادث زشت در آینده نشود.
در حالی که همه اینها به نظر میرسد که ما پیشنهاد میکنیم که فرهنگ محیط کار خالی از سرگرمی باشد، باید اشاره کنیم که هدف ما در اینجا پیشنهاد و توصیه دستورالعملهای رفتاری است که نیاز همه کارمندان، اعم از مدیران یا مدیران اجرایی را مشخص میکند و خط میکشد. اعم از مرد یا زن، یا ارشد یا جوان، به گونهای رفتار کنند که از موارد آزار جنسی در آینده جلوگیری شود که میتواند نه تنها سازمانها، بلکه خود کارمندان را نیز تهدید کند.
در واقع، شکایت بعداً برای زنان دشوار می شود که اتهامات آزار جنسی را ثابت کنند یا خود را از تقصیر رها کنند و همچنین انتظار داشته باشند که سازمان ها به کمک آنها بیایند.
برای نتیجه گیری، توصیه ما به همه ذینفعان این است که علائم آزار و اذیت را زود تشخیص دهند و اقدام کنند تا مبادا منجر به تلخی در اطراف شود.
بدون نظر