چگونه یک بازیکن تیم خوبی باشیم

بازیکن تیمی فردی است که با تبادل اطلاعات و عقاید دیگران را برای هدفی متحد می کند و آنها را توانمند می کند و به آنها اعتماد می کند . کار تیمی پتانسیل کار با یکدیگر برای یک چشم انداز مشترک است. یک بازیکن تیم خوب با استفاده از نقاط قوت خود و درک واضح وظیفه خود به تیم خود کمک می کند. او باید اهداف تیم را درک کند. او باید حامی و قابل اعتماد باشد. او تصمیم گیری مشارکتی را تشویق می کند. او ایده ها و بازخوردهای جدید را از سایر اعضای تیم دعوت می کند. یک بازیکن خوب تیمی به کار برای پیشرفت مداوم ادامه می دهد.

کاری که انجام می دهید یا محل زندگی شما اهمیتی ندارد، زیرا این نگرش شما است که کیفیت روابط شما را تعیین می کند. از این رو، این تقریباً برای هر چیز دیگری در زندگی شما صدق می کند. بنابراین، شما باید نگرش خود را انتخاب کنید. و از آنجایی که شما در انتخاب هر نگرش آزاد هستید، چرا یک نگرش واقعا مفید را انتخاب نکنید.

برای رویارویی با هر موقعیتی، نگرش شما همیشه بر شما مقدم خواهد بود. در واقع، این نیروی مرکزی در زندگی شماست. این نگرش شماست که کیفیت و همچنین ظاهر هر کاری را که انجام می دهید کنترل می کند.

نگرش‌های واقعاً مفیدی که می‌خواهید در دیگران مشاهده کنید، همان نگرش‌هایی هستند که باید در خودتان بشناسید. برخی از اینها هنگام برخورد با دیگران گرم و مشتاق هستند. علاوه بر این، طبیعت مطمئن و حمایتگر شما از شما یک بازیکن تیم خوبی می سازد. یک نگرش آرام و همچنین الزام آور شما را به همه جا خواهد برد. یک فرد کنجکاو و همچنین یک فرد مدبر را همه دوست دارند. دیگران را با خود راحت کنید و نسبت به آنها مفید باشید. همیشه نگاهی جذاب و آرام به خود داشته باشید. با دیگران صبور باشید و همیشه پذیرا باشید. نگاهی شاد و علاقه مند به خود داشته باشید.

نگرش های واقعاً بی فایده ای که باید از آنها اجتناب کنید یا حتی کاملاً آنها را رها کنید شامل عصبانی بودن یا طعنه زدن در هنگام تعامل با دیگران است. داشتن دیدگاهی بی حوصله یا بی حوصله نیز توسط دیگران قدردانی نمی شود. بی احترامی یا خودپسندی قطعا شما را به بازیکن تیم خوبی تبدیل نمی کند. بدبین بودن یا مضطرب بودن در هر زمان یک نگرش بسیار منفی است. هرگز نسبت به دیگران در تیم خود بی ادب و مشکوک نباشید. انتقام جویی یا ترسیدن یک نگرش واقعاً بی فایده است. با خودآگاه بودن یا تمسخر دیگران، شما را به جایی نمی رساند. داشتن نگرش شرم آور یا وظیفه شناس نیز خوب نیست.

این گام اولیه بود. این شامل شناسایی مشکل و همچنین راه حل درک شده آن بود.

گام بعدی ایجاد یک برنامه اقدام شخصی است . به این سوال ساده پاسخ دهید – تیم من می تواند روی من حساب کند:_________________

این پاسخ به شما در مورد نقاط قوت و همچنین نقاط ضعف شما می گوید. متوجه خواهید شد که دیگران چگونه از شما برداشت می کنند. این واقعیت باقی می ماند که آنچه ما از خود می بینیم ممکن است با برداشتی که دیگران از ما دارند متفاوت باشد.

سوال بعدی که باید به آن پاسخ دهید تغییرات خاصی است که می خواهید در سه ماه آینده در تیم خود مشاهده کنید. این اهداف برای تیم شما و راه دستیابی به آنها مشخص می شود.

در مرحله بعدی نقشی که قرار است در دستیابی به آن اهداف ایفا کنید می آید. پاسخ در اینجا باید قابل سنجش باشد.

آخرین سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که “اینگونه می دانم که این کار را انجام داده ام .”

هنگامی که ماتریس کیفی و همچنین کمی باشد، نتایج برای همه قابل مشاهده است. این یک استراتژی خوب برای تعیین سهم شما در تیمتان و همچنین دانستن اینکه چقدر به عنوان یک بازیکن تیم خوب هستید، است.

برای نتیجه گیری، برای اینکه یک بازیکن تیمی خوب باشید، باید هم مهارت های بین فردی و هم شایستگی های فنی لازم برای انجام نقش شغلی خود را داشته باشید. سازمان باید در ساختار پاداش تجدید نظر کند تا تلاش های مشترک و تیمی را تقویت کند. همچنین سازمان باید آموزش هایی را برای ارتقای مهارت ها و شایستگی های کار تیمی ارائه دهد. یک بازیکن تیم خوب باید در رویکرد انعطاف پذیر باشد. او باید شنونده فعالی باشد و همچنین باید خوش بین باشد. او باید به طور موثر ارتباط برقرار کند. او باید صادق باشد و همچنین وفادار و متعهد به تیم باشد. آخرین اما نه کم اهمیت ترین؛ یک بازیکن خوب تیم باید قابل اعتماد و قابل اعتماد باشد. او باید در مهلت تعیین شده به اهداف خود دست یابد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 8 =