مجموعه ای که در آن دو یا چند طرف (که خریدار و فروشنده نیز نامیده می شود) در مبادله کالا و خدمات در مبادله پول مشغول هستند، بازار نامیده می شود.

در بازار، فروشندگان کالاهای خود را در ازای پول به مصرف کنندگان (خریداران) می فروشند .

اجازه دهید نمونه های زیر را مرور کنیم:

نوکیا طیف گسترده ای از گوشی ها را هم برای مردان و هم برای زنان ارائه می دهد.

گوشی زنانه در مقایسه با گوشی های مردانه محکم تر و رنگارنگ تر خواهد بود. مردان معمولاً گوشی های شیک را ترجیح نمی دهند.

سازمان ها نمی توانند محصولات مشابهی برای همه افراد داشته باشند.

عطرها و دئودورانت های زنانه رایحه ای شیرین دارند در حالی که عطرهای مردانه رایحه ای قوی دارند.

یک بازاریاب نمی تواند استراتژی های مشابهی برای همه مصرف کنندگان داشته باشد.

فرآیند ایجاد بخش های کوچک متشکل از افراد همفکر در یک بازار گسترده به تقسیم بندی بازار اشاره دارد. تقسیم‌بندی بازار به تقسیم بازار به بخش‌های کوچک کمک می‌کند، از جمله افرادی که تمایل به برندهای یکسان دارند و علایق، نگرش‌ها و ادراک مشابهی دارند.

نیاز به تقسیم بندی بازار (چرا تقسیم بندی بازار؟)

همه افراد نیازهای مشابهی ندارند . یک مرد و یک زن علایق و علاقه‌های متفاوتی نسبت به محصولات مختلف دارند. یک بچه به چیزی که یک بزرگسال نیاز دارد نیاز ندارد. یک بچه مدرسه ای نیاز متفاوتی نسبت به یک کارمند اداری دارد. تقسیم بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا افراد با انتخاب ها و علایق مشابه را در یک پلت فرم مشترک گرد هم بیاورند.

  • تقسیم بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا استراتژی های بازاریابی مناسب و طرح های تبلیغاتی را با توجه به سلیقه افراد یک بخش خاص از بازار طراحی کنند. یک مدل مرد در تبلیغاتی که محصولات زنانه را تبلیغ می کند، ظاهری نامناسب به نظر می رسد. بازاریابان باید بتوانند محصولات خود را با بخش های هدف مرتبط کنند. 

     

  • تقسیم‌بندی بازار به بازاریابان کمک می‌کند تا نیازهای مخاطب هدف را درک کنند و بر این اساس برنامه‌های بازاریابی خاصی را اتخاذ کنند. سازمان‌ها می‌توانند رویکرد متمرکزتری را در نتیجه تقسیم‌بندی بازار اتخاذ کنند. 

     

  • تقسیم بندی بازار همچنین به مشتریان دید واضحی از اینکه چه چیزی بخرند و چه چیزی را نخرند می دهد. ساعت‌های رادو یا امگا در میان گروه‌های با درآمد پایین‌تر هیچ گیرنده‌ای ندارند زیرا به بخش ممتاز می‌پردازند. دانشجویان کالج به ندرت به فروشگاه های زودیاک یا وان هوسن می روند زیرا کالاهای ارائه شده توسط این فروشگاه ها بیشتر برای حرفه ای ها در نظر گرفته شده است. افراد گروه کم درآمد هرگز از بلک بری استفاده نمی کنند. به عبارت ساده‌تر، فرآیند تقسیم‌بندی تا حد زیادی بر تصمیم خرید مصرف‌کنندگان تأثیر می‌گذارد. 

    فردی با درآمد پایین بدیهی است که یک نانو یا آلتو را به جای مرسدس بنز یا بی ام و ترجیح می دهد.

     

  • تقسیم‌بندی بازار به سازمان‌ها کمک می‌کند تا محصول مناسب را برای مشتریان مناسب در زمان مناسب هدف قرار دهند. تقسیم بندی جغرافیایی مصرف کنندگان را بر اساس موقعیت مکانی آنها طبقه بندی می کند. یک فروشگاه مواد غذایی در ایالت‌های سردتر کشور در مقایسه با مکان‌هایی که فصل‌های زمستان و تابستان را تعریف می‌کنند، قهوه را در تمام طول سال ذخیره می‌کند. 

     

  • تقسیم بندی به سازمان ها کمک می کند تا مشتریان خود را بهتر بشناسند و درک کنند. سازمان‌ها اکنون می‌توانند به مخاطبان بیشتری دست یابند و محصولات خود را به طور مؤثرتری تبلیغ کنند. به سازمان ها کمک می کند تا کار سخت خود را بر روی مخاطبان هدف متمرکز کنند و نتایج مناسب را به دست آورند. 

بدون نظر

پاسخ دهید