ستون دموکراسی
نظام سیاسی در هر کشور بخشی از دستگاه دولتی است که متولی قوه مقننه و مجریه است. انتصاب سیاستمداران در قوه مقننه و مجریه برای اداره کشور در دموکراسی ها مرسوم است.
نظام سیاسی یکی از ارکان دموکراسی های مدرن است و بدون آن هیچ سازوکاری نمی توان از طریق تصمیم گیری های موثر بر زندگی شهروندان اتخاذ کرد. به عبارت دیگر، بدون یک نظام سیاسی کارآمد، دموکراسی های مدرن نمی توانند کار کنند. علاوه بر این، سیاستمداران معمولاً توسط مردم به طور مستقیم یا غیرمستقیم انتخاب می شوند و از این رو، نظام سیاسی نماینده اراده مردم است. این بدان معناست که سیاستمداران قدرت خود را از حمایت مردمی می گیرند و مشروعیت خود را از مردم می گیرند. به همین دلیل است که در کشورهای دموکراتیک انتخابات به صورت دوره ای برگزار می شود تا اراده مردم غالب شود و یک نظام سیاسی نماینده شکل بگیرد.
کاهش مشروعیت در زمان های اخیر
در زمانهای اخیر، بحثهای شدیدی درباره کارآمدی نظامهای سیاسی وجود داشته است، زیرا مشخص شده است که دموکراسی در سراسر جهان در حال عقبنشینی است. این مورد در کشورهایی است که توسط نظامیان نظامی و کابالها اداره می شوند که نقش اصلی آنها تسلط بر ساختارهای دموکراتیک و تحمیل دیکتاتوری است. آنچه به این بحث افزوده است این واقعیت است که سیاستمداران در بسیاری از کشورها اعتبار و اعتماد مردم را از دست داده اند و از این رو، دیکتاتوری ها مورد استقبال قرار می گیرند. البته این بدان معنا نیست که نظامهای سیاسی بیفایده هستند یا در حال زوال هستند، زیرا در نهایت، یک دولت مدرن که به خوبی کار میکند، به نظام سیاسی نیاز دارد که هم برای نشان دادن اراده مردم و هم برای تأمین کنترلها و توازنهای قانون اساسی مؤثر باشد. جدایی ناپذیر از دولت ملی مدرن
سیستم های سیاسی در سراسر جهان
نظامهای سیاسی میتوانند دو حزبی مانند ایالات متحده یا دموکراسیهای چند حزبی مانند بریتانیا و هند باشند. علاوه بر این، نظام سیاسی میتواند حاکمان را مستقیماً مانند آنچه در ایالات متحده اتفاق میافتد یا از طریق ترکیبی از روشهای مستقیم و غیرمستقیم مانند آنچه در بریتانیا و هند اتفاق میافتد، انتخاب کند، جایی که نماینده منتخب مستقیماً توسط مردم انتخاب میشود و آنها نیز به نوبه خود نخستوزیر را انتخاب میکنند. و روسای وزیران در مورد این کشورها، تلاش های هماهنگی در این کشورها برای ارزیابی میزان اثربخشی نظام سیاسی صورت گرفته است، زیرا فلج شدن سیاست ها و حکومت داری بد حمایت مردمی از سیاستمداران را تضعیف کرده است. البته در زمان انتخابات، مردم همچنان باید از میان کاندیداها انتخاب کنند و از این رو، باید نظام را از درون تغییر داد تا از بیرون.
افکار نهایی
در نهایت، همانطور که گفته می شود، همانطور که پادشاه است، مردم نیز هستند، و همانطور که مردم هستند، پادشاه نیز هستند، رابطه همزیستی بین مردم و سیاستمداران چیزی است که ماهیت دموکراسی را مشخص می کند و بنابراین تبادل دو طرفه است. برای یک دموکراسی سالم حیاتی است.
بدون نظر