استفاده و سوء استفاده از قدرت

هیچ بحثی در مورد علوم سیاسی بدون مطالعه در مورد نحوه اعمال قدرت، استفاده و سوء استفاده از آن در دولت های ملی مدرن کامل نمی شود. در واقع، قدرت چسبی است که ملت‌ها را کنار هم نگه می‌دارد و به آن‌ها ظاهری کنترل می‌دهد، زیرا بدون اعمال قدرت، حفظ هرج و مرج دشوار خواهد بود . نکته اینجاست که تا زمانی که قدرت توسط حاکمان اعمال نشود، هیچ معیاری وجود ندارد که باید از آن پیروی کرد و هیچ دستوری برای اجرا وجود ندارد. البته این بدان معنا نیست که قدرت تنها چیزی است که در دولت‌های ملی مدرن مطرح است. برعکس، سوء استفاده از قدرت موضوعی جدی است که اغلب به انقلاب ها و جنبش های اجتماعی می انجامد. به عبارت دیگر، قدرت باید با مسئولیت و پاسخگویی زیاد اعمال شود و تا زمانی که قدرت اعمال خردمندانه ای صورت نگیرد، نمی توان یک دولت ملت مدرن قابل دوام و کارآمد وجود داشت. از این رو، پیامدها برای دولت‌های ملت مدرن این است که قدرت باید همراه با مسئولیت‌پذیری و فرصتی برای مردم باشد تا به کسانی که احساس مسئولیت و خردمندی می‌کنند و کسانی که احساس می‌کنند از قدرت خود سوء استفاده می‌کنند، رأی بدهند یا از آن رأی بدهند.

ماکیاولی، چاناکیا و خیر بزرگتر

متفکرانی مانند ماکیاولی موضوع قدرت و جایگاه آن در دولت را توضیح داده اند. آنها به اعمال حکومت داری و اعمال قدرت مسئولانه به عنوان معیار اعمال قدرت اشاره کرده اند. ماکیاولی در اثر مهم خود، شاهزاده، این مضامین و ضرورت تلاش صاحبان قدرت را به کار برای خیر بزرگتر به جای منافع شخصی توضیح داد. در هند، چاناکیا، در Arthashastra خود، استراتژی‌های مشابهی را تجویز کرد که دولت‌ها را کنار هم نگه می‌دارد و به جای منافع فردی و خودخواهانه، رفاه اجتماعی را ارتقا می‌دهد. نکته اینجاست که قدرت باید به گونه ای اعمال شود که به رفاه مردم کمک کند و نباید برای منافع شخصی مورد سوء استفاده قرار گیرد. این پیامی است که در طول اعصار منتقل شده و چیزی است که بسیاری از حاکمان مدرن آن را رها کرده و اشتباه می‌کنند. این امر به ویژه در کشورهای جهان سوم مشهود است که نمایندگان منتخب به جای خدمت به مردم، به جای آن به خودشان خدمت می کنند. این یک وضعیت غم انگیز است که شهروندان به جای خیرخواهی نسبت به نمایندگان خود، شروع به تنفر و نفرت از آنها می کنند.

افکار بسته

ضرب المثلی هست که می گوید قدرت فساد می کند و قدرت مطلق فساد مطلق می کند. این پیامی است که باید توسط کسانی که قدرت را در سرتاسر جهان در دست دارند جدی گرفته شود و مردم نیز باید اطمینان حاصل کنند که در برابر سوء استفاده از قدرت، تماشاگران خاموش نخواهند ماند. علاوه بر این، سایر ارکان دموکراسی مانند قوه قضائیه، مقننه، مجریه و رسانه ها نیز باید اطمینان حاصل کنند که کنترل ها و موازنه های قانون اساسی پابرجا هستند و پایمال نمی شوند. در خاتمه، بررسی قدرت و استفاده و سوء استفاده از آن بسیار جذاب است و از این رو در مقالات بعدی به تفصیل به بیان این مضامین خواهیم پرداخت.

بدون نظر

پاسخ دهید