در بخش قبل در مورد مدل وبری بوروکراسی و جنبه های مختلف آن خواندیم، اما مانند همه مدل ها، این مدل نیز سهم خود را از نقد و کالبد شکافی دارد که توسط محققان و کارشناسان موضوع انجام می شود. منتقدان مدل وبر میگویند که نظریههای بوروکراسی او به شدت جنبه انسانی را در نظریهها نادیده میگیرد و تنها در یک محیط کنترلشده و ایدهآل میتواند کار کند و از واقعیت حذف شده است.
ساختارهای استاندارد و منشور اخلاقی که مشخصه مطالعات مدیریت دولتی بود که در اوایل قرن گذشته انجام شد، پس از جنگ جهانی دوم دستخوش تغییرات اساسی شد. مدلهای وبری و تغییر نگرش نسبت به مدیریت دولتی، تغییرات خوشایند زیادی را در بوروکراسی در اوایل نیمه قرن به همراه داشت. بوروکراسی مقتدر، فاسد و بی پاسخ مجبور به چرخش شد.
همانطور که وارن بنیس، دانشمند علوم اجتماعی به طور تاکیدی پیشبینی کرده بود که هر عصری مطابق با نیازها، آداب و رسوم و سنتهای خود، مدیریت و کارکردهای بوروکراتیک خود را تکامل میدهد و برای آنها و فقط برای آن زمان مرتبط باقی میماند. هنگامی که عصر جدیدی فرا می رسد، سیستم ها، سنت ها، ادارات و بوروکراسی ها بازسازی می شوند، دوباره سازماندهی می شوند تا متناسب با تغییرات باشند. یک مثال بسیار خوب رویکرد ریگز به مدل وبر بود، او از این واقعیت آگاه بود که مدل وبر برای کشورهای در حال توسعه که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمدند کار نخواهد کرد. ساختارهای اداری در کشورهای در حال توسعه از خودمختاری در نظر گرفته شده در مدل وبری برخوردار نبودند. همچنین، در کشورهای در حال توسعه، قلمرو کار مدیریت دولتی بسیار فراتر از مدیریت صرف بود و شامل کارهای زیادی در زمینه توسعه و اعتلای جامعه بود. دولتها اکنون بیشتر بهعنوان دولت رفاه کار میکنند که نمیتواند در محدودههای مدل وبری قرار بگیرد.
در زمان حاضر با ظهور تکنولوژی در تمام عرصه های زندگی، به کالایی تبدیل شده است که می توان آن را با کالاهای ملموس مبادله کرد. کاهش زمان و مسافت تضمین می کند که اطلاعات در عرض چند ثانیه به سراسر جهان سفر می کند و سازمان های دولتی و خصوصی در سراسر جهان دیگر در دیوارهای سفت و سخت زندگی نمی کنند. مهارتها و تخصصهای فنی و مدیریتی مورد نیاز در سطوح مختلف مدیریت دولتی و بوروکراسی چند برابر شده است. افزایش آموزش، اینترنت و رسانه های اجتماعی، جهانی شدن تضمین کرده است که همه چیز برای همیشه شفاف و در معرض توجه است.
بوروکراسی علیرغم اضافه شدن به مجموعه ای از مسئولیت ها و وظایف، با زمان پاسخ کمتر و کارآمدتر می شود . سازمان ها برای اطمینان از استقلال و بسیج بیشتر در درون سازمان ها بازسازی می شوند. معاملات بین بخشی؛ هماهنگی و همکاری با استفاده از فناوری هایی مانند ERP یا برنامه ریزی منابع سازمانی بهبود می یابد.
نحوه عملکرد دولت در بسیاری از دموکراسی های مدرن نیز تغییر کرده است. ساختارها و نقش ها انعطاف پذیر شده اند. مدیریت دموکراتیک به نهادها و سازمان های عمومی راه یافته است، شمول مردم و نظرات و عقاید آنها و غیره از جمله تحولات جدید است.
بدون نظر