شرکتهای هند باید برای موجی از پیشفرضها آماده شوند
در روزهای اخیر، اعلام این که غول انرژی، سوزلون، بدهی قابل تبدیل خود را نکول کرده است، موجی از شوک را در جامعه سرمایه گذاری و مالی وارد کرده است. با این حال، این فقط نوک کوه یخ است و مطالعات آژانسهای رتبهبندی نشان داده است که پیشفرضهای بیشتری با این بزرگی در راه است. در واقع، مقالهای در مطبوعات تجاری محبوب این روند را «موج پیشفرضهای تایتانیک» نامیده است که شرکتهای هند باید آن را آماده کنند. در این مقاله، ما این روند را با بحث در مورد پیدایش مشکل، پیامدهای آن برای شرکتها و اعتباردهندگان، و تأثیری که چنین نکولها بر اقتصاد کلی و اعتماد تجاری خواهد داشت، بررسی میکنیم.. قبل از شروع بحث، ذکر این نکته ضروری است که حتی Kingfisher نیز نزدیک به پیشفرض است و عمدتاً به دلیل این واقعیت که وام دهندگان حاضر نیستند اولین کسی باشند که این کار را انجام میدهند، سرپا نگه داشته میشود. علاوه بر این، صاحبان تیم Deccan Chargers نیز قصور کردند.
علت اصلی این مشکل این است که در سالهای رونق دهه گذشته، شرکتهای هندی به دلیل تفاوت در نرخهای بهره بین هند و سایر کشورها، هجوم بردند تا از بدهیهای ارزی استفاده کنند. از آنجایی که آن کشورها در مقایسه با هند نرخ بهره پایینی داشتند، منطقی بود که شرکت های هندی از آنجا وام بگیرند و در اینجا سرمایه گذاری کنند. علاوه بر این، از آنجایی که بانکداران غربی هند و چین را به عنوان بازارهای نوظهوری که پتانسیل رشد بالایی دارند، مینگرند، به دلیل نرخ بازدهی که دریافت میکردند، مشتاق بودند به شرکتهای هندی وام بدهند. جدای از این، اقتصاد پررونق هند که با نرخ سالانه حدود 8 درصد در حال رشد بود، اهرم کافی برای این شرکتها فراهم کرد تا بتوانند بدهی خود را بازپرداخت کنند.
با وقوع بحران اقتصادی جهانی و پایان رشد به طور همزمان، وضعیت تغییر کرده است. اکنون، شرکت ها با بدهی های غیرقابل پرداختی مواجه شده اند که پیامدهایی برای وام دهندگان و اعتماد کسب و کار دارد. بند قبل بحث بدهی ارزی بود. این بدان معناست که کاهش ارزش روپیه فشار بیشتری بر این شرکتها وارد کرده است تا بدهیها را تامین کنند و در زمان سررسید آن را بازپرداخت کنند. حتی بدهی داخلی نیز در حال سررسید است و این بدان معناست که «موج نکولهای تایتانیک» که مجله تجاری پیشبینی کرده بود ممکن است واقعاً محقق شود.
در این شرایط عاقلانه است وام دهندگان، سرمایه گذاران و هرکسی که از طریق بورس در این شرکت ها سرمایه گذاری می کند محتاط بوده و تحولات را از نزدیک دنبال کند تا برای نتیجه آماده شود. تأثیر آن بر اعتماد تجاری نیز شدید است زیرا پیشفرضها همواره شاخص اطمینان را کاهش میدهند و فرآیند انجام کسبوکار را بسیار دشوارتر میکنند. در نهایت، اقتصاد کلی تحت تأثیر قرار می گیرد زیرا کوه های بدهی به این معنی است که این شرکت ها باید بخش قابل توجهی از درآمد خود را برای پرداخت بدهی کنار بگذارند و سرمایه بسیار کمی برای رشد و سرمایه گذاری باقی بگذارند.
بدون نظر