قبل از اینکه به بررسی چیستی، چرایی و چگونگی برندسازی کارفرما بپردازیم، به جدول زیر * که حاوی بهترین شرکت‌ها برای کار در کشورهای مختلف است نگاهی بیندازیم.

نام شرکت کشور سیاست های برجسته
گوگل (بهترین شرکت برای کار، برای ششمین سال متوالی) ایالات متحده آمریکا
  • مزایای مرخصی والدین (والدین جدید، اعم از زن یا مرد، والدین خوانده، جانشینان یا والدین خانگی، می توانند از 12 هفته مرخصی استحقاقی استفاده کنند.)
  • “Baby Bonding Bucks” – 500 دلار به والدین جدید که در سه ماه اول زندگی کودک خرج کنند.
  • پیشنهادات پولی برای داوطلبی
RMSI (اولین بار برنده سقوط گوگل) هندوستان
  • برنامه های پاداش و شناخت برای هدایت خلاقیت، رهبری و کار تیمی
  • مسیرهای رشد سریع برای افراد با عملکرد بالا
  • ابتکارات برای زنان (ضد آزار و اذیت جنسی، مشکلات زنان، مرخصی زایمان طولانی مدت)
  • توسعه مهارت های جایگزین
نت اپ اروپا (فرانسه، آلمان، سوئیس، هلند، بریتانیا)
  • فرهنگ انصاف، اعتبار، غرور، احترام و رفاقت
  • سبک مدیریت زمین به زمین
  • حقوق رقابتی، مزایا و تمرکز بر رفاه کلی کارکنان
ماریوت استرالیا، امارات، هند
  • فرهنگ درهم تنیده تعالی خدمات و استقلال کارکنان
  • توجه به تعادل بین کار و زندگی
  • فلسفه “اول مردم”.
* فهرست 100 بهترین شرکت فورچون برای کار در 2015

هر سال Great Place to Work For Institute با «100 بهترین شرکت برای کار در فهرست» ارائه می شود – Fortune که 100 کارفرمای برتر سال را فهرست می کند. این شرکت همراه با فورچون هر سال نظرسنجی را برای شناسایی بهترین کارفرمایان در سراسر جهان انجام می دهد. این فهرست بر اساس درک کارکنان، سیاست‌های شرکت، فرهنگ کاری، شاخص سطح شادی کارکنان، محیط کار، انعطاف‌پذیری یا برنامه کاری، منحنی یادگیری، چشم‌انداز رشد، ابتکارات توسعه شایستگی و غیره تهیه می‌شود.

چرا یک محل کار بهتر ایجاد کنیم؟

جدول بالا چه چیزی را نشان می دهد؟

این نشان می دهد که محل کار هر سال بهتر می شود. در واقع به نظر می رسد که مدیریت ارشد بیدار و روشن شده است و تمام تلاش خود را می کند تا شرکت های خود را به سطوح جدیدی از تعالی، اعتماد، سربلندی و رفاقت برساند. آن‌ها بهترین سنت‌های فرهنگی، شیوه‌های محل کار و سیاست‌ها و رویه‌ها را با هم ترکیب می‌کنند تا کارمندان خود را در خانه احساس کنند. به طور خلاصه، آنها در جهت ایجاد نام تجاری کارفرمای خود کار می کنند.

دنیای کار برای همیشه تغییر کرده است. دورانی که جویندگان کار برای خشنود ساختن کارفرمایان بالقوه و متقاعد کردن آنها به خدمت به آنها تلاش می کردند، گذشته است. همانطور که اقتصاد جهانی محلی تر می شود و پویایی مصرف کننده تغییر عمده ای را تجربه می کند، نقش کارکنان در هر کاری که یک سازمان انجام می دهد بسیار مهم تر و مرتبط تر شده است.

در دسترس بودن اطلاعات، خریداران را توانمند کرده و آنها را به تقاضای سطح بالایی از خدمات واداشته است. نه تنها کیفیت خدمات مهم شده است، بلکه سرعت پاسخگویی نیز به همان اندازه مرتبط است. تمرکز سازمان ها در “عصر مشتری” بهینه سازی تجربه در هر نقطه تماس مشتری است.

چه کسی به سازمان ها در تحقق این امر کمک می کند؟

واضح است که کارمندان آنها! این بدان معناست که کارفرمایان به همان اندازه که مردم نیاز دارند خود را با سازمان‌ها مرتبط کنند به افراد نیاز دارند. این یک معامله دو طرفه است.

یکی از راه هایی که شرکت ها می توانند به طور موثر رقابت کنند، استخدام و حفظ بهترین استعدادها است. و به همین دلیل است که این جنگ جدید برای استعدادها در بازار کار وجود دارد. شرکت ها، صرف نظر از اندازه و ماهیت عملیات خود، در تلاش هستند تا بهترین استعدادها را جذب کنند تا خودشان بتوانند در خط مقدم رقابت باقی بمانند.

نام تجاری کارفرما چیست؟

تا به حال، شما باید تصور درستی از برندسازی کارفرمایی داشته باشید. خوب، اگر آن را دقیق‌تر تعریف کنیم، برندسازی کارفرما فرآیندی است از:

  • تعیین موقعیت یا ارتقاء یک سازمان
  • به گروه مورد نظر استعداد/حرفه ای
  • به عنوان یک کارفرمای منتخب

و نام تجاری کارفرما شهرت یک شرکت در بازار کار به عنوان یک کارفرما است. نیاز به ایجاد یک برند کارفرمایی قوی بیش از هر زمان دیگری است. از آنجایی که تأثیر مستقیمی بر استخدام، حفظ استعداد و در نهایت شهرت شرکت دارد، مدیران c-suite باید تمرکز و ثبات قوی را برای ایجاد برند کارفرمای خود اعمال کنند. به وضوح، جدول بالا نشان می دهد که توسعه ارزش پیشنهادی کارکنان کلید رسیدن به آن است. فرآیند ساخت یک برند کارفرمای قوی با آن مرتبط است

  • جذب بهترین استعدادهای صنعتی
  • جذب و حفظ استعداد
  • ایجاد تعادل بین پاداش ها و مزایای ارائه شده به کارکنان در ازای عملکرد آنها
  • شناسایی سیاست ها و برنامه های منحصر به فرد برای نشان دادن تعهد شرکت به رفاه و رشد کارکنان
  • نام تجاری کارفرما، در پوسته مهره، به طور مداوم است
  • بهبود درک ویژگی های منحصر به فرد کارفرما
  • حفظ برند به عنوان یک هویت زنده
  • نشان دادن تعهد قوی نسبت به مردم
  • ایجاد شرکت به عنوان کارفرمای منتخب

خاستگاه برندسازی کارفرما

برندسازی کارفرما مفهوم جدیدی نیست. فقط کم کم این اصطلاح رایج شده و حالا کارفرمایان آن را جدی تر می گیرند. نام تجاری کارفرما برای اولین بار در سال 1996، در مجله مدیریت برند در دسامبر 1996 توسط سیمون بارو (رئیس شرکت مردم در تجارت) و تیم آمبلر (همکار ارشد مدرسه بازرگانی لندن) تعریف شد. آنها برندسازی کارفرما را به عنوان “بسته ای از مزایای عملکردی، اقتصادی و روانی ارائه شده توسط اشتغال و شناسایی شده با شرکت کارفرما” تعریف کردند.

در سال 2001، تنها در عرض پنج سال از ابداع این اصطلاح، مشخص شد که 40 درصد از 138 شرکت مورد بررسی (توسط هیئت کنفرانس) در آمریکای شمالی به طور فعال در نوعی فعالیت برندسازی کارفرمایی شرکت داشتند. در سال 20013، اکونومیست یک نظرسنجی از برند کارفرما در سطح جهانی انجام داد، که نشان داد 61٪ از متخصصان منابع انسانی و 41٪ از متخصصان غیر HR از اصطلاح “برندسازی کارفرما” آگاه هستند. در سال 2008، جکی اورمه، مدیر کل مؤسسه مدیران کارکنان خبره انگلستان تأیید کرد که نام تجاری کارفرما کاملاً جزء استراتژی کسب و کار است و تنها یک عملکرد منابع انسانی نیست. از آن زمان تاکنون کتاب‌ها و کنفرانس‌های متعددی در این زمینه نوشته شده است.

نام تجاری کارفرما یک اصطلاح جامع برای مدیریت برند کارفرما، موقعیت یابی برند کارفرما و بازاریابی داخلی است. این یک رویکرد مبتنی بر ارزش از درون به بیرون، به طور ضمنی صریح برای شکل دادن به ادراکات و رفتارهای کارکنان و همچنین استعدادهای بیرونی است.

اوج اشتغال و مدیریت برند

همانطور که قبلاً بحث شد، اشتغال فقط وسیله ای برای ادامه حیات نیست. بلکه بستری است که در آن افراد با پیشینه‌های مختلف گرد هم می‌آیند و برای دستیابی به یک هدف مشترک کار می‌کنند، در حالی که یکدیگر را مانند اعضای خانواده نگه می‌دارند. دفاتر خانه های جدیدی هستند که در آن کار و بازی با هم وجود دارند.

امروزه برندسازی کارفرما در مقایسه با مدیریت برند که یک اصطلاح کلی تر است، یک مفهوم خاص است. با این حال، به نظر می رسد اشتغال و نام تجاری در واکنش به رقابت فزاینده برای استعدادها، با هم وجود دارند.

دوره و زمانه عوض شده. ظهور پلتفرم‌های اجتماعی، شرکت‌ها را مجبور به شفافیت بیشتر کرده است. احتمال پیوستن افراد به یک شرکت بر اساس آنچه که کارکنان آن در مورد آن دارند، بیشتر است. این بدان معناست که جذب استعداد به حمایت از کارمندان بستگی دارد. برعکس نیز صادق است. کارمندان می خواهند برای مدت طولانی به شرکت خود بچسبند، اگر آن را به عنوان کارفرمای انتخابی تلقی کنند.

برندسازی کارفرما در بازارهای نوظهور

فرصت بزرگی در دسترس است، درست زمانی که بازارهای نوظهور در سراسر جهان خود را برای تبدیل شدن به نیروگاه های اقتصادی آماده می کنند. همانطور که کشورهای آسیایی به قدرت خود پی می برند، مکان های کاری آن نیز تلاش می کنند تا به سطوح جدیدی از تعامل، اعتماد و تعادل بین کار و زندگی صعود کنند. آنها سنگ تمام گذاشته و در دسترس خود باقی نمی گذارند تا کارمندان احساس کنند در خانه خود هستند.

بر اساس گزارش Great Place to Work در مورد بهترین مکان‌های کار آسیا در سال 2015، دوران عالی محل کار در آسیا ظهور می‌کند. بهترین مکان های کاری روشن می شوند و برای سخنرانی آماده می شوند. این گزارش 60 سازمان را به عنوان بهترین محل کار در سال 2015 در آسیا انتخاب کرده است، بر اساس سطوح اعتماد کارکنان، شفافیت، سطوح رفاقت و فرهنگ محل کار، علاقه مدیریت به افرادش، و به رسمیت شناختن و پاداش‌ها.

برندسازی کارفرما در حال حاضر یک جنبش جهانی است. جهان توسعه یافته قبلاً این مفهوم را پذیرفته است و جهان در حال توسعه بدون تردید آن را پذیرفته است. این امر با آمدن هزاره‌های متوازن که می‌خواهند محل کارشان مانند خانه راحت باشد ممکن شده است زیرا مرزهای بین کار و خانه دائماً در حال کاهش است.

مبانی برندسازی کارفرما

در قرن بیستم، بیشتر سازمان‌ها و مردم واژه «برند» را فقط با محصولات و خدمات مرتبط می‌دانستند. اکنون به طور گسترده‌تری و تقریباً برای همه چیز از جمله محل کار، مهارت‌ها و محتوا استفاده می‌شود. هنگامی که این اصطلاح به عنوان پسوند استفاده می شود، نشان دهنده یک هویت، تفکر و شخصیت متمایز است که به آن متصل است.

به طور مشابه، وقتی به برندسازی کارفرما فکر می کنید، سازمانی که برای آن استفاده می شود دارای هویت منحصر به فردی است و کارفرمای منتخب است. این سازمان را از بقیه متمایز می کند.

در اینجا اصول اولیه برندسازی کارفرما وجود دارد که هر سازمانی می تواند برای دستیابی به اهداف خود بر روی آنها تمرکز کند:

 

  1. شفافیت: فشار بر سازمان‌ها برای افشای اطلاعات مربوط به سطح شادی کارکنان، روابط کاری، مشارکت کارکنان، توسعه جامعه، تأثیرات محیطی نیز همینطور است که شفافیت بی‌نظیری را در سازمان‌ها ایجاد می‌کند. علاوه بر این، ظهور رسانه‌های اجتماعی باعث شده است تا صحنه‌هایی را پشت پرده منتشر کنند، جزئیات رویدادها و اتفاقات را ارائه دهند و ابتکارات خود را افشا کنند.
  2. حرکت: توسعه فرهنگ مثبت کافی نیست. مهم است که به کار در جهت آن ادامه دهید تا در جهت صعودی حرکت کنید. کارمندان مکان های کاری عالی علاقه زیادی به این دارند که چقدر با اشتیاق برای خوشحال نگه داشتن آنها کار می کند.
  3. رفاه: فرصت های منحصر به فرد را برای اطمینان از رفاه کلی کارکنان در محل کار شناسایی کنید. حضور در محل کار تقریبا برای همه افراد استرس زا است. سازمان ها باید بررسی کنند که چگونه می توانند برای سلامت جسمی و روانی کارکنان ارزش بیشتری قائل شوند.
  4. مزایا و مزایا اضافی: نسل هزاره خواستار یک محل کار همه جانبه است، زیرا زمان بیشتری را در دفتر می گذراند. در چنین سناریویی، مراقبت روزانه از فرزندان، مدارس و دانشگاه ها، رویدادهای خانوادگی، مرخصی با حقوق می تواند بخشی از ساختار غرامت آنها باشد.
  5. پاداش و شناخت: در جدول بالا می بینید که شرکت هایی که کمک های کارکنان خود را تشخیص می دهند و به آنها پاداش می دهند بهترین مکان برای کار در نظر گرفته می شوند. این به وضوح نشان می دهد که کارکنان شرکت ها را تشویق می کنند تا تلاش های خود را تشخیص دهند و فرصت های رشد شغلی را برای آنها فراهم کنند.
  6. فرهنگ انصاف و تنوع: بیشتر شرکت‌ها ادعا می‌کنند که «کارفرمایان فرصت‌های برابر هستند، که در واقع چنین نیستند. فرهنگ انصاف، عدالت و برابری را توسعه دهید و به طور همزمان اطمینان حاصل کنید که محل کار شما تا حد امکان متنوع است.
  7. توانمندسازی زنان: بهترین محل های کار در جهان بیش از 25 درصد زنان در پست های مدیریت اجرایی دارند. بعلاوه، این شرکت‌ها برای اطمینان از ایمنی خود، آموزش دفاع شخصی، رشد آنها به عنوان رهبر و کمک به آنها در تعقیب گزینه‌های شغلی جایگزین، ابتکاراتی را انجام می‌دهند.

برندسازی کارفرما یک مد نیست. در واقع کار می کند. باور نمی کنی؟ بیایید یک آزمایش سریع انجام دهیم:

به سادگی از خود بپرسید کجا می خواهید کار کنید. دوست دارید با کدام شرکت مرتبط شوید؟ چه چیزی به ذهن شما می رسد؟ من مطمئن هستم که اکثر مردم خواهند گفت – گوگل، توییتر، مک کینزی، و غیره. چرا؟ چون برندهای بزرگی هستند! کارمندان آنها از کار کردن در محل شرکت بسیار لذت می برند و از مزایای زیادی برخوردار می شوند.

بدون نظر

پاسخ دهید