رهبران فکری چه کسانی هستند و چرا مهم هستند؟
ما اغلب عبارات «رهبران فکری و تأثیرگذاران» را می شنویم که در رسانه ها و در میان محافل تجاری مورد استفاده قرار می گیرند.
وقتی مردم در مورد آنها صحبت می کنند، معمولاً با لحنی از احترام و هیبت و تحسین است. این بیشتر در مورد کسانی است که در رسانههای اجتماعی فعال هستند و همچنین کسانی که در برندسازی و بازاریابی دیجیتال فعالیت میکنند و از این افراد به عنوان افراد بسیار مهم برای موفقیت بازاریابی یاد میکنند.
بنابراین، رهبران فکری و تأثیرگذاران دقیقاً چه کسانی هستند و چرا اینقدر مهم هستند؟
برای شروع، «رهبران فکری» کسانی هستند که برای کسبوکارها، سازمانهای دولتی و غیردولتی، افراد عادی، خوانندگان و تقریباً هرکسی که علاقهمند به درک روندهای آینده، رویدادهای حال و درسهایی از رویدادهای گذشته است، جهت و راهنمایی میکند.
به عبارت دیگر، رهبران فکری کسانی هستند که به واسطه عقل و هوش خود و به دلیل بینش منحصر به فرد خود در مورد کار و زندگی مانند اوراکل های گذشته عمل می کنند که در آن دانش و مهارت های خود را برای اظهار نظر در مورد گذشته، حال و آینده به اشتراک می گذارند. .
به همین دلیل است که آنها به سخنرانیها، تکالیف مشاوره دعوت میشوند و در مورد همه چیز، از نحوه اداره کسبوکار گرفته تا کمک آنها در تفسیر «سیگنالها و روندها» که آینده ما را شکل میدهند، به دنبال مشاوره هستند.
اینفلوئنسرها چه کسانی هستند و چرا اینقدر مهم هستند؟
با توجه به اینفلوئنسرها، این افراد کمابیش همان نقشهای رهبران فکری را ایفا میکنند، با این تفاوت که شیوه اصلی عملکرد آنها در رسانههای اجتماعی است.
در حالی که Thought Leaders گاهی مقالات و مقالات ژورنالی را منتشر میکنند، وایتپیپرها را منتشر میکنند و در کنفرانسها شرکت میکنند، اینفلوئنسرها نیز برخی یا همه این کارها را انجام میدهند به جز اینکه قدرت خود را از پایگاه بزرگ دنبالکنندگان خود در رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر میگیرند.
در واقع، همانطور که از این اصطلاح پیداست، اینفلوئنسرها کسانی هستند که می توانند پیروان خود را متقاعد کرده و تحت تاثیر قرار دهند تا یک اقدام خاص را اتخاذ کنند یا از آن دست بکشند.
در مواقعی که رسانههای اجتماعی به رسانه انتخابی برای هر چیزی که مربوط به کار و زندگی است تبدیل شدهاند، قدرت اینفلوئنسرها به حدی است که میتوانند شانس همه ما را به خطر بیندازند یا از بین ببرند.
به عنوان مثال، اگر یک اینفلوئنسر در اینستاگرام نظر منفی در مورد یک برند خاص ارسال کند، به احتمال زیاد فروش چنین برندهایی می تواند تأثیر منفی بگذارد زیرا فالوورهای آنها به آنها قسم می خورند و بنابراین، به همین دلیل است که بازاریابان دوست دارند اینفلوئنسرها را نگه دارند. طنز خوب
آیا ما رهبران فکری و تأثیرگذاران را بر روی یک پایه قرار می دهیم؟
با این اوصاف، برخی صداهای مخالف وجود دارند که اعتراض می کنند که به رهبران فکری و تأثیرگذاران اهمیت داده می شود و بیشتر از آن، این واقعیت که رسانه های اجتماعی به جنگلی سرکش و آشفته تبدیل شده اند به این معنی است که زمان مهار این افراد فرا رسیده است.
خط فکری پشت این احساس این است که حتی اگر جنبه های خوبی از رهبران فکری و تأثیرگذاران وجود داشته باشد و پست های آنها جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند، ادعاهایی وجود دارد که آنها از اهمیت و تأثیرات خود برای اهدافی سوء استفاده می کنند که لزوماً ایده آل یا ایده آل نیستند. برای آن موضوع، مطلوب است.
در واقع، در ماههای اخیر، گزارشهایی در رسانهها منتشر شده است که نشان میدهد چگونه اینفلوئنسرها در رسانههای اجتماعی پول و سایر محرکها را برای تبلیغ برخی احزاب سیاسی و نوشتن پستهای منفی درباره دیگران دریافت میکنند.
علاوه بر این، این احساس نیز وجود دارد که رهبران فکری و تأثیرگذارانی که در موقعیتی هستند که بر ذهنهای جوان تأثیر بگذارند، دقیقاً در قبال گفتار و اعمال خود در رسانههای اجتماعی مسئول نیستند.
در حالی که مورد هیچکس نیست که این افراد نباید از موقعیت خود پول دربیاورند یا سود ببرند، اما اگر از قدرت خود سوء استفاده کنند قطعاً جای نگرانی است.
چرا رسانه های اجتماعی به رهبران فکری و تأثیرگذار نیاز دارند؟
از سوی دیگر، ناهنجاری رسانههای اجتماعی به گونهای است که ما تمایل داریم به سمت افراد معدودی با پایگاه فالوور بزرگ جذب شویم و اطراف آن متحد شویم، زیرا محبوبیت و فالوور آنها به این معنی است که ما از بینش آنها به دست میآوریم.
علاوه بر این، هنگامی که ما آنها را در کار و زندگی روزمره خود نقل می کنیم، این احتمال وجود دارد که مخاطبان ما با رهبران و تأثیرگذاران برجسته فکری که ارائه ها و سخنرانی های ما جذابیت بیشتری داشته باشند، پذیرا و آشناتر باشند.
بنابراین، این افراد نقش مهمی در برقراری ارتباط با آنچه فکر میکنند وقایع کنونی به این معناست که گذشته چگونه آینده ما را شکل میدهد و سایر بینشهای این چنینی بازی میکنند.
علاوه بر این، در حالی که اینفلوئنسرها در رسانههای اجتماعی میتوانند هرکسی باشند، از ستارههای سینما گرفته تا ورزشکاران و افراد مشهور رسانهای، رهبران فکری جایگاه ویژهای را اشغال میکنند، بهویژه که آنها راهنماییهای فکری را برای ما ارائه میکنند.
بنابراین، در حالی که هر یک از این افراد بر یک جایگاه خاص تمرکز می کنند، تلاش های ترکیبی و جمعی آنها به معنای بهره مندی ما از دانش و خرد آنهاست. همانطور که قبلا ذکر شد، هر سنی دارای چنین افرادی است و ماهیت ویروسی رسانه های اجتماعی به این معنی است که اهمیت آنها در زمان حال بیشتر شده است.
بنابراین، اینها برخی از دلایل مهم بودن رهبران فکری و تأثیرگذاران در عصر رسانه های اجتماعی است.
برخی از اندیشه های پایانی
در نهایت، در حالی که هر کسی میتواند خود را به عنوان یک رهبر فکری یا تأثیرگذار معرفی کند، دلیل موفقیت آنها در این است که پستهایشان چقدر ویروسی میشوند و تعداد فالوورها و همچنین تنوع و گسترش پایگاه آنها مربوط میشود.
به عبارت دیگر، اگر سیاستمداران و افراد مشهور را کنار بگذاریم، برای تبدیل شدن به یک چهره پیشرو در رسانه های اجتماعی بسیار لازم است و از این رو، این افراد قطعاً شهرت خود را به دست آورده اند.
برای نتیجه گیری، دفعه بعد که در رسانه های اجتماعی با یک Thought Leader یا Influencer مواجه شدید، نکاتی را که در اینجا بیان کردیم را به خاطر بسپارید و سپس خودتان تصمیم بگیرید که آیا می خواهید آنها را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید یا خیر.
بدون نظر